درس خارج اصول استاد قادر حیدری‌فسائی

1400/12/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحث الفاظ/باب اوامر/جهت دوّم: درباره صیغه امر- بحث دوازدهم: درباره متعلّق امر

جهت دوّم: درباره‌ی عقلی بودن تخییر.

تخییر بین محقّقات و افراد طبق تعلّق امر به طبیعت و طبق تعلّق امر به فرد، تخییر عقلی است.

دلیل: صغری: متعلّق امر، کلّی است (متعلّق امر طبق نظر اوّل، طبیعت و طبق نظر دوّم، طبیعتی است که خصوصیّات به آن منضمّ است و طبیعت و طبیعت منضمّه، کلّی هستند).

کبری: کلّی، تخییر بین محقّقات و افراد آن، تخییر عقلی است (بالضرورة).

نتیجه: متعلّق امر، تخییر بین محقّقات و افراد آن، تخییر عقلی است (بحوث ج۲ ص۴۰۱).

خاتمه باب اوّل: درباره‌ی تقسیمات واجب.

تقسیم اوّل: واجب در یک تقسیم به مطلق و مشروط منقسم می‌شود. برای واجب مطلق و مشروط تعاریف متعدّدی ذکر شده است.

تعریف اوّل از طرف مشهور: المطلق ما لایتوقّف وجوبه علی ما یتوقّف علیه وجوده و المشروط بخلافه (وجوب در واجب مطلق متوقّف بر ما یتوقّف علیه وجوده نیست. مثل صلوة نسبت به وضوء. ولی وجوب در واجب مشروط متوقّف بر ما یتوقّف علیه وجوده است. مثل صلوة نسبت به زوال. به بیان دیگر در مشروط، وجوب و وجود متوقّف بر یک شیء است ولی در مطلق، وجوب و وجود متوقّف بر یک شیء نیست).

اشکال از طرف مرحوم شیخ: صغری: شرط صحّت تعریف، جامعیّت و مانعیّت است (بالضرورة).

کبری: جامعیّت و مانعیّت، در تعریف مذکور منتفی است (حجّ نسبت به استطاعت شرعیّه، واجب مشروط است و حال آنکه از تعریف واجب مشروط خارج می‌شود. پس تعریف واجب مشروط جامع نیست و داخل در تعریف واجب مطلق می‌شود. پس تعریف واجب مطلق مانع نیست. با این بیان که وجوب حجّ متوقّف بر استطاعت شرعیّه است ولی وجود حجّ متوقّف بر استطاعت شرعیّه نیست. پس وجود و وجوب متوقّف بر استطاعت شرعیّه نشده است. پس از واجب مشروط خارج می‌شود و داخل در واجب مطلق می‌شود).

نتیجه: شرط صحّت تعریف، در تعریف مذکور منتفی است و با انتفاء شرط، صحّت تعریف نیز منتفی خواهد بود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo