< فهرست دروس

درس خارج فقه سیدمحمد حسینی‌قزوینی

88/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه مقارَن/ نكاح موقت/ متعه

اضطراب فقهاء اهل سنت در زمان تحریم متعه

 

بحثی که تا حدودی می‌تواند افسانه تحریم متعه را باطل کند، اضطراب کلمات اهل سنت در زمان تحریم است که این تحریم در چه زمانی حلال و حرام شد. نووی در شرح صحیح مسلم، در رابطه با زمان تحلیل و تحریم متعه، مفصل بحث کرده است و خلاصه‌اش این است:

 

1. أُحلت و حُرّمت في غزوة خيبر، رووه عن علي عليه السَّلام

 

2. ما حُلّت إلاّ في عمرة القضاء و هو المروي عن الحسن البصري و روى هذا عن سبرة الجهني

 

3. أُحلّت و حرمت يوم الفتح و هو المروي عن سبرة الجهني أيضاً

 

4. نهى عنها النبي في غزوة تبوك، كما في رواية إسحاق بن راشد عن الزهري

 

5. أباحها يوم أوطاس

 

6. أباحها يوم حجة الوداع.

 

شرح صحیح مسلم للنووي، ج9، ص191

 

تمام اینها به دلیل دفاع از موضع خلیفه دوم در مورد حرمت متعه است، در حالی‌که قرآن و سنت پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) گواهی بر مشروعیت متعه می‌دهند.

 

توجیه نووی

 

آقای نووی می‌گوید: «إنّ الذي جرى في حجّة الوداع مجرّد النهي، كما جاء في غير رواية و يكون تجديده صلَّى الله عليه و آله و سلَّم النهي عنها يومئذ لاجتماع الناس و ليبلغ الشاهد الغائب و لتمام الدين و تقرر الشريعة كما قرر غير شيء و بين الحلال و الحرام يومئذ و بتَّ تحريم المتعة حينئذ لقوله إلى يوم القيامة : در حجة الوداع، فقط نهی از متعه شده است، نه تحریم. به خاطر این‌که همه مردم در این روز جمع شده بودند و صلاح نبود که متعه در حجة الوداع انجام شود و دستور داده شد تا به همه اطلاع دهند ... »

 

شرح صحیح مسلم للنووي، ج9، ص180

 

این گفتار آقای نووی، فقط حدس است، وگرنه تمام برنامه‌های حجة الوداع، از شروع تا پایان و تمام خطبه‌های پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) ثبت شده است و در هیچ‌کدام از این خطبه‌ها، کوچک‌ترین اشاره و کنایه و تصریحی بر متعه نشده است.

 

توجیه ابن قدامه

 

ابن قدامه مقدسی ـ که از فقهاء بزرگ اهل سنت و حنبلی مذهب است و وهابی‌ها هم ارادت ويژه‌ای به او دارند ـ می‌گوید: «إختلف أهل العلم في الجمع بين هذين الخبرين تحريم المتعة يوم خيبر و في فتح مكة فقال قوم في حديث علي: «نهى عن متعة النساء يوم خيبر و عن لحوم الحمر الأهلية»، تقديم و تأخير و تقديره: أنّ النبي صلَّى الله عليه و سلَّم نهى عن لحوم الحمر الأهلية يوم خيبر و نهى عن متعة النساء و لم يذكر ميقات النهي عنها و قد بيّنه الربيع بن سبرة حديثه أنّه كان في حجة الوداع، لأنّه قال: أشهد على أبي أنّه حدّث أنّ النبي نهى عن المتعة في حجة الوداع : میان اهل علم در جمع بین این دو خبر ـ تحریم متعه در روز خیبر یا در فتح مکه ـ اختلاف شده است و گروهی گفتند در حدیث علی که گفت: «متعه کردن زنان و گوشت الاغ در روز خیبر نهی شد» تقدیم و تأخیر وجود دارد. یعنی رسول الله (صلى الله عليه و سلم) نهی کرد از گوشت الاغ در روز خیبر و نهی کرد از متعه کردن زنان و زمان نهی از متعه ذکر نشده است... »

 

المغني لعبد الله بن قدامه، ج7، ص572

 

ببینید که شریعت را چگونه بازیچه قرار داده‌اند؟! تصرف در روایت می‌کنند! می‌گوید قید «روز خیبر» را برای «گوشت الاغ‌ها» باید قرار داد و نهی از متعه زنان، قید ندارد. بر فرض که در این روایت تصرف کردند، روایاتی که تحریم متعه را در یوم أوطاس و فتح مکه و حجة الوداع و تبوک می‌دانند، چه می‌کنند؟! آیا می‌توانند در آنجا هم این تصرف را بکنند؟ اگر افراد عادی این حرف را بزنند، آدم گلایه نمی‌کند، ولی کسی که از فقهاء کم‌نظیر اهل سنت است، نباید این حرف را بزند. جناب عمر آمده در شریعت تصرف کرده و این آقایان هم برای توجیه این تصرف، تصرفات دیگری انجام می‌دهند.

 

توجیه شافعی

 

«و قال الشافعي: لا أعلم شيئاً أحلّ اللّه ثمّ حرمه، ثمّ أحلّه، ثمّ حرمه، إلاّ المتعة. فحمل الأمر على ظاهره و أنّ النبي صلَّى الله عليه و سلَّم حرمها يوم خيبر، ثمّ أباحها في حجة الوداع ثلاثة أيام ثم حرمها : ابن قدامه می‌گوید: شافعی می‌گوید: چیزی را سراغ ندارم که خداوند آن را حلال کند و سپس حرام کند و باز حلال کند و سپس حرام کند، مگر متعه. آقای شافعی، أمر را بر ظاهرش حمل کرده است ...»

 

المغني لعبد الله بن قدامه، ج7، ص572

 

حدیث سبره‌ای که اینها به رخ می‌کشند، این است:

 

« ... وَ كَانَ رِدَاءُ صَاحِبِي أَجْوَدَ مِنْ رِدَائِي وَ كُنْتُ أَشَبَّ مِنْهُ فَإِذَا نَظَرَتْ إِلَى رِدَاءِ صَاحِبِي أَعْجَبَهَا وَ إِذَا نَظَرَتْ إِلَىَّ أَعْجَبْتُهَا، ثُمَّ قَالَتْ أَنْتَ وَ رِدَاؤُكَ يَكْفِينِي، فَمَكَثْتُ مَعَهَا ثَلاَثًا. ثُمَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و سلم قَالَ: مَنْ كَانَ عِنْدَهُ شَىْءٌ مِنْ هَذِهِ النِّسَاءِ الَّتِي يَتَمَتَّعُ، فَلْيُخَلِّ سَبِيلَهَا»

 

صحيح مسلم، ج4، ص131، حدیث3309

 

در روایت دیگری هم آمده است:

 

« ... إِنَّ بُرْدَ هَذَا خَلَقٌ وَ بُرْدِي جَدِيدٌ غَضٌّ، فَتَقُولُ بُرْدُ هَذَا لاَ بَأْسَ بِهِ، ثَلاَثَ مِرَار أَوْ مَرَّتَيْنِ، ثُمَّ اسْتَمْتَعْتُ مِنْهَا، فَلَمْ أَخْرُجْ حَتَّى حَرَّمَهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و سلم»

 

صحيح مسلم، ج4، ص132، حدیث3310

 

نتیجه سخن آقای شافعی این می‌شود که پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) متعه را حلال کرد و دید به صلاح نیست و فسادی بر آن مترتب است و حرام کرد و باز هم دید حرمت آن فساد دارد، متعه را حلال کرد و باز هم دید جواز متعه، فساد دارد، حرام کرد. ما در قوانین دنیا هم سراغ نداریم که مجلس، قانونی را تصویب کند و لغو کند و دوباره تصویب کند و لغو کند. حتی در مجالس عادی مردمی، هم‌چنین چیزی را نشنیده‌ایم، تا چه رسد به نبی مکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) که: «وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ـ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى (سوره نجم/4-3)». این کار، زیر سوال بردن حکمت خداوند است. یعنی ـ نستجیر بالله ـ خداوند متوجه نبود و آمد حلال کرد و پشیمان شد و حرام کرد و ... . این نشان می‌دهد که اینها برای منزّه کردن ساحت عمر،‌ حاضر هستند حتی به خدا نسبت‌های نادرست بدهند.

 

توجیه ابن حجر

 

«قال السهيلي: و قد اختلف في وقت تحريم نكاح المتعة، فأغربُ ما روي في ذلك، رواية من قال في غزوة تبوك، ثمّ رواية الحسن أنّ ذلك كان في عمرة القضاء و المشهور في تحريمها إنّ ذلك كان في غزوة الفتح كما أخرجه مسلم من حديث الربيع بن سبرة عن أبيه و في رواية عن الربيع أخرجها أبو داود أنّه كان حجّة الوداع، قال: و من قال من الرواة كان في غزوة أوطاس فهو موافق لمن قال عام الفتح : سهیلی می‌گوید: در زمان تحریم متعه، اختلاف شده است و غریب‌ترین روایتی که در این مورد آمده، روایتی است که زمان تحریم را در غزوه تبوک می‌داند، سپس روایت حسن بصری که زمان تحریم را در عمره قضاء می‌داند. مشهور این است که این تحریم در غزوه فتح مکه بوده است، چنانچه صحیح مسلم روایتی از سبره آورده است و در روایت ابو داود از ربیع، تحریم متعه در حجة الوداع آمده است. کسانی هم زمان تحریم را در غزوه أوطاس می‌دانند که این قول، موافق قول تحریم متعه در سال فتح مکه است»

 

فتح الباري لإبن حجر، ج9، ص145

 

در روایت آمده است که تحریم، در فتح مکه بوده است، نه در سال فتح مکه، تا ایشان بتواند روایت تحریم در غزوه أوطاس را موافق آن بداند.

 

ابن حجر در ادامه می‌گوید: «فتحصّل ممّا أشار إليه ستة مواطن: خيبر، ثمّ عمرة القضاء، ثمّ الفتح، ثمّ أوطاس، ثمّ تبوك، ثمّ حجّة الوداع، إلى أن قال: و من قال لا مخالفة بين أوطاس و الفتح لأنّ الفتح كان في رمضان ثمّ خرجوا إلى أوطاس في شوال : نتیجه موارد اشاره شده این است که در این 6 زمان، متعه تحریم شده است: جنگ خیبر، عمره قضاء، فتح مکه، غزوه أوطاس، غزوه تبوک، حجة الوداع. ...»

 

فتح الباري لإبن حجر، ج9، ص146

 

استوانه‌های علمی اهل سنت در حل این مسئله مانده‌اند که چه کنند.

 

داستان عمره القضاء

 

«عمرة القضاء في ذي القعدة سنة سبع من الهجرة: سميت بذلك لأنها كانت قضاء للعمرة التي صدت قريش فيها النبي (ص) عن العمرة عام الحديبية سنة ست من الهجرة، فإنه جاء قاصدا العمرة لا يريد حربا، فصدته قريش و منعته من ذلك، ثم جرت المهادنة و الصلح بينهم و بينه على ترك الحرب عشر سنين و إن يرجع عنهم في تلك السنة، فإذا كانت السنة الآتية خرجوا عن مكة و دخلها بأصحابه فاعتمر و أقام بها ثلاثا، معه سلاح الراكب السيوف في الأغماد، كما مرّ تفصيله في الجزء الثاني، فلما كانت هذه السنة جاء لقضاء العمرة التي صد عنها في السنة الماضية حسب المعاهدة بينه و بين قريش و كان معه في هذه العمرة علي و الزهراء V»

 

أعيان الشيعة للعاملي، ج1، ص407

 

نتیجه

 

«و على كلّ حال فهذا الإختلاف الكبير يجرّ الباحث إلى التشكيك في أصل التحريم و إلاّ فكيف خفي زمان التحريم و مكانه على المسلمين حتّى صاروا طوائف ست لا سيما في مسألة كمسألة المتعة التي يبتلي بها الناس في حلّهم و ترّحالهم، فلا يمكن نسخ القرآن الكريم بهذه الأخبار المشوّشة المضطربة»

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo