درس خارج اصول استاد قادر حیدری‌فسائی

1401/10/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحث الفاظ/باب عام و خاص/فصل هفتم

 

نتیجه نهائی بحث در فصل هفتم: از بین صور چهارده گانه، تنها در دو صورت تمسّک به عامّ در افراد مشکوک صحیح است. ایندو صورت عبارتند از : مخصّص لفظی منفصل مجمل مفهومی مردّد بین اقلّ و اکثر و مخصّص لبّی منفصل مجمل مفهومی مردّد بین اقلّ و اکثر.

فصل هشتم:

مقدّمه: مخصّص دو صورت دارد.

۱) گاهی مخصّص موجب تعنون عامّ به یک وصف وجودی و یا به یک وصف عدمی است.

مثال: اکرم العلماء ان کانوا عدولا. اکرم العلماء ثمّ قال لیکن العلماء عدولا. اکرم العلماء ان کانوا غیر فسّاق. اکرم العلماء ثمّ قال لیکن العلماء غیر فساق.

ان کانوا عدولا در مثال اوّل، مخصّص متّصل و لیکن العلماء عدولا در مثال دوّم، مخصّص منفصل است. ایندو مخصّص موجب می‌شوند که العلماء یک وصف وجودی بنام عدول پیدا کند. بنابراین، موضوع وجوب اکرام در ایندو مثال، العلماء العدول است. ان کانوا غیر فساق در مثال سوّم، مخصّص متّصل و لیکن العلماء غیر فسّاق در مثال چهارم، مخصّص منفصل است. ایندو مخصّص نیز موجب می‌شوند که العلماء یک وصف عدمی بنام غیر فسّاق پیدا کند. بنابراین، موضوع وجوب اکرام در ایندو مثال، العلماء الغیر الفسّاق است.

دراینصورت، اگر درباره‌ی فرد مشکوک (فرد عالمی که در عدالت او و یا فرد عادلی که در علم او و یا فردی که در علم و عدالت او شکّ می‌شود) اصل محرز موضوع و یا محرز جزء موضوع (اصل محرز عدالت و یا محرز علم و یا محرز علم و عدالت) وجود داشته باشد، بعد از اجرای اصل، حکم عامّ مترتّب می‌شود و اگر اصل محرز وجود نداشته باشد، مرجع، اصل عملی حکمی متناسب است.

۲) گاهی مخصّص به لسان اخراج است. (اخراج مشکوک در ایجاد عنوان برای عامّ).

مثال: اکرم العلماء الّا الفساق. اکرم العلماء ثمّ قال لا تکرم الفسّاق من العلماء. الّا الفسّاق در مثال اوّل، مخصّص متّصل و لا تکرم الفساق من العلماء در مثال دوّم، مخصّص منفصل است. لسان هر دو مخصّص، اخراج است.

در این نوع از مخصّص، چهار نظریّه وجود دارد.

نظریّه اوّل: نظریّه مرحوم شیخ: مخصّص موجب تعنون موضوع عامّ به یک وصف وجودی است که این وصف، مضادّ با عنوان خاصّ است. مثلاً در اکرم العلماء الّا الفسّاق، الّا الفسّاق موجب می‌شود که موضوع عامّ، العلماء العدول شود. العدول یک وصف وجودی است که ضدّ الفسّاق است.

قائلین به این نظر معتقدند که برای اثبات حکم عامّ (وجوب اکرام) برای فرد مشکوک (عالم مشکوک العدالة)، فقط اصل وجودی نافع است. اصل وجودی که عنوان عارض بر موضوع عامّ را اثبات ‌کند. مثل استصحاب عدالت در عالم مشکوک العدالة. (مطارح الانظار، طبع قدیم ص۱۹۳).

نظریّه دوّم: نظریّه محقّق خراسانی: مخصّص موجب تعنون موضوع عامّ به یک وصفی است که این وصف، منافی ضدّی و یا منافی نقیضی با عنوان خاصّ است. مثلاً در اکرم العلماء الّا الفسّاق، الّا الفسّاق موجب می‌شود که موضوع عامّ، العلماء العدول و یا العلماء الّذن لیسوا بفسّاق شود. العدول و الّذین لیسوا بفساق، منافی با الفسّاق است. اوّلی، منافی ضدّی و دوّمی، منافی نقیضی است.

آدرس جلسه بعد:

۱) نهایة الافکار ج۱ ص۵۲۷. تنبیه. لا یخفی علیک انّ المرجع بعد سقوط العامّ .......... الجهة الرابعة.

۲) مطارح الانظار طبع قدیم ص۱۹۵. تنبیهات. الاوّل: انّه یظهر من بعضهم التمسّک بالعمومات ........... الثانی.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo