درس خارج اصول احمد فرخ‌فال

1400/08/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: طلب و اراده از نظر مرحوم آخوند خراسانی

 

طلب و اراده از نظر مرحوم آخوند خراسانی

استاد: یکی از مباحثی که در ارتباط با اوامر و نواهی مطرح شده است مفهوم و معنای طلب و اراده است . همان‌طور که گفته شد ، یکی از معانیِ مادة امر طلب بود .

سؤال این است که منظور از طلب ، طلبِ حقیقی است یا طلب انشائی؟

سؤال دیگر این است که مفهوم و معنای طلب چیست؟ آیا منظور ، آن اراده و شوق مؤکَّد مولاست بر انجام خواسته‌اش ؟

طلب حقیقی با طلب انشائی چه فرقی دارد؟ و آیا همان‌گونه که از طلب ، تعبیر به طلب حقیقی می‌شود آیا در طلب انشائی نیز اراده حقیقی و انشائی متصوّر است ؟

آیا اگر گفته شود مادة امر دلالت بر طلب می‌کند ؛ این طلب مطلق انصراف به طلب انشائی دارد یا منصرف به طلب حقیقی است ؟ کما این‌که اگر اراده مطرح شد ، در آن‌جا نیز انصراف به ارادة حقیقی است یا ارادة انشائی ؟

همة این‌ها سؤالاتی است که در این باب مرحوم آخوند خراسانی مطرح کرده است ؛ و حرف معتزله و اشاعره را هم در این‌جا مطرح نموده است .

وقتی گفته می‌شود معنای امر طلب است ، آیا این حمل اولی ذاتی است یا حمل شایع صناعی؟ در حمل شایع صناعی وحدت در وجود خارجی شرط است مثل الإنسانُ حیوانٌ ناطقٌ ؛ انسان ، حیوان ، ناطق هرکدام معنایی دارند اما در خارج وقتی روی زید پیاده می‌شود ، یکسان هستند ، زید انسان است ، زید حیوان است ، زید ناطق است ؛ به این حمل ، شایع صناعی گفته می‌شود. از سوی دیگر وقتی گفته می‌شود معنای امر، طلبِ انشایی است ، ممکن است این حمل ، حمل اولی ذاتی باشد ؛ و حمل اولی ذاتی آن است که موضوع و محمول مفهوماً متّحد باشند مثل الإنسانُ بَشَرٌ ، معنای انسان بشر است و بشر همان انسان است بر خلاف الأنسانُ حیوانٌ ناطق که در وجود خارجی یکسان هستند .

اگر گفته شود : الأمرُ طَلَبٌ إنشائیٌ آیا این حمل ، حمل اولی ذاتی است یا حمل شایع صناعی؟ این‌ها مباحثی است که در این‌جا توسط مرحوم آخوند خراسانی مطرح می‌شود .

الجَهةُ الرّابعة : الطَّلبُ وَ الإرادَة . الظّاهر أنَّ الطَّلبَ الذَّي یکونُ هو مَعنَي الأمر لیسَ هو الطَّلبُ الحَقیقي الذَّي یکونُ طَلَباً بالحملِ الشَّایِعِ الصُّناعي [1] ...

استاد : مرحوم آخوند می‌فرماید ظاهر این است که وقتی می‌گوییم معنای امر طلب است ، منظور ما طلب حقیقی نیست بلکه منظور طلب انشائی است که این طلب انشائی مفهوماً همان امراست. یعنی به عبارت بهتر امری که در محاورات مورد نظر است مثل انجام بده یا انجام نده این‌ها از قبیل انشاء است .

حال اگر طلب مطلق گفته شود یعنی « الأمرُ طلبٌ » ، مرحوم آخوند میفرماید اگر در مورد طلب این‌گونه هم گفته شود در این حالت هم انصراف وجود دارد یعنی امری که در محاورات طلب گفته می‌شود ، این امر انصراف به اعم اغلب دارد و اعم اغلب در اوامر طلب انشائی است .

حال سؤال این است : امری که شد طَلَبٌ و طلبٌ هم انصراف به انشائی دارد ، کسانی که گفته‌اند امر همان اراده و شوق مؤکّد است ؛ آیا طلب همان اراده است؟

ایشان میفرماید : از نظر مُنصَرفٌ إلیه با هم یکسان نیستند اما از نظر مفهوم با هم یکسانند . یعنی آن‌ها که گفته‌اند طلب همان اراده است ، درست گفته‌اند و آن‌ها هم که گفته‌اند طلب اراده نیست آن‌ها نیز درست گفته‌اند بدین‌صورت که در صورت اول (طلب همان اراده است) یعنی این‌ها هر دو شوق مؤکد است و تصمیم ؛ و در صورت دوم ( طلب اراده نیست ) منصَرفٌ الیه آن‌ها با هم فرق می‌کند ، مصَرفٌ إلیه طلب انشائی است و منصَرَفٌ إلیه اراده ، ارادة حقیقی است .

... الظاهر أنّ الطَّلَبَ الذّي یکونُ هو معنَي الأمر لیسَ هو الطَلَبُ الحقیقي الذّي یکونُ طَلَباً بِالحَملِ الشّایِعِ الصُّناعي بلِ الطَّلبُ الإنشائی الذّي لایکونُ بِهذا الحَمل طلباً مطلَقاً بل طلباً إنشائیاً سواءٌ اُنشِأ بِصیغَةِ « إفعَل » أو بِمادَّةِ الطَّلب « اَطلُبُ مِنکَ » ، أو بِمادَّةِ الأمر « آمُرُکَ ، اَمَرتُکَ » أو بِغَیرِها « اَقصُدُ منکَ المطالَبة ، اَقصُدُ مِنکَ إتیانُ هذا الأمر » ...

... وَ لو اَبَیتَ إلا أن کَونِهِ موضوعاً لِالطَّلَب فلاأقل مِن کَونهِ مُنصَرِفاً إلي الإنشائیِ مِنه عند إطلاقِه کَما هو الحال في لَفظِ الطَّلَب أیضاً وَ ذلکَ لِکَثرَةِ الإستعمالِ في الطَّلَبِ الإنشائي کَما أنَّ الأمرَ في لَفظِ الإرادَةِ علي عَکسِ لَفظِ الطَّلَب وَ المنصَرَف عنها عند إطلاقِها هو الإرادَةُ الحَقیقیَّة وَاختِلافُهما في ذلک اَلجَعَ بَعضَ أصحابِنا إلي المیلِ إلي ما ذَهَبَ ...

استاد : اختلاف طلب و اراده در موضوعِ مُنصَرَفٌ إلیه ، « الجَعَ » بعضی از اصحاب (اصولیین) را مجبور کرده که به میل به مذهب و حرف اشاعره پیدا کنند ؛ و حرف اشاعره در این‌جا این است که بین طلب و اراده مغایرت وجود دارد ، در حالی که این حرفِ کاملاً اشتباهی است .

... خِلافاً لِقاطبَةِ أهلِ الحَق وَ المعتَزِلَة فَلابَعثَ بِصَرفِ عنانِ الکَلام إلي بیانِ ما هو الحق في المقام ...

استاد : مرحوم آخوند می‌فرماید حال که در بحث طلب پای اراده نیز به میدان آمد ، بحث جبر و تفویض و اشاعره و معتزله هم به میان کشیده شد ، من نمی‌توانم این بحث را رها کنم و بصورت کامل در مورد آن وارد بحث نشوم . لذا در کتاب فوائد که پنجاه سال قبل از این مرحوم آخوند آن را نگاشته است می‌فرماید من آن‌جا توضیح داده‌ام اما نمی‌توانم این‌جا در این‌باره چیزی بیان نکنم

...وَ إن حَقَّقناهُ في بَعضِ فوائِدنا إلا أنَّ الحَوالَةَ لَمَّا لم تکن عنِ المحذورِ خالیة وَ الإعادَةُ لَیسَت بلافائدَةٍ وَ لا إفادَة کانَ المناسبُ هو التَّعَرضُ هاهنا أیضاً ...

استاد : لذا ایشان می‌فرماید حال که ما گفتیم معنای امر طلب است ، و منظور ما از طلب طلب حقیقی نیست(زیرا وقتی می‌گوییم طَلَبٌ مطلق است و عندالإطلاق ینصرف المخاطب إلی أعم الأغلب ، و أعم أغلب در طلب انشائی است ) و ما معتقدیم که این طلب و اراده یکسان است و هر دو شوق مؤکَّد است ، اما یکی از آن‌ها انصراف به شوق مؤکد دارد بصورت انشائی و دیگری انصراف به شوق مؤکد دارد بصورت حقیقی .

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo