درس خارج اصول استاد قادر حیدری‌فسائی

1401/03/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحث الفاظ/باب اوامر/خاتمه: تقسیمات واجب/تقسیم ششم: غیر موقت و موقت

در پایان تقسیم ششم، اگر واجب موقّت در وقت فوت شد آیا نفس امر به موقّت دلالت بر وجوب اتیان به واجب در خارج از وقت می‌کند (که در اینصورت، قضاء تابع اداء‌ خواهد بود) و یا اینکه وجوب اتیان به واجب در خارج از وقت محتاج به دلیلی غیر از امر به موقّت است (که در اینصورت، قضاء تابع اداء نخواهد بود)؟

در این زمینه، چهار نظریّه وجود دارد.

نظریّه اوّل: امر، مطلقا، دلالت ندارد.

نظریّه دوّم: امر، مطلقا، دلالت دارد.

نظریّه سوّم: قرینه بر تقیید به وقت، اگر متّصله است، امر دلالت ندارد (مثل صم یوم الجمعة) و اگر منفصله است، امر دلالت دارد (مثل صم ثمّ قال اجعل صومک یوم الجمعة).

نظریّه چهارم: قرینه بر تقیید به وقت، در مقام اثبات، دو صورت دارد.

۱- قرینه، متّصله است. مثل صم یوم الجمعة. در اینصورت، امر به موقّت دلالت بر وجوب انجام عمل در خارج از وقت ندارد. چون از طرفی امر منحصرا بر وجوب حصّه خاصّی از طبیعت عمل دلالت می‌کند (حصّه واقع در وقت خاصّ). از طرفی دیگر فرض این است که مکلّف این حصّه را انجام نداده است. بنابراین، امر ساقط می‌شود.

۲- قرینه، منفصله است. مثل صم ثمّ قال اجعل صومک یوم الجمعة. در اینصورت برای دلیل وجوب و قرینه منفصله چهار صورت متصوّر است.

الف: دلیل وجوب، مطلق و قرینه منفصله نیز مطلق است. مراد از اطلاق دلیل وجوب این است که دلیل وجوب نسبت به وقت و خارج وقت اطلاق دارد و مراد از اطلاق قرینه این است که وقت در تمامی مراتب مصلحت (مرتبه مؤکّده و غیر مؤکّده) دخالت دارد بطوریکه با زوال وقت، مصلحت از اصل و اساس فوت می‌شود. در اینصورت، اطلاق قرینه عرفاً مقدّم بر اطلاق دلیل وجوب است و مقتضای تقدّم، عدم وجوب عمل در خارج از وقت است.

ب: دلیل وجوب، مهمل و قرینه منفصله نیز مهمل است. در اینصورت، نسبت به وجوب عمل در خارج از وقت، اصل برائت از وجوب جاری می‌شود و استصحاب وجوب موقّت، در خارج از وقت جاری نمی‌شود. چون شرط استصحاب، بقاء موضوع است (موضوع در مثال، صوم یوم الجمعة است) و بقاء موضوع، در خارج از وقت منتفی است (صوم یوم یوم الجمعة، بعد از وقت یعنی در یوم سبت باقی نیست تا وجوب آن استصحاب شود). بنابراین، شرط استصحاب، در خارج از وقت منتفی است و با انتفاء شرط، استصحاب در خارج از وقت نیز منتفی خواهد بود.

ج: دلیل وجوب، مهمل ولی قرینه منفصله مطلق است. در اینصورت، اطلاق قرینه مقدّم است و مقتضای تقدّم، عدم وجوب عمل بعد از خروج وقت است. چون مقتضای اطلاق قرینه، انتفاء مصلحت رأساً بعد از خروج وقت است. بنابراین، وجهی برای وجوب عمل بعد از خروج وقت نیست.

د: دلیل وجوب، مطلق ولی قرینه منفصله مهمل است. در اینصورت، اطلاق دلیل وجوب مقدّم است و مقتضای تقدّم، وجوب عمل بعد از خروج وقت است.

نتیجه نهائی: در بعضی از صور، قضاء تابع اداء است و در بعضی صور، قضاء تابع اداء نیست.

آدرس جلسه بعد:

کفایه ج۱ ص۲۲ فصل: لایخفی انّه و ان کان الزمان ........ فصل.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo