درس خارج اصول استاد قادر حیدری‌فسائی

1401/08/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحث الفاظ/باب مفاهیم/فصل اوّل: مفهوم شرط/جهت دوّم

جهت دوّم: در جملات شرطیّه‌ای که شرط در آنها متعدّد و جزاء در آنها واحد و غیر قابل تکرار است، بین منطوق هر یک از جملات و مفهوم جملات دیگر (اطلاق مفهوم جملات دیگر) تعارض پیدا می‌شود.

مثال: اذا خفی الاذان فقصّر، اذا خفیت الجدران فقصّر. شرط در ایندو جمله شرطیّه، متعدّد و جزاء در ایندو جمله، واحد غیر قابل تکرار است (شرط، خفاء‌ اذان و خفاء جدران و جزاء، وجوب قصر است). بین منطوق هر یک از ایندو جمله و اطلاق مفهوم جمله‌ی دیگر تعارض است. مفهوم جمله اوّل، عدم وجوب قصر در صورت عدم خفاء اذان است اعمّ از اینکه خفاء جدران باشد یا نباشد. بین اطلاق این مفهوم با منطوق جمله دیگر (وجوب قصر در صورت خفاء جدران) تعارض است و هکذا بین اطلاق مفهوم جمله دوّم با منطوق جمله‌ی اوّل.

برای رفع تعارض پنج طریق گفته شده است.

طریق اوّل: رفع ید از مفهوم در این جملات شرطیّه.

توضیح: اگر شرط در جمله‌ی شرطیّه، علّت منحصره برای جواب باشد، برای جمله‌ی شرطیّه مفهوم پیدا می‌شود. شرط در جملات شرطیّه مورد بحث، علّت منحصره برای جواب نیست. بنابراین، این جملات شرطیّه فاقد مفهوم هستند و با عدم مفهوم، تعارض بین مفهوم هر یک با منطوق دیگری مرتفع می‌شود.

اشکال از طرف محقّق خوئی:

صغری: رفع ید از مفهوم رأساً در صورت تعدّد شرط و وحدت جزاء، رفع ید از تمام دلیل بدون دلیل است (مفهوم مثل منطوق، حجّت و دلیل است. در طریق اوّل، رفع ید از تمام دلیل یعنی تمام مفهوم شده است بدون دلیل. منطوق جمله دیگر، دلیل بر رفع ید از مقداری از مفهوم می‌شود نه تمام مفهوم. و با رفع ید از مقداری از مفهوم، تعارض مرتفع می‌شود).

کبری: رفع ید از تمام دلیل بدون دلیل، باطل است. (لانّ اللّازم هو الاقتصار فی رفع الید عن المفهوم علی القدر الّذی ورد به دلیل و هو منطوق الاخری لا اکثر).

نتیجه: رفع ید از مفهوم رأساً در صورت تعدّد شرط و وحدت جزاء، باطل است.[1]


[1] محاضرات، ج۵، ص۹۹.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo