درس خارج اصول استاد قادر حیدری‌فسائی

1401/10/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحث الفاظ/باب عام و خاص/فصل هفتم

 

نظریّه دوّم: نظریّه مرحوم شیخ: مخصّص دو صورت دارد.

الف: مخصّص لفظی: مخصّص لفظی، غالبا موجب تنویع و تعدّد موضوع می‌شود. در این نوع از مخصّص، چون فردیّت فرد مشکوک برای موضوع حادث بعد از تخصیص محرز نیست، تمسّک به عامّ در شبهه مصداقیّه مخصّص باطل است.

ب: مخصّص لبّی: مخصّص لبّی، غالباً موجب تنویع و تعدّد موضوع نمی‌شود. در این نوع از مخصّص، چون فردیّت فرد مشکوک برای موضوع عامّ محرز است، تمسّک به عامّ در شبهه‌ی مصداقیّه مخصّص صحیح است. (مطارح الانظار، طبع قدیم ص۱۹۴).

اقول:

اشکال: صغری: فرق بین مخصّص لفظی و لبّی، فرق بدون فارق است. (مخصّص لبّی مثل مخصّص لفظی حجّت شرعی است. بنابراین، هر دو نوع مخصّص موجب تنویع و تعدّد موضوع است و لذا تمسّک به عامّ در افراد مشکوک در هیچکدام از ایندو مخصّص صحیح نیست).

کبری: فرق بدون فارق، باطل است. (بالضرورة).

نتیجه: فرق بین مخصّص لفظی و لبّی، باطل است. اللّهم الّا اینکه مراد مرحوم شیخ امر دیگری باشد. (بحوث، ج۳ ص۳۲۵).

نظریّه سوّم: نظریّه محقّق نائینی: مخصّص لبّی سه صورت دارد.

الف: مخصّص لبّی موجب تقیید و تضییق موضوع عامّ است. کما فی مثل قوله علیه السّلام: انظروا الی رجل قد روی حدیثنا الخ. حیث انّه عامّ یشمل العادل و غیره الّا انّه قام الجماع علی اعتبار العدالة فی المجتهد الّذی یرجع الیه فی القضاء فتکون العدالة قیداً فی الموضوع.

در این نوع از مخصّص، تمسّک به عامّ در افراد مشکوک (مجتهد مشکوک العدالة) صحیح نیست. چون تمسّک به عامّ در افراد مشکوک، تمسّک به عامّ در شبهه‌ی مصداقیّه نفس عامّ است و تمسّک به عامّ در شبهه‌ی مصداقیّه نفس عامّ باطل است. همانطوریکه تمسّک به عامّ در افراد مشکوک در مخصّص لفظی صحیح نیست.

ب: مخصّص لبّی کاشف از ملاک و علّت حکمی است که در عامّ وجود دارد. بدون اینکه این مخصّص، موجب تقیید موضوع عامّ شود. نظیر قوله علیه السّلام لعن الله بنی امیّة قاطبة مع حکم العقل بانّ ملاک لعنهم انّما هو بغضهم لاهل البیت سلام الله علیهم.

در این نوع از مخصّص، اگر درباره‌ی فردی از عامّ ‌شکّ شود که آیا ملاک حکم در او وجود دارد یا خیر، تمسّک به عموم حکم می‌شود و بوسیله‌ی عموم حکم کشف می‌شود که ملاک در این فرد مشکوک نیز وجود دارد. چون احراز ملاک وظیفه‌ مولا است و اگر مولا احراز ملاک در کلیّه افراد نمی‌کرد، حکم را به نحو عموم نمی‌فرمود.

بله اگر یقین به عدم وجود ملاک در فردی از عامّ پیدا شد (مثل خالد بن سعید که از بنی امیّه است و یقین داریم که ملاک حکم یعنی بغض در او وجود ندارد) این فرد، مندرج تحت حکم عامّ نیست ولی مولا بخاطر مصلحت او را بیان نکرده است.

ج: مخصّص لبّی ...........

آدرس جلسه بعد:

۱) اجود التقریرات ج۱ ص۴۷۵. فالتحقیق ان یقال انّ ما یسمّی بالمخصّص العقلی ......... فصل.

۲) کفایه ج۱ ص۳۴۵. ایقاظ. لا یخفی انّ الباقی تحت العامّ ............ وهم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo