درس خارج اصول استاد قادر حیدری‌فسائی

1401/08/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحث الفاظ/باب مفاهیم/فصل اوّل: مفهوم شرط/جهت اوّل

 

دلیل چهارم بر امر پنجم:

قدم اوّل: ویژگی علّت منحصره این است که اگر شرط در جمله‌ی شرطیّه علّت منحصره بود، این شرط مطلقا مؤثّر است. اعمّ از اینکه سابق بر او شیء دیگری باشد یا نباشد و اعمّ از اینکه مقارن با او شیئ دیگری باشد یا نباشد. مثلاً اگر مجیئ زید در مثال ان جائک زید فاکرمه علّت منحصره برای وجوب اکرام بود، مجیئ زید مطلقا مؤثّر در وجوب اکرام است. چه قبل از مجیئ، شیئ دیگری مثل سلام کردن زید باشد و یا نباشد و چه مقارن با مجیئ، شیئ دیگری باشد و یا نباشد.

قدم دوّم:‌ ویژگی علّت غیر منحصره:

الف: اگر شرط در جمله‌ی شرطیّه علّت غیر منحصره بود، در صورت سبقت شیئ دیگر بر شرط مذکور در جمله‌ی شرطیّه، آن شیئ دیگر مؤثّر در جزاء است. چون تأثیر مستند به اسبق العلل است. اگر مجیئ زید در مثال ان جائک زید فاکرمه علّت غیر منحصره برای وجوب اکرام باشد، در صورت تقدّم سلام زید بر مجیئ زید، سلام زید مؤثّر در وجوب اکرام است.

ب: اگر شرط در جمله‌ی شرطیّه علّت غیر منحصره بود، در صورت مقارنت شرط با شیئ دیگر، جامع بین شرط و شیئ دیگر و یا مجموع شرط و شیئ دیگر مؤثّر در جزاء ‌است. (جامع مؤثّر است در صورت مقبولیّت قاعده‌ی الواحد و مجموع مؤثّر است در صورت عدم مقبولیّت قاعده‌ی الواحد). اگر مجیئ زید در مثال مذکور علّت غیر منحصره برای وجوب اکرام باشد، در صورت مقارنت سلام زید با مجیئ زید، جامع بین ایندو و یا مجموع ایندو مؤثّر در وجوب اکرام است.

قدم سوّم: اطلاق شرط مذکور در جمله شرطیه و عدم تقیید آن به عدم تقدّم شیئ بر او و عدم مقارنت شیئ با او اقتضاء می‌کند که شرط مذکور مطلقا مؤثّر در جزاء است. و این، ویژگی علّت منحصره است. بنابراین، اطلاق شرط دلالت بر امر پنجم می‌کند. اگر شرط مذکور در جمله‌ی شرطیّه علّت غیر منحصره برای جزاء‌ بود، تقیید شرط به عدم سبقت شیئ بر او و عدم مقارنت شیئ با او لازم است.

در مثال ان جائک زید فاکرمه، مجیئ زید قید ندارد. این قید نداشتن دلالت دارد بر اینکه مجیئ زید مطلقا مؤثّر است. اگر مجیئ زید علّت غیر منحصره بود، باید قید زده می‌شد. به اینصورت: اگر زید آمد، بشرط اینکه قبل از آمدن زید و یا مقارن با آمدن زید شیئ دیگری نباشد، اکرام زید واجب است.

اشکال از طرف محقّق خراسانی:

صغری: شرط تمسّک به اطلاق شرط، احراز در مقام بیان بودن متکلّم است. (اطلاق شرط مذکور در جمله شرطیّه در صورتی دلالت می‌کند بر اینکه شرط علّت منحصره است که احراز شود که متکلّم در مقام بیان تمام المؤثّر است نه مؤثّر تامّ).

کبری: احراز در مقام بیان بودن متکلّم، منتفی است (عرف و عقلاء حکم می‌کنند به اینکه متکلّم هنگام تکلّم به جمله شرطیّه در مقام بیان مؤثّر تامّ است نه در مقام بیان تمام المؤثّر. به بیان دیگر متکلّم در مقام بیان مؤثّریّت شرط مذکور است نه نفی مؤثریّت غیر این شرط. فما یقتضیه اطلاق الشّرط لاینفع القائل بالمفهوم و ما ینفع القائل بالمفهوم لایقتضیه اطلاق الشّرط).

نتیجه: شرط تمسّک به اطلاق شرط، منتفی است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo