درس خارج اصول استاد قادر حیدری‌فسائی

1401/07/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحث الفاظ/باب مفاهیم/فصل اوّل: مفهوم شرط/جهت اوّل

 

طریق سوّم از طرف مرحوم شیخ: معلّق بر شرط در جمله شرطیّه، شخص حکم است (چون هیئت امر برای طلب انشائی و یا طلب قائم به نفس وضع شده و ایندو، بخاطر قاعده‌ی تشخّص، جزئی هستند) ولی با انتفاء شرط سنخ حکم منتفی می‌شود. چون از جمله شرطیّه استفاده می‌شود که شرط، علّت منحصره برای جواب است. با حفظ این نکته، اگر فائده علّیت منحصره بودن شرط این باشد که با انتفاء شرط، شخص حکم منتفی می‌شود لازمه‌اش این است که بدون علیّت منحصره، شخص حکم منتفی نشود (بالضرورة) و اللّازم باطل (چون شخص حکم در لقب و وصف منتفی می‌شود با اینکه علیّت منحصره در بین نیست) فالملزوم مثله.

بنابراین، باید گفته شود که با انتفاء شرط، سنخ و نوع حکم در جواب منتفی می‌شود نه شخص حکم در جواب. (مطارح الانظار طبع قدیم ص۱۷۳).

اقول:

مبنای طریق سوّم، وضع هیئت برای انشاء طلب و یا طلب قائم به نفس است (بالضرورة) و وضع هیئت برای انشاء طلب و طلب قائم به نفس، باطل است (در مبحث صیغه امر اثبات شد که هیئت برای نسبت طلبیه وضع شده است. فراجع) بنابراین، مبنای طریق سوّم، باطل است و با بطلان مبنا، طریق سوّم نیز باطل خواهد بود.

علاوه بر اینکه مبنای مرحوم شیخ در جمله شرطیّه این است که شرط، قید مادّه است نه قید هیئت. بنابراین، در جمله شرطیه، طلب معلّق بر شرط نشده است تا این مباحث توسّط این محقّق مطرح شود.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo