درس خارج اصول استاد قادر حیدری‌فسائی

1401/09/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحث الفاظ/باب مفاهیم/خاتمه

 

امّا دلالت اشاره: در این نوع از دلالت، متکلّم دلالت لفظ را از نظر فهم عرف قصد نکرده و صدق کلام و صحّت کلام نیز متوقّف بر این دلالت نیست. در این نوع از دلالت، مدلول این دلالت لازمه‌ی مدلول کلام است ولی لزوم به نحو لزوم بیّن بالمعنی الاخصّ نیست. بلکه به نحو لزوم بیّن بالمعنی الاعمّ و یا لزوم غیر بیّن می‌باشد.

مثال: دلالت ازل النّجاسة عن المسجد بر حرمت صلوة بنابر اینکه امر به شیء مقتضی نهی از ضدّ باشد، از قبیل دلالت اشاره است. چون متکلّم این دلالت را قصد نکرده و صدق ازل النّجاسة عن المسجد و صحّت آن وابسته به این دلالت نیست. مدلول در این دلالت که حرمت صلوة باشد، لازمه‌ی مدلول کلام است (مدلول یعنی وجوب ازاله). ولی این لزوم به نحو لزوم بیّن بالمعنی الاخصّ نیست که به مجرّد تصوّر ملزوم (وجوب ازاله) تصوّر این لازم (حرمت صلوة) لازم بیاید. بلکه لزوم به نحو لزوم بیّن بالمعنی الاعمّ و یا به نحو لزوم غیر بیّن است.

بحث دوّم:‌ درباره‌ی حجیّت.

امّا دلالت اقتضاء و تنبیه: ایندو نوع از دلالت حجّت است. چون دلالت لفظ بر مدلول ایندو نوع از دلالت، ظهور لفظ در مدلول ایندو نوع از دلالت است. (لفظ در ایندو نوع از دلالت، دلالت بر هرچه که دارد، لفظ ظهور در آن دارد) و ظهور لفظ در مدلول ایندو نوع از دلالت، حجّت است (چون ظواهر حجّت است). بنابراین، دلالت لفظ بر مدلول ایندو نوع از دلالت، حجّت است.

امّا دلالت اشاره: دلالت لفظ بر مدلول این نوع از دلالت، از باب ظهور حجّت نیست. چون در این نوع از دلالت، ظهور منتفی است. بنابراین، حجیّت این نوع از دلالت متوقّف بر این است که دلالت لفظ بر لوازم غیر بیّن بالمعنی الاخصّی که برای مدلول لفظ است، حجّت باشد. پس باید مصداقی بحث شود. یعنی هر جا که ادّعای این نوع از دلالت شده، باید مستقلّا و علیحده مورد بحث قرار بگیرد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo