< فهرست دروس

درس خارج اصول احمد فرخ‌فال

99/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الفاظ/استعمال اللفظ في أكثر من معنى /بیان نظرات مرحوم آخوند ره و مرحوم نائینی ره

 

خلاصه جلسه گذشته :

یکی از مباحثی که معرکه آراء است در بحث الفاظ استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد است همان گونه که در جلسه گذشته عرض شد مرحوم آخوند اشاره ای دارد بر این اختلاف ولی می فرمایند والاظهر عدم وقوعه ، و نمی پذیرد جواز استعمال لفظ واحد را در اکثر از معنی و فرمودند : إنّه قد اختلفو في جواز استعمال اللفظ ، في أكثر من معنى على سبيل الانفراد والاستقلال ، بأن يراد منه كلّ واحد ، كما إذا لم يستعمل إلّا فيه ، على أقوال أظهرها عدم جواز الاستعمال في الأكثر عقلاً[1] . خب استدلال مرحوم آخوند را عرض کردیم و ایشان طرفدار عدم جواز استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد بود و آنچه که دلیل جواز دیگران شنیده بودند را مرحوم آخوند رد کردند و دلایل مثل مرحوم میرزای قمی و مدعی و استدلال صاحب معالم را مرحوم آخوند رد کردند این مباحثی بود که در جلسه قبل عرض کردیم . همان طور که گفته شد اینجا معرکه آراء است : جواز مطلق منع مطلق جواز تفصیلی و منع تفصیلی و همه اینها باید مورد بحث و گفتگو قرار بگیرد .

نظر مرحوم نائینی ره : نظر ایشان تقریبا نزدیک به نظر مرحوم آخوند است در اجود التقریرات می گویند حق این است که بگوییم ممتنع است عقلا استعمال لفظ واحد در اکثر از معنای واحد ، همان امتناع غقلی که مرحوم آخوند بیان کردند .

الأمر السابع الحق امتناع استعمال اللفظ في أكثر من معنى واحد على نحو الاستقلال‌ بحيث يكون الإطلاق الواحد استعمالين حكماً بل حقيقة و ان كان ذات المستعمل واحدة فان الاستعمال كما عرفت سابقا ليس إلّا إيجاد المعنى في الخارج و إلقائه في العين و الملحوظ أولا و بالذات هو المعنى و اللفظ ملحوظ بتبعه فلازم الاستعمال في المعنيين تعلق اللحاظ الاستعمالي في آن واحد بمعنيين و لازمه الجمع بين اللحاظين في آن واحد و هو ممتنع عقلا (و لا فرق) فيما ذكرنا (بين) الاستعمال في المعنيين الحقيقيّين أو المجازيين أو معنى مجازي و حقيقي (و لا بين) المفرد و غيره (و لا بين) النفي و الإثبات لأن الملاك في المنع هو لزوم المحال و هو في الجميع موجود ‌[2]

توضیح استاد : حق این است که بگوییم استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد با لحاظ استقلال آن این ممتنع است به طوری که شما یک لفظ را بگویی و اما با این اطلاق واحد حکما در دو چیز این لفظ واحد را استعمال کرده باشی یعنی هم در تقدیر و هم به طور معنای حقیقی دو معنا برای آن در نظر بگیرید چون استعمال همانطور که گفتیم این نیست مگر اینکه شما یک معنایی را در خارج برای مخاطب حاضر کنید یعنی شما در واقع می خواهید یک معنایی را در خارج حاضر کنید و شما آنچه را از لفظ لحاظ کردید آن معنا است و لفظ به طبع آن معنا اطلاق شد والا شما با لفظ کاری نداشتید پس لازمه استعمال این است که تعلق پیدا کند یک لحاظ استعمالی در آن واحد به دو معنا و این عقلا ممتنع است ، و لازمه استعمال در دو معنا این است که بگویید این لحاظ استعمالی در آن واحد این لفظ استعمالی تو منظور دو معنا باشد و جمع بین لحاظین در آن واحد است و این منع عقلی دارد .

نظرات تفصیلی هم بود بعضی گفتند که در لفظ مفرد جایز نیست اما در تثنیه و جمع جایز است و یا بعضی گفتند استعمال لفظ در اکثر از معنا در کلام مثبت جایز نیست اما در کلام منفی جایز است ، چه مفرد باشد چه تثنیه و جمع باشد و چه کلام مثبت یا منفی باشد استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد ملاک امتناع و محال عقلی در همه اینها موجود است .

(نعم) إذا كان المستعمل فيه مجموع المعنيين أو الجامع بينهما لكان جائزاً و ان كان الاستعمال مجازياً[3]

استدراک از این امتناع کلی عقلی : اگر تو یک استعمال کردی و منظور تو از این معنای لفظ یک معنای جامع بین افراد بود ایشان می گویند اینجا جایز است اما مرتکب مجاز شده ای چون در مقام وضع لفظ را برای جامع افراد وضع نکرده بودی .

نتیجه بحث تا اینجا : مرحوم آخوند خراسانی (ره) فرمودند استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد امتناع عقلی دارد و هم مرحوم نائینی (ره) گفتند .

نظر مرحوم خوئی ره : در ذیل همین بحث مرحوم آیت الله خوئی (ره) نظر خود را بیان کردند که با این حرف مخالف هستند که استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد این ممتنع عقلی باشد این را قبول ندارم .

لا استحالة في الجمع بين اللحاظين بل هو واقع كثيراً نعم يستحيل الجمع بين اللحاظين على ملحوظ واحد لكن استعمال اللفظ الواحد في معنيين لا يستلزمه بعد ما عرفت من ان حقيقة الوضع هو التعهد و الالتزام بأنه متى ما أراد المتكلم تفهيم معنى يجعل مبرزه لفظا مخصوصاً و عليه فليس شأن اللفظ إلّا انه علامة للمعنى و لا مانع من جعل علامة واحدة لشيئين كما هو ظاهر[4]

توضیح و نظر استاد در مورد نظر مرحوم خوئی ره: ایشان می فرمایند هیچ محال عقلی بین این دو لحاظ نیست و اصلا علاوه بر امکان ذاتی امکان وقوعی هم دارد یعنی در خارج ذهن مشاهده می کنیم الفاظی واحد اما استعمال در معانی متعدد شده است ، بله ما قبول داریم که دو لحاظ بر یک ملحوظ واحد ممکن نیست و اما اگر شما یک استعمال لفظ کردی در دو معنا اما این لحاظین تو دو ملحوظ دارد و این استلزام نمی کند عقلا ، و قبلا هم گفتیم که آقای متکلم وقتی می خواهد چیزی را بفهماند یک لفظی را می گذارد که آن لفظ ابراز کننده است یک معنایی را و حال یک موقع یک معنا را و اهی چند معنا را ، پس لفظ شانیتی ندارد مگر این که بعنوان علامت است و چه اشکالی دارد که ما یک لفظی را علامت برای دو شیء بدانیم همانطور که ظاهر و بدون مشکل است .

نعم ان الاستعمال في أكثر من معنى واحد خلاف الظهور العرفي فلا يحمل اللفظ عليه الا مع القرينة ثم انه إذا قام قرينة على ذلك فان علم كيفية الاستعمال فهو و ان دار الأمر بين ان يراد من اللفظ مجموع المعنيين على سبيل المجاز أو كل واحد من المعنيين بنحو التعدد في الاستعمال فان قلنا بان الاستعمال في أكثر من معنى حقيقة فلا بد من الحمل عليه تقديماً لأصالة الحقيقة على المجاز و ان قلنا بمجازيته فلا محالة يكون اللفظ من المجملات فينتهى الأمر إلى الأصول العملية[5]

توضیح و نظر استاد در مورد نظر مرحوم خوئی ره : بله اینکه مرحوم آخوند و مرحوم نائینی ره گفتند خلاف ظاهر است خلاف ظاهر عرفی است و ما بحث علمی می کنیم و بله اگر در ظاهر عرفی هیچ قرینه ای نبود لفظ را گفتنی یعنی یک معنا اما اگر قرائنی وجود دارد که این آقای که این لفظ را گفت چهار تا از معانی را در نظر گرفته و چطور می گویید منع عقلی دارد ؟ ولو شما بگویی بعضی از این معانی مجازی و بعضی حقیقی و یا همه آنها مجازی است ، بالاخره ما باید یک مبنایی را انتخاب کنیم که اگر اراده لفظ شد و چند تا معنا به قرینه فهمیدی فهو و اگر اراده لفظ شد و هیچ قرینه ای نبود و یک معنا بود فهو و اما اگر شک کردی مجبوری در جایی که شک داری و لفظ مجمل است و معلوم نیست که در چه استعمال شده است بروی به سراغ اصول عمیله .

نتیجه بحث تا اینجا : لفظی که مشترک است و معانی متعدد دارد نمی توانی استعمال واحد کنی و معانی متعدد آن را بیاری مگر با قرینه ، مرحوم آخوند خراسانی و مرحوم نائینی ره فرمودند نمی توانید عقلا و مرحوم خوئی ره گفتند هیچ اشکالی ندارد .

نظر مرحوم امام خمینی ره : الامر الثالث عشر التحقيق جواز استعمال اللفظ في اكثر من معنى واحد ومورد النزاع ما إذا كان كل من المعنيين متعلقا للنفي والاثبات بحياله، فخرج من حريم البحث ما إذا استعمل في معنى واحد ذى اجزاء اوذى افراد. والدليل على ما اخترناه وقوعه في كلمات الادباء والشعراء، وما استدل به للامتناع وجوه غير تامة نتعرض لمهماتها الاول ما ذكره صاحب الكفاية من لزوم اجتماع اللحاظين الاليين في لفظ واحد وهو محال[6]

توضیح و نظر استاد در مورد نظر مرحوم امام خمینی ره : نظر مرحوم امام نزدیک به نظر مرحوم خوئی است و مخالف نظر مرحوم آخوند و مرحوم نائینی ره هستند . و می فرمایند 13 بحث در الفاظ این است که استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد جایز است ، مورد نزاع ما این است که کلام ما یا اثباتی است یا در کلام نفی و هیچ فرقی نمی کند ، دلیل بر حرف ما وقع شیء است یعنی اگر در یک چیزی بحث کردیم که آیا جایز است یا نه اما در خارج از ذهن دیدیم محقق شده است این بهترین دلیل وقع شیء در خارج است و وقوع آن در کلمات ادباء و شعراء است ، آن ادله ای که مخالفین آوردند اینها ادله غیر تام است که ما متعرض می شویم و مطرح می کنیم و رد می شویم .

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo