درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1401/02/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه خانواده / مسأله ازدواج مسلمان / مبحث صداق و مهریه / اختلاف در مهریه

همانطور که در جلسه قبل گفتیم، یکی از موارد اختلاف در مهر این است که مرد وجهی به زن پرداخت کرده اما اختلافشان در این بود که زن گفت شما این وجه را به عنوان هبه به من دادید و مرد گفت به عنوان مهریه به شما دادم.

بحث امروز این است که اگر مردی برای فرزند صغیرش عقد بخواند و او را همسر دختری قرار دهد- به خاطر محرمیت یا از ترس اینکه ممکن است این پسر و دختر وقتی بزرگ‌تر شوند با هم ازدواج نکنند و امثالهم. پس فرض مسئله این است که فرزند صغیرش را داماد می‌کند و فرقی نمی‌کند که عقد موقت یا عقد دائم باشد چون در هر صورت باید مهریه را پرداخت کند.

دعوا بر سر این است که چه کسی باید مهریه را پرداخت کند؟ آیا از پدر مطالبه می‌کنند یا از فرزند؟ در مقام پاسخ گفته می‌شود که این مسئله:

اولاً مسئله عام الابتلایی است.

ثانیاً بزرگان هم به خاطر عام الابتلا بودن در مسالک و غیر مسالک متعرض این مسئله شده‌اند.

به تعبیر مسالک هذا هو المشهور بین علمائنا لا نعلم فیه مخالفا و اخبارهم الصحیحه داله علیه. تفسیر در پاسخ این است که اگر فرزند صغیر مالی دارد، پرداخت مهریه بر عهده اوست چون به عنوان زوج واقع شده و مال دارد و باید از مالش مهریه را پرداخت کند.

شاید کسی بگوید خودش عقد را نخوانده چون صغیر بوده است. می‌گوییم ولی (پدر) داشته و پدر می‌داند که فرزندش مال دارد و فرض این است که اعمال ولایت ولی برای فرزندش ولایت درست و مشروعی است و غبطه فرزند هم در این عقد لحاظ شده است. یعنی با حفظ همه این مقدمات فرزند صغیر مال دارد و باید از مال او پرداخت کرد. اما اگر این فرزند صغیر مال نداشت، در اینجا پدر باید از جیب خود مهریه را پرداخت کند.

ظاهراً هیچ مخالفی در مسئله نداریم و اصلاً این مسئله اجماعی است که اگر عقد برای فرزند صغیر و دختری خوانده شد و آن فرزند مال داشت، پدر باید از دارایی فرزندش مهریه را پرداخت کند اما اگر فرزندش مال نداشت پدر باید از جیب خودش مهریه را پرداخت کند.

اما اگر پدر از دنیا رفت از کجا باید پرداخت کنند؟ می‌گویند اخرج المهر من اصل ترکته، باید از اصل ترکه مهریه را اخراج کنند. چون دینی است بر ذمه پدر. در ارث ابتدا دیون خارج می‌شود و بعد مابقی به عنوان سهام هر کسی به او می‌رسد. پرداخت مهریه هم دینی است بر ذمه پدر و این دین باید از اصل ترکه او پرداخت شود.

سؤال: ممکن است آن زمان که عقد را خواندند، این فرزند صغیر بوده اما در زمان موت پدر، فرزند از صغر خارج شده و الان بالغ شده است. می‌گویند فرقی نمی‌کند چون پرداخت مهریه قبلاً بر ذمه پدر آمد و جزء دیون پدر محسوب شد، لذا باید از اصل ترکه پدر پرداخت شود. پس در اینجا ذمه پدر در همان ابتدا که عقد را برای فرزندش خواند، مشغول شد.

مرحوم شیخ طوسی بر این مطلب ادعای اجماع کرده و همه بزرگان ما هم این مطلب را پذیرفته‌اند. بعضی‌ها گفته‌اند خود پدر باید مهریه را پرداخت کند و بعضی‌ها تفصیل داده‌اند؛ که وقتی ادله را بیان کنیم، خودبخود حکم از دل ادله معلوم می‌شود.

در مسئله چند صورت و قول وجود دارد:

صورت اول: پدر به ضمان تصریح کرده است. یعنی گفته ذمه خودم مشغول باشد. پس پدر به ضامن بودن خودش تصریح کرده است. طبعاً حکمش این است که بعداً هم پدر باید پرداخت کند. یعنی ذمه را به این بدهی و پرداخت مالی که به عنوان مهریه قرار داده شده، مشغول کرده است. در صورت اول فرزند توانمند و اصطلاحاً موسر است یا معسر است و توانمند نیست. چون پدر- خودش- ذمه خود را مشغول کرده و گفته من ضامن هستم. صورت اول داخل در ادله ضمان است و ادله ضمان شامل حال این صورت می‌شود.

بعد می‌فرمایند به علاوه اوفوا بالعقود هم دلیل است. چه کسی عقد را منعقد کرده است؟ پدر. به خاطر این عقد پرداخت مهریه واجب شده است. چه کسی باید متکفل این پرداخت شود؟ کسی که عقد را منعقد کرده است (یعنی پدر). پس با توجه به این جهت در اولین صورت که پدر- خودش- ضمان را پذیرفته باید مهریه را پرداخت کند.

اولاً به خاطر ادله ضمان

ثانیاً به خاطر شمول دلیل اوفوا بالعقود.

پس پدر باید وفای به عقد کند و در ضمن باید مهریه را پرداخت کند.

صورت دوم: برعکس صورت اول است. یعنی پدر می‌گوید من اصلاً ضامن نیستم. در اینجا چه باید کرد؟ طبعاً پرداخت مهریه بر ذمه فرزند قرار داده شده است. فرزند هم الان مالی ندارد و وقتی بالغ شد، زحمت کشید، روزی درآورد و صاحب مال شد، علی القاعده باید مهریه را پرداخت کند.

صورت سوم: پدر نه می‌گوید ضامن هستم و نه می‌گوید ضامن نیستم یعنی به چیزی تصریح نمی‌کند. عقد را می‌خواند و مالی را به عنوان وجه مهریه دختر قرار می‌دهد و فرض هم این است که پدر در آن زمان معسر بوده یعنی مالی نداشته است و موسر- یعنی در یسر- نبوده است.

در اینجا می‌فرمایند باید ببینیم متعارف در قضیه چیست. آیا مهریه را نقداً و معجلاً پرداخت می‌کردند- که در زمان ائمه هدات مهدیین اینگونه بوده که مهریه را معجلاً پرداخت می‌کردند. ایشان می‌فرمایند قرینه مقامیه به ما کمک می‌کند و می‌گوید الان باید مهریه را پرداخت کرد. چون در آن زمان رسم این بوده که مهریه را در زمان عقد بدهند و فرض هم این است که پدر هم می‌داند فرزندش مالی ندارد و هم تصریح نکرده که من ضامن هستم یا نیستم.

در اینجا می‌گویند ظاهر حال و قرائن حالیه اقتضا دارد که ذمه پدر مشغول باشد. چون ظاهر حال این است که وقتی پدر هم می‌داند که باید مهریه عندالعقد پرداخت شود و هم می‌داند که فرزندش چنین پولی ندارد، انگار که پدر با زبان بی زبانی ذمه خود را مشغول کرده و باید دینی را که بر ذمه خودش آمده ادا کند.

پس در صورت سوم پدر تصریح نکرد که ذمه من مشغول باشد یا نباشد و نگفت که من ضامن هستم یا نیستم و فرزند هم معسر است و زمان، زمانی است که مهریه را در ابتدا پرداخت می‌کردند. پس در اینجا ذمه پدر مشغول می‌شود و معنایش این است که پدر اقدام کرده در حالیکه ذمه خودش را مشغول کرده، چون می‌داند که الان باید پرداخت شود و فرزندش هم مال ندارد و خودش- پدر- هم برای فرزندش عقد خوانده است. واضح است که پدر بر مشغولیت ذمه خودش اقدام کرده است.

صورت چهارم: برعکس صورت سوم است یعنی فرزند موسر است. یعنی توانمند است و نکاح هم به نفع اوست و برایش مصلحت دارد. اما معین نشده که ذمه چه کسی مشغول باشد اما فرزند هم صاحب مال است. در اینجا از باب اینکه مقتضای عقد نکاح همین است، مهریه باید از جیب فرزند پرداخت شود. چه کسی باید پرداخت کند؟ اگر زمانش معجل است، همین الان باید پرداخت کنند اما اگر زمانش مأجل و مدت دار است، در سر آن مدت اگر خود فرزند بالغ شده بود، خودش باید پرداخت کند و اگر بالغ نشده بود، پدر از جیب فرزند مهریه را پرداخت می‌کند.

ما فعلاً بنا بر قاعده گفتیم، اما باید ببینیم که آیا روایات هم هماهنگ با همین مقتضای قاعده هست یا خیر؟

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo