درس خارج فقه سیدمحمد حسینیقزوینی
88/07/04
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه مقارَن/ نكاح موقت/ متعه
خدا را سپاس ميگوييم كه براي سال تحصيلي 89-88 به ما توفيق داد در جوار بارگاه ملكوتي بيبي دو عالم، فاطمة معصومة (سلام الله عليها) و در كنار سفره و مائده نوراني آقا ولي عصر (ارواحنا فداه) برنامه درسيمان را شروع كنيم. عزيزاني كه سالهاي قبل در خدمتشان بوديم، ميدانند بحث ما در رابطه با فقه مقارَن، مخصوص آن دسته از موضوعاتي است كه مورد اختلاف شديد ميان شيعه و سني است و مورد هجمه وهابيت قرار گرفته است و از پرداختن به ساير موضوعات فقهي كه زياد مورد اختلاف شديد و جنجال برانگيز نيست، اجتناب ميكنيم.
در طول اين 4 ، 5 سالي كه اين بحثها را شروع كرديم، از همان وضو - كه در حقيقت از موارد اختلافي شديد ميان شيعه و سني است كه آنها در گرفتن وضو، سر و پا را به جاي مسح، غَسْل ميكنند و يا موقع شستن، دست را از انگشتان به طرف بالا ميشويند، - بحث را شروع كرديم و بعد وارد بحث اذان شديم و مواردي را كه مورد اختلاف است مانند «شهادت ثالثه» كه ما ملتزم به گفتن آن هستيم و آنها بدعت ميدانند و همچنين بحث «حي علي خير العمل» را كه آنها بدعت ميدانند و ما آن را عين سنت ميدانيم و به عكس، مواردي را كه آنها به اذان افزودهاند، مانند «الصلاة خير من النوم» را مفصل بحث كرديم و سيديهاي آن موجود است. بعد وارد بحث نماز شديم و بحث «تكتُّف» را كه شاخصترين اختلاف ميان شيعه و سني است، بحث كرديم و بحث «آمين گفتن» را مطرح كرديم و اينكه آيا «بسم الله الرحمن الرحيم» جزء نماز است يا نيست، بحث شد. اينها خلاصهاي از بحث ما بود كه در اين چند سال در خدمت عزيزان داشتيم. به ذهنم رسيد كه در رابطه با نماز، نبايد بيش از اين معطل شويم. گر چه موارد اختلافي زيادي با آنها داريم؛ مخصوصا در بحث تشهد و سلام، اختلاف شديدي با آنها داريم. ولي اينها چيزي نيست كه بخواهيم به خاطر آنها، مطالب را بسط بدهيم.
موضوع جلسات امسال
يكي از مباحثي كه امروز مورد توجه است و وهابيت روي آن پافشاري دارند، بحث «نكاح موقت» يا همان «متعه» است كه بعضي از علماي اهل سنت آن را زنا ميدانند و وهابيت هم آن را زنا تلقي ميكنند و اگر از كسي ثابت شود عقد موقتي انجام داده، به او حدّ زنا را جاري ميكنند. اين بحث ثابتي است كه امروز در مجامع قضائي وهابيت و اهل سنت مطرح است و روي سايتها و ماهوارههايي كه وهابيت امروز راه انداختهاند، يكي از موضوعاتي كه هجمه شديد عليه شيعه است، همين قضيه متعه است و اينها بر اين عقيده هستند كه متعه، خلاف كتاب و خلاف سنت و سيرة صحابه است. از طرفي هم روايات متعددي داريم و شايد در مجموع، رواياتي كه در «وسائل الشيعة» و «مستدرك الوسائل» و «جامع أحاديث الشيعة» در جواز متعه و استحباب متعه آمده، بيش از 200 روايت باشد و حتي در بعضي از موارد، بيش از 15 روايت داريم كه راوي خدمت امام ميآيد و ميگويد:
«من نذر كردم، قسم خوردم كه متعه را انجام ندهم. حضرت فرمود: تو قسم خوردهاي كه معصيت خدا كني و براي يكبار هم كه باشد، بايد متعه را انجام بدهي تا نقض اين قسم يا عهد يا سوگند باشد كه فرداي قيامت در پروندهات، قسم متعلق به گناه و معصيت ثبت نشده باشد».
در برخي از روايات هم داريم كه بر شيعه لازم است در طول عمرش، حتي يكمرتبه هم كه باشد، براي اينكه ثابت كند مخالفت خودش را با آنهايي كه متعه را حرام كردند، متعه را انجام بدهد. در برخي از روايات هم داريم كه متعه، جزء زنان چهارگانهاي كه مرد بيش از آن نميتواند زن اختيار كند، نيست و حتي تا صد و دويست زن هم ميتواند همسر متعهاي انتخاب كند. مرحوم صاحب «وسائل الشيعة» در جلد 21 چاپ جديد آل البيت، تقريبا نصف صفحات كتاب را در رابطه با روايات متعه آورده است. لذا ما ميتوانيم ادعا كنيم كه در جواز متعه و نكاح موقت، روايات شيعه در حدّ تواتر است. مرحوم شيخ طوسي (ره) در «تهذيب الأحكام»- يا صاحب «وسائل الشيعة» - تعبيري دارد كه ميگويد: «جواز متعه از ضروريات مذهب شيعه است»؛ يعني فوق تواتر است.
نكته اول: از طرفي هم روايات متعددي داريم كه بزرگان و مفسران اهل سنت در آيه شريفه: ﴿فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآَتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً﴾[1] تفسير كردهاند كه مراد از اين آيه، متعه و نكاح موقت است؛ از مفسران بزرگ صدر اسلام از ابن عباس و قتاده تا برسد به قرطبي و ابن كثير و ديگران.
نكته دوم: اين آقايان صراحت دارند كه بسياري از صحابه و تابعين و أتباع تابعين، قائل به جواز متعه بودند.
نكته سوم: در كتابهاي مفصل فقهيشان از قول خليفه دوم آمده است: «متعتان كانتا محللتان في زمن رسول الله و أنا أحرمهما و أعاقب عليهما»
نكته چهارم: از بعضي از شخصيتهاي بزرگ اهل سنت مانند ابن جُريج - كه در زمان عبدالله بن زبير، قاضي القضات مكه بود، - در شرح حال او، ذهبي در «سير أعلام النبلاء» و ابن حجر در «تهذيب التهذيب» نقل ميكنند: «إستمتع إبن جريج بتسعين امرأة: 70 زن صيغهاي داشته است»
سير أعلام النبلاء لذهبي، ج6، ص333 - تهذيب التهذيب لإبن حجر، ج6، ص360
و در بعضي از جاها آمده است كه «80 زن صيغهاي داشته است» و به هنگام وفاتش به فرزندانش وصيت كرد كه خانم فلان و فلان و فلان، مادران شما هستند و از ازدواج با آنها اجتناب كنيد. اين مسائل هم در كتب اهل سنت به وفور به چشم ميخورد و تقريبا عصارة بحثهاست.
روش بحث ما
روش ما در ورود به بحث 5 مرحله دارد:
1. نظر ائمه (عليهم السلام) در روايات با مقداري بررسي سندي روايات
2. نظر فقهاي شيعه
3. روايات اهل سنت
4. نظر فقهاي اهل سنت
5. نقد روايات اهل سنت و أقوال فقهاي اهل سنت
روش ما در اين سالهاي گذشته هم روي همين 5 محور بوده است. در بعضي از موارد كه شيعه مورد هجمه وهابيت قرار گرفته است، بحث وهابيت را مستقل بحث ميكنيم. شبهات وهابيت را - كه حدود 10 هزار شبهه ميشود - جمع كردهايم و در رابطه با متعه، حدود 40 شبهه دارند و اگر فقط بخواهيم اينها را بخوانيم، شايد 3 ، 4 هفته طول بكشد و نقد آن جاي خود دارد. ما تلاش ميكنيم بعضي از موارد را كه خواندنش وقت ما را ميگيرد، خلاصهاي از اقوالشان را با مدرك چاپ كنيم و در خدمت عزيزان قرار بدهيم. اينها، كلياتي بود نسبت به بحث و روشي كه داريم.
ما در سالهاي گذشته قول ميداديم كه جزوهاي از جلسات را خدمت عزيزان بدهيم. ولي امسال برنامهمان فرق ميكند و سايتwww.eshia.ir كه دروس مراجع را به روز در سايت ميگذارند، با ما تماس گرفتند كه بحث فقه مقارن و پاسخ به شبهات فيضيهمان به روز روي سايت بگذارند و در حقيقت، اين سايت، خدمت خيلي بزرگي كرد و خيلي از طلبههايي كه خارج از كشور هستند و حتي فارغ التحصيلان علوم اسلامي و برخي از ائمه جمعهاي كه از قم به شهرهاي مختلف رفتهاند، اين سايت بهترين خدمت را به اينها ميكند. البته برخي از دروس مراجع به صورت مستقيم پخش ميشود و برخي ديگر هم با ساعتي تأخير روي سايت ميرود. بعد از ضبط اين بحثها، فايل صوتي و متني اين جلسات روي سايت قرار ميگيرد و ما هم سعي ميكنيم به جاي جزوه، هم به صورت صوتي و هم به صورت متني روي سايت خودمان قرار بدهيم. لذا ما از الان خدمت آقايان عرض ميكنيم كه خبري از جزوه نيست؛ مگر اينكه بحثهاي خاصي باشد، مانند بحث رجالي و تفسيري و غيره كه نيازي نيست وقت آقايان را بگيريم و به جزئيات آن برسيم، به صورت جزوه إرائه ميشود تا خود عزيزان مطالعه كنند.
تصميم ما بر اين است كه اگر خداوند توفيق بدهد، بحثهايمان را به صورت ويدئو پرژكتور ارائه بدهيم. چون با تجربهاي كه داشتيم، وقتي خلاصه بحث روي پرده ميافتد، بحث به صورت سمعي و بصري ميشود و بعضاً رواياتي را كه ميخوانيم و دوستان ميخواهند يادداشت كنند، مثلا «عاصم» را نميدانند كه با الف است يا عين و با صاد است يا با سين و به مشكل بر ميخورند و مثلا «حُمِيْد» چگونه نوشته ميشود؟ لذا تصميم داريم كه اگر بتوانيم براي هفته بعد، تجهيزات ويدئو پرژكتور نصب ميشود و مطالبي كه گفته ميشود، روي پرده بيفتد و عزيزان هم به بحث مسلّط شوند. با تجربهاي كه داشتم، اين روش هم براي نقل و انتقال مطلب تأثيرگذاري بيشتري دارد و در ذهن آقايان بهتر ميماند و هم اينكه ميتوان با اين روش، بحث چند ساعته را در نيم ساعت مطرح كرد.
كتاب منبع شيعه در نقل اقوال ائمه (عليهم السلام)
معمولا در نقل اقوال ائمه (عليهم السلام) تلاشمان بر اين است كه از كتاب «وسائل الشيعة» خارج نشويم. گر چه امروز با وجود كتاب «جامع أحاديث الشيعة»، در حقيقت اگر حوزه به اين سمت ميرفت، «وسائل الشيعة» و «مستدرك الوسائل» كنار گذاشته ميشدند. خداوند بيامرزد حضرت آيت الله بروجردي (ره) را كه بنيانگذار «جامع أحاديث الشيعة» بود و از نظر ترتيب روايات و موضوعبندي روايات، خوب كار شده است و قابل مقايسه با «وسائل الشيعة» نيست. در «وسائل الشيعة»، مرحوم شيخ حر عاملي (ره) يك روايت را تقطيع كرده و بخشي از روايت را آورده و انسان نميداند كه اول يا آخر روايت كجا رفته است و مقداري با مشكل مواجه ميشود و مجبور است كه به كتابهاي مادر مانند «كافي» و «تهذيب الأحكام» و «الإستبصار» مراجعه كند. ولي حضرت آيت الله العظمي بروجردي (ره) در «جامع أحاديث الشيعة» اين كار را نكردند و كل روايت را حتي اگر 5 صفحه باشد، آورده است و انسان از اين 5 صفحه، چند سطري را كه مورد نيازش است، استفاده ميكند و ديدن كل روايات هم در نحوه برداشت انسان از روايات فقه الحديثي تأثير زيادي دارد. ولي چون فعلا بحثهاي فقهي حوزه علميه بر محور «وسائل الشيعة» است، ما تلاش ميكنيم كه از «وسائل الشيعة» خارج نشويم و اين كتاب در اختيار همه است. البته ما از «وسائل الشيعة» چاپ آل البيت استفاده ميكنيم، نه چاپ اسلاميه. چون پاورقي چاپ آل البيت خيلي دقيق است و اينها كتاب «وسائل الشيعة» را با نسخه خطي و دستنويس مرحوم شيخ حر عاملي (ره) مقابله كردند و اغلاطش خيلي كم است و فقط در بعضي از موارد كه ضرورت باشد، سراغ كتب أربعه ميرويم.
كتاب منبع در نقل أقوال علماء شيعه
در أقوال فقهاء هم معمولا در جايي كه ميخواهيم اقوال فقهاي شيعه را بگيريم، تلاش ميكنيم كه سراغ «مفتاح الكرامة» مرحوم سيد جواد عاملي (ره) ميرويم. ايشان در «مفتاح الكرامة» كل أقوال فقهاء را بدون كوچكترين چشمپوشي نقل كرده و ما در ميان كتابهاي فقهي شيعه، مانند «مفتاح الكرامة» نداريم كه اقوال همه بزرگان را آورده باشد. سيد جواد عاملي (ره) استاد صاحب جواهر بوده است، ولي از نظر علمي، خيلي قوي نبوده است و جمعآوري خوبي كرده است. اخيرا هم «جامعه مدرسين» اين كتاب را تحقيق كردهاند و پاورقي خوبي دارد و تمام مصادر را آوردهاند. در بعضي از موارد ميبينيم كه ايشان مثلا در بحث متعه وارد نشده است و اگر «مفتاح الكرامة» آن بحث را نقل نكرده باشد، يا سراغ كتاب «جواهر الكلام» ميرويم و يا سراغ كتاب آقاي خوئي ميرويم. از الان اين مطالب در نظر مباركتان باشد كه معمولا اگر بخواهيم در اقوال و آراء فقهاء شيعه، كل كتابهاي فقهي شيعه را مطرح كنيم، با موضوع بحث ما همخواني ندارد و چه بسا وقتگير هم باشد و از هدف اصليمان باز بمانيم. كتاب فقهي مشهور ما كه امروز در بحثهاي خارج شيعه مطرح است، كتاب «جواهر الكلام» است و واقعا جواهر است و كل أقوال فقهاء را با أدله مطرح كرده و با مراجعه به اين كتاب، انسان تا حدودي بينياز ميشود از مراجعه به كتابهاي ديگر.
كتاب منبع فقه مقارن شيعه
در رابطه با فقه مقارن شيعه، دو كتاب در ميان كتابهاي فقهي شيعه داريم كه مشهور است به كتاب فقه مقارن. يعني در كنار نظر فقهاء شيعه، نظر فقهاء اهل سنت هم آمده است. اولين كسي كه اين كار را كرد، شيخ طوسي (ره) - متوفاي 460 هجري - بود در كتاب «الخلاف». ايشان هر موضوع فقهي را كه مطرح ميكند، اول نظر و ادله شيعه را مطرح ميكند و بعد هم أدله - مذاهب - اهل سنت را با دليل نقل ميكند و در كنارش هم نظر اهل سنت را نقد مختصري ميكند. كتاب بعدي، «تذكرة» علامه حلي (ره) - متوفاي 726 هجري - است و متأسفانه در اين كتاب، كل ابواب فقهي نيست و بخشي از آنها هست؛ ولي علامه حلي (ره) خيلي جانانه و مفصل وارد شده است. مثلا در بعضي از فروعات فقهي كه شيخ طوسي (ره) 1 يا 2 صفحه مطرح كرده، ايشان 30 ، 40 صفحه مطرح كرده است و در جائي كه نقد مختصر شيخ طوسي (ره) بوده، علامه حلي (ره) نقد مفصل كرده است. لذا ما معمولا تلاشمان بر اين است كه در بعضي از مسائلي كه حاد است و نياز است كه نگاه فقيهان شيعه را بر فقه اهل سنت بدانيم، به اين دو كتاب مراجعه كنيم تا مشخص شود بزرگان ما در كتابهاي فقهيشان، آراء فقهاء اهل سنت را مطرح و نقد ميكردند.
كتاب منبع در نقل أقوال علماء اهل سنت
اهل سنت هم چند برابر ما كتاب فقهي دارند. مثلا اگر ما 100 دوره كتاب فقهي از زمان شيخ مفيد (ره) تا الان داشته باشيم، آنها 400 دوره كتاب فقهي دارند. در اهل سنت هم هر مذهبي براي خودش كتابي مانند «جواهر الكلام» دارد و از الان به دوستان توصيه ميكنيم يا اين كتابها را تهيه كنند و يا نرمافزارهاي مربوطه را تهيه كنند. مثلا در رابطه با فقه حنفي، اينها حدود 140 دوره كتاب فقهي دارند؛ ولي مفصلترين كتاب فقهي حنفيها، «المبسوط» آقاي سرخسي است كه در 30 جلد چاپ قديم چاپ شده است و اگر مانند «جواهر الكلام» چاپ شود، شايد بيش از 100 جلد شود. آقاي سرخسي در اين كتاب، اقوال شافعيها و مالكيها و حنفيها و حنبليها را آورده و نقد كرده است. در كتابهاي حنبليها، «المغني» آقاي ابن قدامه است كه 12 جلد است و ابن قدامه هم در اين كتاب، اقوال ديگر فقهاء اهل سنت را ميآورد و در كنارش با نگاه فقه حنبلي، آنها را نقد ميكند. مالكيها كتابي دارند به نام «المدونة الكبري» براي امام مالك كه 6 جلد است و كل فقه مالكي را مانند «جواهر الكلام» مطرح كرده است. در ميان شافعيها هم، جداي از كتاب «الأم» شافعي - كه يك كتاب فقهي است و موسس مذهب شافعي آن را نوشته، خيلي فقه استدلالي نيست و تقريبا در ميان كتابهاي ما، مانند «المقنع» شيخ صدوق (ره) است و روايات را به صورت فتوا آورده است و خيلي زياد براي بحث فقه مقارن به درد نميخورد - كتابي دارند به نام «المجموع» آقاي نووي كه 20 جلد است. اهل سنت اين 4 كتاب اساسي در فقه دارند و من توصيه ميكنم به دوستان كه اين كتابها را در روزهاي تعطيل در كتابخانه ورق بزنند و ببيند كه چه مسائلي در اين كتابها آمده تا ورودشان به بحث بهتر شود.
كتاب منبع در فقه وهابيت
در كنار اين قضايا، ما نياز داريم كه فقه وهابيت را هم داشته باشيم. در رابطه با وهابيت كه آقايان مستحضرند از قرن 8 هجري به وجود آمدند و سابقه آنچناني ندارند و ابنتيميه - متوفاي 728 هجري - آمد و بنيانگذار فكري وهابيت شد. الان امام وهابيت ابنتيميه است و بعد از او هم يك فقيه توانمندي كه بتواند مباحث فقهي را مطرح كند، نداشتند و شاگرد ايشان، ابن قَيِّم جوزيه است و كه چند كتاب فقهي مفصل دارد و هر چه دارد، معمولا نظرش به آراء استادش است. الان مباحث فقهي ابنتيميه را جديدا در عربستان سعودي چاپ كردند به نام «الفتاوي الكبري» - يا فتاواي ابنتيميه - و حدود 50 جلد است كه متأسفانه اين كتاب در نرمافزارهاي شيعي - مانند «مكتبة اهل البيت» - نيست؛ ولي برنامههايي كه براي اهل سنت بوده، مانند «المكتبة الشامله» و «الجامع الكبير»، كتابهاي فقهي ابنتيميه را آوردهاند.
مسئله مهمتر اين است كه در عربستان سعودي، «لجنه عالي إفتاء» يا «لجنه عالي شوراي فقهيشان» كه در رأسش مفتي اعظمشان قرار دارد، در طول اين 30 ، 40 سال، سوالاتي كه از اين «لجنه عالي إفتاء» شده و اينها جواب دادهاند، مانند «مجمع المسائل» حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني (ره)، به نام «فتاوى اللجنة الدائمة للبحوث العلمية و الإفتاء» در 20 جلد چاپ كردهاند. بنده هم كه در مكه بودم و ديداري با مفتي اعظم عربستان سعودي در طائف داشتم، ايشان اين كتاب را به من هديه داد و در كتابفروشيهايشان نيست و من هم احساس ميكنم در ايران كسي غير از من، دوره كامل اين كتاب را نداشته باشد. البته تا 7 جلدش را كتابخانه حضرت آيت الله العظمي مرعشي نجفي (ره) و دفتر تبليغات و مجموعه حضرت آيت الله العظمي سبحاني دارد، ولي 20 جلدي اين كتاب را فقط من از مفتي اعظم عربستان سعودي گرفتم و آوردم. تا جلد 15 را روي سايتشان هم گذاشتهاند و دوستان ميتوانند اينها را دانلود كنند و در كامپيوترشان داشته باشند. در حقيقت اين 20 جلد، موضوعبندي شده است. مثلا كل سوالات مربوط به نماز را در يكجا و مسائل مربوط به زكات و حج و مسائل ديگر، همه تفكيك شده است. ما بعضا به اين كتاب هم مراجعه ميكنيم. البته اين كتاب در نرم افزار «مكتبة أهل البيت»، 6 جلد از اين كتاب آورده شده است. به نظر من وارد كردن اين دوره پاسخ به سوالات و «استفتائات لجنه عالي إفتاء» در برنامه ورژن جديد نرمافزار «مكتبة اهل البيت»، ضروري است. چون اين استفتائاتي كه جواب ميدهند، هم آراء وهابيت مطرح ميشود و هم هجمههاي تند كه در بعضي از موارد خيلي بيادبانه نسبت به شيعه شده است. لذا در بحثهاي وهابيت، ما اين دو كتاب - «الفتاوي الكبري» ابنتيميه و «فتاوى اللجنة الدائمة للبحوث العلمية و الإفتاء» لجنه عالي إفتاء عربستان سعودي - را در نظر داريم.
ما با همكاري برخي از مراكز، حدود 10 هزار شبهه در 600 عنوان از وهابيت را جمع كردهايم. معمولا چون اين شبهات آماده است و در هر بحثي كه وارد ميشويم، شبهات آن را از كامپيوتر ميگيرم، ما را بينياز ميكند كه كتابهاي اينها را ورق بزنيم. ما بارها گفتهايم كه امروز طلبههاي ما بايد از اين امكانات مدرن روز استفاده كنند. طلبهاي كه امروز كامپيوتر نداشته باشد يا از كامپيوتر استفاده نكند، به نظر من طلبه بيسواد و دست و پا چلفتي است و نميتواند جلو برود. يعني انسان با داشتن يك كامپيوتر ميتواند معادل 100 نيرويي كه در كنارش كمك كنند، جلو برود. اگر شما ميخواهيد كار فقهي و كلامي و تفسيري كنيد و 100 نفر كمك داشته باشيد كه اين كتابها را ورق بزنند و براي شما فيشبرداري كنند، باز هم اين 100 نفر به اندازه يك كامپيوتر به شما كمك نميكنند. الان هم دشمنان ما از اين امكانات استفاده ميكنند. اگر در يك كامپيوتر و نوتبوك چند برنامه نرمافزاري نصب كنيد، يكدفعه 100 هزار جلد كتاب خواهيد داشت و براي جستجوي مطلب، خيلي راحت به هدفتان ميرسيد و نيازي به تايپ كردن هم نداريد و همان محدوده را انتخاب ميكنيد و در فايل ثبت ميكنيد. اگر كسي بخواهد در يك موضوعي، چند ماه در كتابخانه تحقيق كند، ميتواند با كامپيوتر، در چند روز به هدف خود برسد. لذا ما از عزيزان و دوستاني كه در خدمتشان هستيم، تقاضا داريم خودشان را به اين امكانات كامپيوتري وصل كنند و اگر ندارند، آن را تهيه كنند و اگر دارند، آموزش ببينند.