درس خارج اصول احمد فرخ‌فال

1400/06/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/مادة الأمر /نظر مرحوم امام خمینی قدس سره

 

نظرات مرحوم آخوند خراسانی ره ، مرحوم نائینی ره ، مرحوم آیت الله خوئی ره و آیت الله مظاهری در ارتباط با معنای لغوی در ماده امر در جلسات گذشته عرض کردیم ، اما نظر امام خمینی قدس سره را در ارتباط با ماده امر در این جلسه بیان می کنیم .

مرحوم آخوند خراسانی ره فرمود که ماده امر به صورت اشتراک لفظی وضع شده است برای طلب فی الجمله و شیء مطلق ، مرحوم نائینی ره فرمودند ماده امر مشترک معنوی است برای همه معانی و معنای او قدر جامع بین معانی است که واقعه لها اهمیته ( واقعه ای که اهمیت برای آن هست و مهم است معنای ماده امر است که منطبق با همه معانی است چه معانی حدثی و چه معانی جامد ) ، مرحوم آیت الله خوئی ره به استاد خود مرحوم نائینی ره فرمود که این حرف که معانی قدر جامع آنها واقعیه لها اهمیته باشد و این که مشترک معنوی باشند درست نیست به خاطر اینکه امر به امور غیر مهمه هم اطلاق می شود ، آیت الله مظاهری فرمودند اینها اشتراک لفظی است .

مرحوم امام خمینی ره که دروس ایشان توسط آیت الله سبحانی بعنوان تهذیب الاصول تقریر نمودند امام می فرمایند نه مشترک معنوی است و نه مشترک لفظی است به خاطر اینکه امر گاهی به معنای حدثی است آن جاهایی که معنای طلب در آن است و جمع آن اوامر می شود و گاهی به معنای جامد است جامد اصولی و این جایی است که مثل انسان و حیوان دارای اشتقاقات نیست و قابل تصویر نیست مشترک معنوی نیست به خاطر اینکه قدر جامعی نمی تواند داشته باشد ، دو سنخ است سنخ امری که معنای طلبی دارد سنخ حدثی اصولی است و اشتقاقات دارد و جمعش اوامر است ، و سنخ امری که بر شیء اطلاق می شود سنخ جامد استو اشتقاقات ندارد و جمعش امور است .

نظر مرحوم امام خمینی قدس سره در مورد معنای ماده امر ؛

معنای ماده امر چیست ؟ امام خمینی ره می فرمایند که یک جامع اسمی دارد که آن جامع اسمی مشترک بین همه هیئات و صیغ مختلف است نه آن جامع آن طلب و اراده و بعث است و نه آنچه که دیگران گفتند بلکه ماده امر وضع شده برای یک مفهوم اسمی که منتزع از همه هیئاتی که این ماده امر در آن وضع شده است .

المقصد الاول في الاوامر وفيه فصول الفصل اول - فيما يتعلق بمادة الامر وفيه جهات من البحث (الاولى) اعلم ان المعروف بين الاصولين ان لفظ الامر مشترك لفظي بما انه لفظ واحد بين الطلب الذى هو امر حدثى وقابل للتصريف، وبين غيره الذى ليس كذلك، وعن بعضهم انه مشترك معنوى بينهما ولكنه غفلة وذهول لامتناع وجود جامع حقيقي بين الحدث وغيره، وعلى فرض وجوده لا يكون حدثيا حتى يقبل الاشتقاق الا بنحو من التجوز، كما ان القول باشتراكه لفظا غير صحيح، إذا الموضوع للحدث هي الماده السارية في فروعها التى لم تتحصل بهيئة خاصة بل خالية عن جميع الفعليات والتحصلات، والموضوع لمعان آخر هو لفظ الامر جامدا المتحصل بهيئة خاصة كلفظ الانسان والحيوان و (عليه) فالوضعان لم ينحدرا على شى واحد حتى يجعل من الاشتراك اللفظى، بل على مادة غير متحصله تارة، وعلى اللفظ الجامد اخرى ولعل القائل بالاشتراك يرى مادة المشتقات هو المصدر وتبعه غيره في ذلك من غير توجه إلى تاليه ثم الظاهر كما هو مقتضى التبادر من قولنا (امر فلان زيدا)[1]

بحث اولی که شده این است آنکه معروف بین اصولیین است این است که لفظ امر مشترک لفظی است به صورتی که یک لفظ وضع شده است هم برای طلبی که امر حدثی است و قابل تصریف است و غیر این طلب یعنی شیء مطلقی که قابل تصریف نیست ، بعضی از اصولیین می گویند لفظ و ماده امر مشترک معنوی است بین طلب حدثی و شیء مطلق است ، لکن اینهای که مشترک معنوی گرفتند غفلت کردند چون نمی توان قدر جامع حقیقی بین حدث و غیر حدث گرفت ، اگر شما قدر جامعی هم بگیرید این جامع شما حدثی نمی شود که بتواند اشتقاقات متعدد برای این امر درست کند لذا این اشتراک معنوی مشکل دارد کما اینکه آن کسانی هم که می گویند مشترک لفظی است آنها هم درست نمی گویند چون لفظ امری که وضع می شود برای حدث ماده ای است که جریان دارد در تمام اشتقاقات آن و یک شکل خاص ندارد و باید از تشخص های فعلی رها باشد و بتواند با تشخص های متعدد و قالب های متعدد صرف بشود و معنای که برای امر گذاشتید باید به صیغ مختلف جریان پیدا کند در حالیکه آن معنای جامدی که برای لفظ امر گرفتید و گفتید به معنای شیء است آن جامد متحصل به هیات الخاصه است مثل لفظ انسان و حیوان که اینها شیء هستند و متحصل به هیات خاص هستند و صرف نمی شوند ، چطور لفظ امر را برعکس این ها می گوید . این اشکالی است که امام خمینی قدس سره گرفتند .

لفظ امر را هم بر شیء گرفتید و هم بر طلب گرفتید این طور نمی شود ، شاید افرادی که قائل به اشتراک لفظی شدند دیدند بعضی جاها لفظ امر جامد است و صرف نمی شود مثل جایی که معنای شیء دارد و بعضی جاها صرف می شود و بعد قیاس کردند و گفتند مثل مصدر می ماند خودش صرف نمی شود ولی اشتقاقاتش صرف می شوند .

ولا يبعد ان يكون المعنى الاصطلاحي مساوقا للغوى أي لا يكون له اصطلاح خاص، مثلا إذا قال اضرب زيدا يصدق على قوله انه امره، وهو غير قولنا انه طلب منه أو اراد منه أو بعثه، فان هذه المفاهيم الثلثة غير مفهوم الامر عرفا وبعبارة اوضح ان مادة الامر موضوعة لمفهوم اسمى منتزع من الهيئات بما لها من المعاني، لا بمعنى دخول المعاني في الموضوع له بل بمعنى ان الموضوع له جامع الهيئات المستعملة في معانيها لا نفس الهيئات ولو استعملت لغوا أو في غير معناها، فالمعنى مفهوم اسمى مشترك بين الهيئات التى هي الحروف الايجادية[2]

مقتضی تبادر از قول ما که می گوییم امر فلان زید ، تبادر به ذهن این است که ماده امر وضع شده برای قدر جامع اسمی که قدر جامع بین هیئات صیغ خاصه بما لها معناست ، بعید نیست که معنای اصطلاحی شما درست مساوی باسشد با همان معنای لغوی و اصطلاح خاصی نداشته باشد مثل اذا قال اضرب زید این صادق است که بگویند متکلم امر کرد زید را ، معنی اصطلاحی و لغوی یکی شد . ماده امر وضع شده برای یک مفهوم اسمی که این مفهوم اسمی را انتزاع کردیم از هیئات بما لها معانی ، آنچه که لفظ امر برای آن وضع شده است آن یک معنای اسمی مشترک بین همه اشکال مختلف است.

نتیجه سخن مرحوم امام خمینی قدس سره : بنابراین امام خمینی قدس سره نه اشتراک معنوی مرحوم آیت الله نائینی ره و نه اشتراک لفظی مرحوم آخوند خراسانی ره و نه اشتراک لفظی آیت الله خوئی ره و آیت الله مظاهری را نپذیرفتند .

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo