درس خارج اصول احمد فرخ‌فال

1400/06/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مادة الأمر /کلیات بحث

 

حدیث شروع درس : مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ الْقَدَّاحِ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ مَنْ سَلَكَ طَرِيقاً يَطْلُبُ فِيهِ عِلْماً سَلَكَ اللَّهُ بِهِ‌ طَرِيقاً إِلَى الْجَنَّةِ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَتَضَعُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ الْعِلْمِ رِضًا بِهِ‌ وَ إِنَّهُ يَسْتَغْفِرُ لِطَالِبِ الْعِلْمِ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ حَتَّى الْحُوتِ فِي الْبَحْرِ وَ فَضْلُ الْعَالِمِ عَلَى الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلَى سَائِرِ النُّجُومِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ وَ إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُوَرِّثُوا دِينَاراً وَ لَا دِرْهَماً وَ لَكِنْ وَرَّثُوا الْعِلْمَ فَمَنْ أَخَذَ مِنْهُ أَخَذَ بِحَظٍّ وَافِرٍ .[1]

چندین طبقه روات این روایت را نقل می کنند و ختم می شود به حماد و قداح از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمودند : از رسول الله صلی الله علیه و آله نقل کردند که پیامبر فرمودند : کسی که راه طلب علم را بپیماید خدای تبارک و تعالی او را در راه رسیدن به بهشت قرار می دهد و ملائکه بالهای خود را برای کسی که بدنبال فراگیری علوم هست می گسترانند ، هر آنچه که در آسمان و زمین است برای این شخص طالب علم استغفار می کند ، حتی ماهیان دریا برای طالب علم طلب غفران و بخشش می کنند ، در آن شبهایی که آسمان درخشش دارد و ماه تابش می کند و ستارگان را مشاهده می کنید چگونه ماه در شب چهاردهم درخشش بر دیگر ستارگان می چربد و فضیلت دارد ، فضل عالم بر عابد مثل تابش درخشش گونه ماه نسبت به ستارگان است در شبهایی که ماه درخشش دارد در شبهای 13 تا 15 هر ماه ، چه کسانی از انبیا اسم می برند علما و چه کسانی وارث انبیا هستند برای انجام مامورست هایی که انبیا در جامعه داشتند ؟ علما ، انبیا هدایت گر جامعه بودند و بعد از انبیا علما هدایت گر هستند ، انبیا که بدنبال اینکه دینار و درهم برای ورثه بگذارند نبودند ، بدنبال این بودند که علوم و معرفت دینی را به ارث گذاشتند ، علمایی که بهره می برند از هدایت گری انبیا اینها بهره کافی بردند ، لذا طلاب و اساتید و علما و فضلای حوزه وارث انبیا هستند و نسل در نسل باید منتقل کنند و بهترین عالم ها بعد از رسول الله صلی الله علیه و آله ائمه اطهار هستند و بعد از ائمه علما هستند ، بنابراین ما وظیفه سنگینی بر عهده داریم فلذا نسبت به این وظیفه و ماموریتی که به عهده ما است نقش اساسی ایفا کنیم و در تبیین و بیان قرآن جامعه را آگاه کنیم ان شاءالله .

در مباحث اصولی در 5 سال گذشته از آخر اصول شروع کردیم یعنی تعادل و تراجیح را اول و بعد اصول عملیه و بعد مباحث الفاظ را در سال گذشته تقریبا رسیدیم به جایی که مباحث الفاظ باید مقصد اول از مقاصد هشت گانه را امسال عرض کنیم .

مقصد اول در اوامر :

در این اوامر که بحث بسیار مهمی است مرحوم آخوند خراسانی ره در فصل های متعدد مباحث مختلفی را مطرح میکنند در فصل اول راجع به ماده لفظ امر بحث می کنند ، یعنی لفظ امر یعنی این الف و میم و راء به چه معنی است ، در اینکه در لغت به چه معنی است مرحوم آخوند خراسانی ره تعدادی از معانی را از باب مثال برای لفظ امر آورده است :

یکی از معانی که وضع شده (طلب) است ، وقتی می گویند امره بکذا یعنی طلبه بکذا .

بعضی گفتند به معنای (شان) است مثلا یقال شغله امر کذا یعنی مشغول کرد آن را به این قضیه و امر کذا یعنی شان کذا ، یعنی شان و جایگاه این قضیه او را گرفتار کرده است .

گفتند لفظ امر به معنای (فعل) است و تمسک به آیه ی قرآن کردند : ﴿وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِید﴾[2] یعنی و ما فعل فرعون برشید .

مرحوم آخوند ره می فرمایند بعضی گفتند امر به معنای (فعل عجیب) است و به آیه ی قرآن استناد کردند : ﴿فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا﴾[3] یعنی آن کار مهمی که ما داشتیم یعنی فلما جاء فعل العجیب منا .

بعضی گفتند امر به معنای شیء است ؛ کما تقول رایت الیوم امرا عجیبا ، من امروز یک چیز عجیبی دیدم .

بعضی گفتند امر به معنای حادثه است .

بعضی گفتند امر به معنای هدف است ، مثل : کما تقول جاء زید لامر کذا .

نتیجه ؛ مرحوم آخوند خراسانی ره می فرمایند اینها معانی امر نیستند بلکه مصادیق امر هستند ، ولا يخفى أن عد بعضها من معانيه من اشتباه المصداق بالمفهوم ؛ ضرورة أن الأمر في ( جاء زيد الأمر ) ما إستعمل في معنى الغرض ، بل اللام قد دلّ على الغرض ، نعم يكون مدخوله مصداقه ، فافهم

اینجا اشتباه مصداق و مفهوم شده است ، این مصادیق با مفاهیم مختلف آمده است و شما مصداق را به معنای مفهوم گرفتی ، فافهم در متن کتاب یعنی اینکه اشتباه مصداق به مفهوم نکنید ، شرح الاسم ها را به معنای حقیقی نگیرید ، بسیاری از معانی که گفته شده است اینها مصادیق هستند و مفاهیم نیستند ، امر به معنای طلب است و اگر جایی قرض فهمیدید از او بخاطر لام است و اگر فعل عجیب دیدید بخاطر سیاق کلام است .

وبذلك ظهر ما في دعوى الفصول ، من كون لفظ الأمر حقيقة في المعنيين الأولين. ولا يبعد دعوى كونه حقيقة في الطلب في الجملة والشيء ، هذا بحسب العرف واللغة. [4]

جمع بندی : معلوم می شود که صاحب فصول که گفته است امر همان دو معنای اول است این حرف اشکال دارد ، و امر یعنی طلب فی الجمله یعنی شیء ، و این خصوصیت ها که گفته شد دلیل بر این نمی شود که لفظ امر از جهت لغت دارای معانی مختلف باشد نخیر و لذا معنی امر طلب فی الجمله و شیء است ، و ما به حسب عرف و لغت این برداشت را کردیم .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo