درس خارج اصول استاد قادر حیدری‌فسائی

1402/11/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله اوّل: اجزاء

 

بحث دوّم: کشف خلاف در خارج وقت.

قضاء‌ در سه مورد، واجب است.

مورد اوّل: قضاء، تابع اداء باشد. با این توضیح که از طرفی امر به صلوة با طهارت ثوب تعلّق گرفته است. این امر، بنابر تبعیّت قضاء، دلالت می‌کند بر اینکه انجام این صلوة با طهارت ثوب در وقت لازم است و در صورت ترک در وقت، همین امر دلالت بر لزوم انجام این صلوة در خارج از وقت دارد. پس مسقِط تکلیف و امر، انجام صلوة با طهارت ثوب در وقت و در صورت ترک، انجام این صلوة در خارج از وقت است. از طرفی دیگر اماره‌ای قائم شده بر اینکه ثوب طاهر است و این اماره، مشکوک بین طریقیّت و سببیّت است. مکلّف قبل از عمل به این اماره یعنی قبل از انجام صلوة در این ثوب، یقین دارد که مسقِط امر انجام نداده است. یعنی امر به صلوة با طهارت ثوب. بعد از عمل به اماره‌ی مشکوک و انجام صلوة در این ثوب و بعد از کشف خلاف در خارج از وقت، شکّ می‌شود که مسقِط امر انجام گرفته یا خیر؟ علّت شکّ، احتمال طریقی بودن اماره است. در این صورت، عدم اتیان مسقِط امر استصحاب می‌شود. بنابراین، خود امر به صلوة با طهارت ثوب دلالت می‌کند بر اینکه انجام صلوة با طهارت ثوب در خارج از وقت لازم است.

مورد دوّم: قضاء به امر جدید (اقض ما فات) و موضوع وجوب قضاء، فوت به معنای امر عدمی (عدم اتیان واقع) باشد. با این توضیح که در مثال فوق، مکلّف قبل از عمل به اماره و قبل از انجام صلوة در این ثوب، یقین دارد که واقع یعنی صلوة با طهارت ثوب انجام نداده است. بعد از عمل به اماره‌ی مشکوک و انجام صلوة در این ثوب و بعد از کشف خلاف در خارج از وقت، شکّ می‌شود که واقع انجام گرفته یا خیر؟ علّت شکّ، احتمال طریقی بودن اماره است. در این صورت، عدم اتیان واقع استصحاب می‌شود و با استصحاب، موضوع وجوب قضاء که فوت به معنای عدم اتیان واقع باشد، تحقّق پیدا می‌کند و با تحقّق موضوع و وجوب قضاء، قضاء در خارج از وقت لازم است.

مورد سوّم: قضاء به امر جدیدی و موضوع وجوب قضاء‌، فوت به معنای امر وجودی (فوت شدن واقع) باشد و ضمناً اصل مثبت حجّت باشد. با این توضیح که در مثال فوق، بعد از کشف خلاف در خارج از وقت، استصحاب عدم اتیان واقع می‌شود. و با توجّه به حجّت بودن اصل مثبت، این استصحاب اثبات می‌کند که فوت به معنای امر وجودی، تحقّق پیدا کرده است. (لازمه‌ی عقلی عدم اتیان واقع، فوت شدن واقع است) و با تحقّق موضوع وجوب قضاء، قضاء درخارج از وقت لازم است.

بنابراین، اگر قضاء‌ به امر جدید باشد و فوت، امر وجودی باشد و اصل مثبت حجّت نباشد، قضاء واجب نیست. چون موضوع وجوب قضاء در اقض ما فات تحقّق پیدا نکرده است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo