درس خارج اصول استاد قادر حیدری‌فسائی

1400/11/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحث الفاظ/باب اوامر/جهت دوّم: درباره صیغه امر- بحث هفتم: درباره مرّه و تکرار

دلیل دوّم: صغری: وجوب تکرار در مقام امتثال صیغه امر، مقتضی برای آن موجود و مانع از آن مفقود است.

توضیح: در باب صیغه نهی، اطلاق هیئت مقدّم بر اطلاق مادّه است. با این بیان که صیغه نهی از هیئت و مادّه تشکیل شده‌ است. مقتضای اطلاق و عدم تقیید مادّه این است که صرف الوجود طبیعت، حرام و مبغوض است. ولی مقتضای اطلاق و عدم تقیید هیئت این است که مفاد هیئت که حرمت و بغض باشد، وسیع است و شامل جمیع وجودات عرضیّه و طولیّه طبیعت می‌شود. (از باب مثال، کذب در لاتکذب مادّه است. مقتضای عدم تقیید کذب این است که صرف الوجود کذب، حرام است و صرف الوجود با اوّلین وجود محقّق می‌شود. بنابراین، اوّلین وجود نباید محقّق شود. حال اگر مکلّف یک بار دروغ بگوید، صرف الوجود کذب محقّق شد و لذا نهی به خاطر عصیان مکلّف، ساقط می‌شود. ولی مقتضای اطلاق هیئت این است که حرمت و بغض، وسیع است و لذا حرمت شامل جمیع وجودات عرضیّه و طولیّه کذب می‌شود. کذب قولی و کتبی و ....... کذب در ساعت اوّل و ساعت دوّم و ......) و اطلاق هیئت مقدّم بر اطلاق مادّه است چون هیئت علّت عدم مادّه در خارج است و علّت در مرتبه متقدّم است. عین این سخن در باب صیغه امر نیز گفته می‌شود. با این بیان که صیغه امر از هیئت و مادّه تشکیل شده است. مقتضای اطلاق و عدم تقیید مادّه این است که صرف الوجود طبیعت، واجب و مطلوب است. ولی مقتضای اطلاق و عدم تقیید هیئت این است که مفاد هیئت که وجوب و طلب باشد، وسیع است و شامل جمیع وجودات و افراد طبیعت می‌شود (از باب مثال، صلوة در صلّ مادّه است. مقتضای عدم تقیید صلوة این است که صرف الوجود صلوة، واجب است و صرف الوجود با اوّلین وجود محقّق می‌شود. ولی مقتضای اطلاق هیئت این است که وجوب و طلب، وسیع است و لذا وجوب شامل جمیع افراد صلوة می‌شود. صلوة در ساعت اوّل و ساعت دوّم و ......) و اطلاق هیئت مقدّم بر اطلاق مادّه است چون هیئت علّت وجود مادّه است و علّت در مرتبه متقدّم است و تقدیم اطلاق هیئت، همان دلالت صیغه امر بر تکرار است. بنابراین، مقتضی برای وجوب تکرار در مقام امتثال صیغ امر موجود است که تقدیم هیئت بر مادّه باشد و مانع از وجوب تکرار مفقود است.

کبری: هر چیزی که مقتضی برای آن موجود و مانع از آن مفقود است، ثابت است (بالضرورة).

نتیجه: وجوب تکرار در مقام امتثال صیغه امر، ثابت است.

اشکال اوّل از طرف محقّق عراقی: صغری: شرط تأثیر مقتضی، عدم مانع است (علیّت هیئت برای مادّه وجوداً و عدماً مقتضی برای تقدیم اطلاق هیئت بر اطلاق مادّه است ولی این علیّت زمانی موجب تقدیم می‌شود که مانعی از تقدیم در بین نباشد).

کبری: عدم مانع، در باب اوامر مفقود است.

توضیح:‌ تقدیم اطلاق هیئت بر اطلاق مادّه در باب نواهی مستلزم عسر و حرج نیست. چون عسر و حرج در ترک دائمی و مستمرّ عمل نیست (ترک دائمی و مستمرّ کذب) ولی تقدیم اطلاق هیئت بر اطلاق مادّه در باب اوامر مستلزم عسر و حرج شدید است (انجام صلوة به نحو مکرّر) و لذا محذور عسر و حرج در باب اوامر مانع از جریان اطلاق در ناحیه هیئت می‌شود و در نتیجه، اطلاق مادّه به حال خود باقی است و در نهایت، مطلوب صرف الوجود طبیعت است که با اوّلین وجود محقّق می‌شود.

نتیجه: شرط تأثیر مقتضی، در باب اوامر مفقود است و با انتفاء شرط، تأثیر مقتضی نیز منتفی و مفقود است. به بیان دیگر قیاس اوامر به نواهی قیاس مع الفارق است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo