درس خارج اصول استاد قادر حیدری‌فسائی

1401/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحث الفاظ/باب عام و خاص/فصل چهارم

نظریّه دوّم: نظریّه جماعتی از عامّه: جمع، حقیقت در عموم نیست.

دلیل:

صغری: اگر جمع حقیقت در عموم باشد، لازمه‌اش این است که در جمع، داخل یا مدخول یا مجموع داخل و مدخول برای عموم وضع شده باشد. (در غیر اینصورت، وجود مدلول بدون دالّ لازم می‌آید).

کبری: و اللّازم باطل. (لام برای تزیین و مدخول برای جماعت صادق بر ثلاثه و ما فوق ثلاثه وضع شده است و برای مجموع، وضع علیحده وجود ندارد. بنابراین، دالّ بر عموم در بین نیست).

نتیجه‌: فالملزوم مثله.

اقول:

تبادر و بطلان جمع بین متنافیین (که در دلیل دوّم آمد) دلالت دارند بر اینکه هیئت مجموع داخل و مدخول معاً برای عموم وضع شده است. بنابراین، هیئت دلالت بر عموم می‌کند و در نتیجه، عموم بدون دالّ نخواهد بود.

فصل پنجم:

مقدّمه: مخصّص بر دو نوع است. (تخصیص، خروج حکمی و تخصّص، خروج موضوعی است).

۱) مخصّص متّصل: به مخصّصی گفته می‌شود که مقترن به عامّ است. اعمّ از آنکه لفظ و یا غیر لفظ باشد. در مخصّص متّصل برای عامّ ظهور در عموم تثبیت نمی‌شود. یعنی قبل از انقطاع کلام، برای عامّ ظهور بدویّ در عموم پیدا می‌شود ولی با وجود مخصّص متّصل ظهور بدویّ به ظهور دیگری تبدیل می‌شود. مثل اکرم العلماء الّا زیداً.

۲) مخصّص منفصل: به مخصّصی گفته می‌شود که مقترن به عامّ نیست. اعمّ از آنکه لفظ و یا غیر لفظ باشد. در مخصّص منفصل برای عامّ همان ظهور بدویّ در عموم تثبیت می‌شود ولی مخصّص منفصل مزاحم حجیّت ظهور عامّ در عموم است.

با حفظ این مقدّمه، در اینجا دو مدّعا وجود دارد.

مدّعای اوّل: تخصیص عامّ بواسطه‌ی مخصّص متّصل، موجب مجازیّت عامّ نیست.

دلیل:

صغری: مجاز، استعمال لفظ در غیر موضوع له است. (بالضرورة).

کبری: استعمال لفظ در غیر موضوع له، در عامّ تخصیص خورده بواسطه‌ی مخصّص متّصل منتفی است (در کلّ و مرادفات آن، اداة عموم و مدخول و قید به نحو تعدّد دالّ و مدلول در موضوع له خود استعمال شده‌اند. در نکره‌ی سیاقیّه نیز بنابر وضع برای عموم، نکره و قید به نحو تعدّد دالّ و مدلول در موضوع له خود استعمال شده‌اند. جمع معرّف به لام نیز مثل نکره سیاقیّه است. مثل اکرم کلّ عالم عادل، لا رجل عالم فی الدّار، اکرم العلماء العدول. در مثال اوّل، کلّ و عالم و عادل در معنای خود استعمال شده‌اند. در مثال دوّم، نکره‌ی مقیّده به وقوع در سیاق نفی و کلمه عالم در معنای خود استعمال شده‌اند و در مثال سوّم نیز العلماء و العدول هر کدام در معنای خود بکار رفته‌اند).

نتیجه: مجاز، در عامّ تخصیص خورده بواسطه‌ی مخصّص متّصل منتفی است.

بنابراین، مستعمل فیه عامّ بعد از تخصیص، همان مستعمل فیه عامّ قبل از تخصیص است. پس از این حیث تفاوتی وجود ندارد. تفاوت بین عامّ غیر مخصَّص و عامّ مخصَّص در وسعت و ضیق عموم است.

آدرس جلسه بعد:

کفایه ج۱ ص۳۳۵. فصل لا شبهة فی انّ العامّ المخصّص ............ فصل.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo