< فهرست دروس

درس خارج اصول احمد فرخ‌فال

99/12/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الفاظ/ المشتق / نظر محقق شریف و صاحب فصول

 

بعنوان مقدمه طرح مبنای مرحوم استرآبادی که بعنوان محقق شریف در متن کفایه توسط مرحوم آخوند خراسانی ره مطرح شده است عرض کرد که قضایا :

گاهی قضایای وجوبیه ضروریه است مثل ضرورت ثبوت المحمول لذات الموضوع ، مثل الاربعه زوج که حمل محمول بر موضوع واجب ضروری است

و گاهی قضیه امتناعیه است مثل استحلاله ثبوت المحمول لذات الموضوع ، مثل النقیضان لا یجتمعان که دو نقیض هیچ وقت با هم جمع نمی شود

و گاهی قضیه نه وجوبش ضرورت دارد و نه ضروری الوجوب است محمول برای موضوع و نه حمل آن ممتنع است این را بعنوان قضیه ممکنه خاصه مطرح می کنند یعنی ضرورتی در ایجاب و امتناع نیست .

در قضیه اول ضرورت در ایجاب است و در قضیه دوم امتناع در حمل محمول بر موضوع است و در قضیه ممکنه خاصه سلب ضرورت از ایجاب و امتناع است بلکه می تواند محمول بر موضوع حمل شود و می تواند حمل نشود .

نکته اول : در مقابل این ممکنه خاصه ، ممکنه عامه است یعنی سلب ضرورت از طرف مقابل است ، هذا الشیء ممکن الوجود ، یعنی ضرورت السلب مسلوبه عنه ، سلب ضرورت از طرف مقابل است .

نکته دوم : فرق بین ذاتی وعرض عا و خاص چیست ؟ ذاتی مثل جنس و فصل می ماند برای انسان ، ذاتی شیء است یعنی اینکه هویت انسان به حیوان ناطق است ، اما عرض عام یعنی جزو عرضی است که خارج از ماهیت و ذات شیء است و اگر مخصوص آن شیء بود می شود عرض خاص مثل ضحک برای انسان ، و اگر عرض خارج از ذات است می شود عرض عام مثل ماش .

مرحوم محقق شریف گفته است که مفهوم مشتق بسیط است ضارب یعنی زننده و کاتب یعنی نویسنده و قاتل یعنی کشنده و مرکب نیست یعنی ضارب ثبت له الضرب ، کاتب یعنی شخص ثبت له الکتابه ، اینجور نیست .

در این قسمت استاد توضیحاتی را برای این بخش دادند که توصیه می شود به فایل صوتی مراجعه شود .

خلاصه بحث مفهوم شیء در مشتق : بنابراین اگر مفهوم الشیء را در مشتق بعنوان مفهوم مرکب گرفتید اینجا عرض عام که مفهوم الشیء است وارد در فصل شده است که ناطق است اما اگر شما مصداق شیء را در مفهوم مشتق گرفتید و خواستید مرکب درست کنید اینجا الانسان ضارب یعنی الانسان انسان ثبت له الضرب ، حمل انسان بر انسان می شود قضیه ضروریه ، در صورتی که الانسان ضارب قضیه ممکنه خاصه بود نه قضیه ضروریه ، و شما از ناطق اینطور درست کردید که الانسان له ناطق و مصداق شیء را گرفتید ، حمل انسان له النطق برای انسان قضیه ضروریه است مثل الاربعه زوج ، محقق شریف گفته است باید مفهوم مشتق بسیط باشد چون اگر مرکب گرفتید یا مفهوم الشیء را باید بگیرید که عرض عام وارد فصل می شود یا مصداق شیء را باید بگیرید که تبدیل می شود قضیه ممکنه خاصه به قضیه ضروریه وجوبیه .

ملاحظه داشته باشید این حرف و استدلال محقق شریف برای این است که می خواهد بگوید مفهوم مشتق بسیط است نه مرکب .

نظر صاحب فصول : صاحب فصول به محقق شریف می گوید این حرف محقق شریف را قبول ندارد وقد أورد عليه في الفصول ، بإنّه يمكن أن يختار الشق الأوّل ، ويدفع الإِشكال بأن كون الناطق ـ مثلاً ـ فصلاً ، مبني على عرفّ المنطقيين ، حيث اعتبروه مجردا عن مفهوم الذات ، وذلك لا يوجب وضعه لغةً كذلك[1] . صاحب فصول رد کرده است و بر محقق شریف اشکال کرده است و گفته است از این دو روش که برای مفهوم مشتق مرکب بیان کردی ، روش اول را قبول می کنیم . وفيه : إنّه من المقطوع أن مثل الناطق قد اعتبر فصلاً بلا تصرف في معناه أصلاً ، بل بماله من المعنى ، كما لا يخفى[2] . و مرحوم آخوند خراسانی ره اشکال صاحب فصول را رد می کنند و قبول نمی کنند .

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo