درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1400/08/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه خانواده / مسأله ازدواج مسلمان با غیر مسلمان / تبیین معنای کفر و شرک در آیات / بررسی آیه 22 سوره مجادله

بحث در مورد ازدواج مرد مسلمان با زن کتابیه است و مراد از کتابیه فعلاً یهودیه و نصرانیه است. در این زمینه به 5 آیه اشاره کردیم و از ظاهر این آیات بعضی‌ها عدم جواز را استفاده کردند. در نقطه مقابل این 5 آیه، آیه 5 از سوره مائده را داریم که از این آیه به صراحت استفاده جواز می‌شد.

آیه پنجم آیه ﴿لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَٰئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[1] است. محل استشهاد اینجاست که يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ (تیزی و نقطه تقابل و دشمنی با خدای متعال و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)) دارد. یعنی کسی که دشمنی دارد نباید با او موادّه داشته باشیم و یک قیاس منطقی در اینجا شکل می‌گیرد یعنی النکاح موادة و الموادة مع الکتابیه ممنوعة، فالنکاح مع الکتابیه ممنوعة و منهیة.

مرحوم صاحب جواهر می‌فرمایند بالاتر از اشعار است و ظهور در علیت دارد و وصف محادّه است و حکم این است که اینها این کار را نباید بکنند. لاتجد قوماً یؤمنون یعنی مؤمنین نباید این کار را بکنند و نباید اینگونه انسان‌ها پیدا شوند، اخبار در مقام انشاء است. شما نمی‌یابید (یعنی نباید بیابید و نباید باشند) قوم مؤمنی را که مواده کنند.

چرا نباید با اینها مواده و ازدواج کرد؟ چون اینها محاده دارند. علت نهی از ازدواج و مواده (یکی از مصادیق مواده، ازدواج است) محاده اینهاست. لذا العلة تعمم و تخصص. اگر علت این است، بحث ما بر سر کتابیه‌ایست که محاده ندارد و اگر کتابیه‌ای محاده نداشت، پس ازدواج با او اشکال ندارد. محاده به معنای دشمنی است. دشمنی و محاده یعنی چه؟ دشمنی مراتب دارد. یک مرتبه که مرتبه شدیده است مثل کشتن انسان و مرتبه دیگر که در مقابل مواده است، این است که به لوازم همراهی با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ملتزم نباشد. عداوت با محاده فرق می‌کند. بین عداوت و محبت شاید حد فاصلی باشد، یعنی مثلاً انسان نسبت به کسی دشمنی و دوستی و محبت ندارد و بی تفاوت است. ولی محاده یا حداد یعنی با او حد و مرزبندی دارد.

کسی که محاده دارد، آیا با اسلام مرزبندی ندارد؟ چه کسی گفته مراداز محاده الزاماً کسی است که دشمنی و عداوت و بغض داشته باشد؟ چون بغض یک امر قلبی کنایه از دشمنی شدید است ولی عداوت به معنای دشمنی است که با اظهار می‌آید مثل سب، لعن، زدن و امثالهم. به علاوه آیا با دشمن خدای متعال و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مواده دارد یا ندارد؟ دارد. آیا مواده با دشمن خدای متعال و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) محاده با خدای متعال و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) محسوب می‌شود؟ خیر. از حیث مواده و محاده.

در بسیاری از ازدواج‌ها مواده نیست. مثلاً یک ازدواج مصلحتی می‌کند فقط برای محرمیت یا مناسبت صرف.

علت اشکال، محاده با خدای متعال و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است. در اینجا ربطش با ازدواج چیست؟ چون ازدواج، مواده با کسانیست که محاده با خدای متعال و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دارند. چه کسی گفته همه موارد ازدواج مواده با کتابیه است؟ شاید با کتابیه ازدواج کند، اما هیچ مواده‌ای در کار نباشد. پس نباید اشکال داشته باشد. مواده با من حاد الله اشکال دارد. اگر ازدواج کرد و مواده در آن نبود، پس نباید اشکال داشته باشد.

بعضی‌ها می‌گویند مواده، اگر مواده قلبی باشد، اختیاری نیست، چون قلب کشش پیدا می‌کند. گاهی مخصوصاً در امر ازدواج به کسی گرایش پیدا می‌کند ولو اینکه به ظاهر انسان خوبی هم نباشد. اگر مواده با مقدماتش باشد، اختیاری است ولی اگر بدون مقدمات بود، اختیاری نیست. پس اگر مواده قلبی باشد، اختیاری نیست.

چه کسی گفته اگر مواده عملی باشد، با من حاد الله و رسوله اشکال دارد؟ مثلاً اگر پدر و مادرش کافر بودند، من حاد الله و رسوله کیست؟ اگر منظور یهودیه و نصرانیه است، مگر اسلام می‌گوید اگر پدر و مادر، یهودی یا نصرانی بودند، با آنها مواده نداشته باش؟ خیر. برعکس به خوبی با آنها رفتار کن و به آنها محبت بورز. پس چه کسی گفته مواده و احسان نباید کرد؟ با اینها از حیثی که محاده دارند، نباید مواده کرد، یعنی حیثیت‌هایی که محاده دارند. مثلاً اگر در جنگ می‌خواهند عده و عُده‌ای فراهم کنند، در اینجا نباید به آنها کمک کنیم و از راه دوستی با آنها درنیاییم، اما آیا صرف ایمان نیاوردن به اسلام محاده است؟ پس منظور چیست؟

در وسائل حدیثی داریم در ابواب امر به معروف و نهی از منکر که حضرت می‌فرمایند ملامتی نیست بر کسی که بر قوم و خویشانش محبت داشته باشد اگرچه اینها کافر باشند.

[ ٢١٢٩٨ ] ١٨ ـ محمد بن إدريس في آخر ( السرائر ) نقلا من ( جامع البزنطي ) عن أبي جعفر وأبي الحسن عليهما‌السلام لا لوم على من أحب قومه وإن كانوا كفارا ، قال : فقلت له : فقول الله : ﴿(لا تجد قوما يؤمنون بالله واليوم الاخر يوادون من حاد الله ورسوله ﴾ فقال : ليس حيث تذهب إنه يبغضه في الله ولا يواده ويأكله ولا يطعمه غيره من الناس.

أقول : الحب في أوله محمول على المجاز أو على اجتماع حبه وبغضه باعتبارين.[2]

راوی در مورد لاتجد قوماً یؤمنون پرسید، حضرت می‌فرمایند در راه خدای متعال بغض دارد. محبت اشکال ندارد ولی مواده ندارد یعنی به حسب ظاهر اظهار دوستی نمی‌کند.

انصافاً در لاتجد قوماً یؤمنون بالله اگر بخواهیم بگوییم حتماً شامل بحث ازدواج هم می‌شود، که بعد بگوییم ازدواج هم از مصادیق مواده است،. اما آیا من حاد الله و رسول را می‌شود به هر یهودیه یا نصرانیه‌ای گفت؟ صاحب جواهر می‌فرمایند خیر. چون شاید کتابیه‌هایی باشند که محاده نداشته باشند.

اگر ریشه‌یابی لغوی کنیم، شاید بگوییم صرف کتابیه بودن یا یهودیه یا نصرانیه بودن، محاده هست. اما با توجه به این روایات که می‌گویند محبت اشکال ندارد، شاید مراد این باشد که در مقام اظهار محبت با کسی که در مقام اظهار دشمنی است، برنیاییم.

مواده در قبال محاده به کار رفته است یعنی اظهار محبت به اظهار دشمنی. کسانی که در مقام اظهار دشمنی هستند، به آنها اظهار دوستی نکنید. اظهار دشمنی یعنی دشمنی عملی بروز و ظهور می‌دهند. شاهدش فرمایش حضرت است که می‌فرمایند اگر در دلش دوست داشته باشد، اشکال ندارد. لذا این دخلی به صرف ازدواج با یهودیه و نصرانیه‌ای که در مقام اظهار دشمنی برنیامده، نیست. لذا اگر واقعاً در مقام اظهار دشمنی دربیاید، ازدواج با او جایز نیست مثل ازدواج با ناصبی، چون ناصبی در مقام اظهار دشمنی است. پس دلیل اخص از مدعاست.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo