< فهرست دروس

درس خارج اصول احمد فرخ‌فال

99/08/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الفاظ/علائم الحقيقة و المجاز /امر هفتم

 

خلاصه جلسه گذشته :مرحوم آخوند خراسانی (ره) تا اینجا در شش نکته مباحثی را ارائه فرمودند موضوع هر علمی را بیان کردند ، موضوع و مسائل و مبادی علم اصول را مطرح کردند وضع تعیینی و تعینی را مطرح کردند ، انواع الفاظ را و انحاء وضع را در الفاظ که وضع عمومیت دارد یا نه موضوع له عمومیت دارد یا نه ، آیا خصوصیت در ناحیه مستعمل فیه است یا موضوع له است یا خصوصیت در نحوه استعمال است در مصادیق مجاز مباحثی را داشتند استعال لفظ در نوع و مثل و شخص آیا جایز است یا جایز نیست مجاز است ، اینها نکاتی بود که مطرح کردند در اینکه آیا در الفاظ چند نوع وضع است ، وضع در مفردات و وضع در هیئات ترکیبیه .

بیان امر هفتم : در امر هفتم که امروز بیان می کنیم در ارتباط با معنلی حقیقی و مجازی مطالبی را ارئه می کنیم .

بیان نظر مرحوم آخوند : مرحوم آخوند خراسانی (ره) می فرماید نشانه ای معنای حقیقی تبادر به ذهن است من نفسه و بلا قرینه و علامته ، این نشانه ای این است که متبادر به ذهن بدون قرینه آن معنای حقیقی است . حقیقیت و معنای حقیقی نشانه اش این است که تبادر و انسباق به ذهن پیدا می کند معنا بدون اینکه قرینه ای در کار باشد نه قرینه حالیه و نه قرینه مقالیه ، قرینه حالیه مثل اینکه در خصوص حیوانات دارد بحث می کند می گوید رایت اسدا ، این بحث در حیوانات بوده و معنای حقیقی آن است ، یا روز پهلوانان ایرانی است می گوید رایت اسدا ، این قرینه حالیه است ، رایت اسد فی الحمام اینجا قرینه مقالیه است ، بنابراین اگر معنی منسبق با ذهن شد و تبادر به ذهن پیدا کرد و این تبادر بدون علامت و قرینه چیزی از حالیه یا مقالیه بود این نشانه حقیقت است .

اشکال بر مرحوم آخوند : اگر کسی اشکالی بر مرحوم آخوند خراسانی (ره) می کند که این تبادر به ذهن منشاء آن علم به معنای موضوع له است ، می گویم معنایی حقیقی است و تبادر به ذهن پیدا کند ، می گوید تبادر به ذهن ممکن نیست مگر علم به معنای موضوع له ، یعنی شما تا موضوع له را نشناسید این انسباق به ذهن و تبادر این معنای حقیقی به ذهن ممکن نمی شود .

تبادر علامت حقیقت است و تبادر پیدا نمی شود مگر علم به معنای موضوع له داشته باشید و علم به موضوع له و علم به معنای حقیقی وقتی است که تبادر باشد و تبادر هم وقتی است که علم به موضوع له باشد و این می شود دور .

جواب اشکال : مرحوم آخوند خراسانی (ره) می فرماید این دور نیست برای اینکه منظور از تبادر معنای واقعی به ذهن تبادر تفصیلی است و این تبادر که می گوید وقتی هست که علم به موضوع داشته باشید آن علم ، علم اجمالی است ، تبادر تفصیلی و انسباق این معنی به ذهن تفصیلی است که این بستگی دارد به علم اجمالی انسان به معنای موضوع له ، وقتی علم اجمالی داشته باشید به معنای موضوع له ، تبادر تفصیلی برای شما حاصل می شود ، لذا تبادر تفصیلی بستگی به علم اجمالی پیدا کرد و علم اجمالی منشاء آن تبادر تفصیلی شد و موقوف علیه و موقوف به یکی تفصیلی شد و یکی اجمالی شد ، بله اگر هر دو تفصیلی بود دور حاصل میشد .

مرحوم آخوند خراسانی (ره) در کتاب کفایه الاصول چاپ سنگی جلد 1 صفحه 25 در امر سابع همین موضوعات رو بیان کردند . تبادر موقوف بر علم اجمالی ارتکاذی است نه بر علم تفصیلی موجود در فتح ، این یک جواب است و جواب دوم مرحوم آخوند خراسانی (ره) به این شکل است که دور برای وقتی است که این تبادر به ذهن که می گوییم بستگی دارد موضوع له را بدانیم این دانستن موضوع له و تبادر برای من مخاطب باشد اما اگر تبادر ، تبادر در ذهن من بود و علم به موضوع له در عرف محاورات بود اینجا تبادر من وابسته به علم من نیست که علم من هم وابسته به تبادر باشد و اینجا دور حاصل نمی شود .

مرحوم آخوند خراسانی (ره) می فرماید این دور من که گفتم موقوف با موقوف علیه فرق می کند و یکی علم تفصیلی است و یکی علم اجمالی ، این تبادر برای من است که دنبال این هستم که معنای حقیقی را بفهم . من علم به موضوع له پیدا می کنم اگر تبادر عرفی بود .

نظر بقیه اصولیون و فقها و مبنای خودمان را در جلسات بعدی ان شاءالله بیان خواهیم کرد .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo