درس خارج اصول استاد قادر حیدریفسائی
1401/10/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/باب عام و خاص/فصل هفتم
نکته:
فرق بین مخصّص لفظی منفصل مجمل مفهومی مردّد بین اقلّ و اکثر و مخصّص لفظی منفصل مجمل مصداقی مردّد بین اقلّ و اکثر در این است که در اوّل، مخصّص به مقدار متیقّن (اقلّ ـ مرتکب کبیره) عامّ را تخصیص میزند. پس انطباق موضوع عامّ بعد از تخصیص (موضوع = عالم غیر مرتکب کبیره) بر افراد مشکوک (زائد بر اقلّ- مرتکب صغیره) محرز است ولی انطباق عنوان خاصّ (عالم فاسق) بر افراد مشکوک محرز نیست و لذا حجیّت عامّ در افراد مشکوک بدون مزاحم خواهد بود. ولی در دوّم، مخصّص به مقدار مدلول خود (علماء فاسق) عامّ را تخصیص میزند و بعد از تخصیص، همانطوریکه انطباق موضوع عامّ بعد از تخصیص (علماء غیر فاسق) بر افراد مشکوک (زائد بر اقلّ) محرز نیست، انطباق عنوان خاصّ (علماء فاسق) بر افراد مشکوک نیز محرز نیست. بنابراین، نسبت افراد مشکوک به عامّ بما هو حجّة و به خاصّ، نسبت وحده است و لذا عامّ و خاصّ در افراد مشکوک حجّت نیست. بلکه دربارهی افراد مشکوک باید به اصل عملی متناسب رجوع کرد.
مرحلهی چهارم: مخصّص لفظی متّصل مجمل مفهومی مردّد بین اقلّ و اکثر.
در این نوع از مخصّص، اجمال مخصّص حقیقةً به عامّ سرایت میکند (ظهور عامّ مرتفع میشود) و لذا در افراد مشکوک یعنی قدر زائد بر اقلّ تمسّک به عامّ نمیشود.
مثال: مولا فرمود: اکرم العلماء الّا الفساق. معنای فاسق معلوم نیست که خصوص مرتکب کبیره است و یا اعمّ از مرتکب کبیره است. در اینجا عامّ حجّت در عالم مرتکب صغیره نیست.