درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
1401/03/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه خانواده / مسأله ازدواج مسلمان / اولیاء عقد / بررسی روایات باب
همانطور که در جلسه گذشته گفتیم، در مقام سوم آیا ازدواج دختر باکره رشیده به اذن پدر و جد پدری است یا خیر؟ در این زمینه حدود 6 قول مطرح کردیم و گفتیم منشأ اختلاف در اقوام اختلاف در نصوص است و از کتاب وسائل، باب 9، از ابواب اولیاء عقد چند روایت را بیان کردیم و دلالتش را هم اشاره کردیم.
روایت اول:[1] محمد بن الحسن (مرحوم شیخ طوسی) باسناده عن محمد بن علی بن محبوب (ایشان با مرحوم شیخ طوسی فاصله دارد لذا مرحوم شیخ طوسی تا محمد بن علی بن محبوب واسطه است و اصطلاحاً مرحوم شیخ طوسی در مشیخه سندشان را به محمد بن علی بن محبوب بیان کردهاند و سند مرحوم شیخ طوسی تا ایشان در وسط حدوداً 3 واسطه است یعنی خودش در فهرست برای رسیدن سند مرحوم شیخ طوسی به محمد بن علی بن محبوب 3 طریقه ذکر کرده و گفته من به این آقا 3 طریقه دارم که بعضی از این طرق قطعاً درست است لذا سند مرحوم شیخ طوسی به محمد بن علی بن محبوب دچار اشکال نیست).
سه طریقه فوق عبارتند از:
طرق شیخ به حدیث
طریقه اول: حسین بن عبیدالله غضائری و ابن ابی جید از احمد بن محمد بن یحیی از پدرش- محمد بن یحیی- از محمد بن علی بن محبوب. یعنی بین مرحوم شیخ طوسی تا محمد بن علی بن محبوب 3 واسطه است و هر 3 واسطه هم درست هستند لذا طبق طریقه اول سند تمام است.
طریقه دوم: مرحوم شیخ طوسی عن جماعت عن ابو فضل شیبانی عن ابن بطته.
طریقه سوم: جماعت عن محمد بن علی بن الحسین (مرحوم شیخ صدوق) عن علی بن الحسین و محمد بن حسن (ابن ولید استاد مرحوم شیخ صدوق) عن احمد بن ادریس قمی عن محمد بن علی بن محبوب.
پس سند روایت اول تا محمد بن علی بن محبوب تمام است.
محمد بن علی بن محبوب شخصیت فوق العادهای است و مرحوم آیت الله خویی در معجم رجال الحدیث میفرمایند ایشان 110 شیخ حدیثی- کسی که حدیث را از آنها میگرفته، البته استاد امروزی یعنی کسی که پای درسش بنشیند و شاگردی کند اما الزاماً شیخ حدیث داشتن معنایش این نیست که شاگردی کند بلکه ممکن است 5 یا 10 روایت از او بگیرد و ممکن است پای درسش هم بنشیند- داشته است یعنی تا این اندازه در امر اخذ حدیث کوشا بوده است.
نفر بعد عن العباس (عباس بن معروف قمی اشعری) است که راوی از او محمد بن علی بن محبوب و او راوی از صفوان است و با توجه به شناخت طبقه، فلان عباس است. ایشان از یاران امام رضا (علیه السلام) و امام هادی (علیه السلام) و شخصیتی بزرگوار است و در آن مناقشهای نیست.
نفر بعد صفوان بن یحیی- از اصحاب اجماع و همچنین از مشایخ الثقات- و محمد بن ابی عمیر و احمد بن محمد بن ابی نصر بزنتی است و این 3 نفر کسانی بودند که لا یروون و لا یرسلون إلا عن ثقه و این بحث را در علم رجال خواندهایم. ما گفتیم این افراد ثقه هستند و اولین شیخشان- شیخ بلا واسطه آنها- را هم از روی عباراتی که در علم رجال آمده، ثقه میدانیم. این 3 نفر از هر کس که نقل کنند، او میشود ثقه. در ما نحن فیه هم صفوان و هم منصور بن حازم ثقه هستند؛ البته لازم نیست از راهی که از صفوان نقل کرده، بگوییم منصور بن حازم هم ثقه است و وثاقت او سر جایش ثابت است. ایشان از یاران مورد اعتماد امام باقر (علیه السلام)، امام صادق (علیه السلام) و امام کاظم (علیه السلام) بوده لذا سند روایت اول مشکلی ندارد و دلالتش هم اینگونه است که امام صادق (علیه السلام) فرمودند تستامر البکر و غیرها و لا تنکح إلا بامرها، چه باکره و چه غیر باکره- ثیبه- باید حتماً نظر دختر هم سؤال شود. از روایت اول استفاده کردیم که رضایت دختر شرط است.
روایت دوم:[2] مرحوم شیخ طوسی از احمد بن محمد بن عیسی (شیخ القمیین) از ابن فضال از صفوان. مرحوم شیخ حر عاملی این روایت را در وسائل، جلد 20، صفحه 284 آوردهاند. برای مرحوم شیخ طوسی به احمد بن محمد بن عیسی 6 طریق ذکر شده است.
طریق اول: اتفاقاً کاملاً درست است و اگر طرق دیگر را هم نداشتیم، طریق اول برای ما کافی بود یعنی طریق اول برای وثاقت و صحت حدیث کافیست. مرحوم شیخ طوسی از محمد بن محمد بن نعمان (مرحوم شیخ مفید) از جعفر بن محمد بن قولویه (صاحب کامل الزیارات) از محمد بن یعقوب (مرحوم شیخ کلینی) از عده من اصحابنا (قبلاً گفتیم که در بین تمام عده من اصحابناهایی که مرحوم شیخ کلینی از آنها نقل کرده، قطعاً ثقات امامی هست) از احمد بن محمد بن عیسی. تا احمد بن محمد بن عیسی 4 واسطه است که عبارتند از مرحوم شیخ مفید، ابن قولویه، مرحوم شیخ کلینی و عده من اصحابنا.
طریق دوم: احمد بن عبدون از احمد بن ابی رافع و عبدالکریم بن عبدالله بن نصر بزاز از مرحوم شیخ کلینی از عده من اصحابنا.
طریق سوم: حسین بن عبیدالله غضائری از ابو قالب احمد بن محمد رازی و ابو محمد هارون بن موسی تلعکبری و جعفر بن محمد بن قولویه و احمد بن ابی رافع صیمری و ابوالمفضل شیبانی. یعنی در یک طبقه 5 راوی با هم از مرحوم شیخ کلینی از عده من اصحابنا.
طریق چهارم: در این طریق مرحوم شیخ کلینی نیستند. حسین بن عبیدالله غضائری از احمد بن محمد بن یحیی عطار قمی از محمد بن یحیی عطار از محمد بن علی بن محبوب از احمد بن محمد بن عیسی (نفر اصلی).
طریق پنجم: مرحوم شیخ مفید و حسین بن عبیدالله غضائری و احمد بن عبدون در طبقه اول و حسن بن حمزه علوی و محمد بن حسین بزوفری و احمد بن ادری
طریق ششم: حسین بن عبیدالله غضائری و ابوالحسین ابن ابی جید از احمد بن محمد بن یحیی از محمد بن یحیی عطار.
پس سند روایت دوم هم مشکلی ندارد. از نظر سندی مرحوم شیخ طوسی از احمد بن محمد بن عیسی- طرقش را بیان کردیم- درست است و مشکل فقط ابن فضال است و بعد از او صفوان است که مشکلی ندارد. لذا این روایت از این حیث- ابن فضال- میشود موثقه.
استشار عبد الرحمن موسى بن جعفر عليهالسلام في تزويج ابنته لابن أخيه ، فقال : افعل ويكون ذلك برضاها ، فإنّ لها في نفسها نصيبا قال : واستشار خالد بن داود موسى بن جعفر عليهالسلام في تزويج ابنته عليّ بن جعفر ، فقال : افعل ويكون ذلك برضاها فان لها في نفسها حظا.، دختر باید راضی باشد.
روایت سوم[3] : مرحوم شیخ طوسی از ابن فضال از صفوان از ابی المغراء از ابراهیم بن میمون از امام صادق (علیه السلام). مرحوم شیخ طوسی به احمد بن محمد بن عیسی میرسد و او از ابن فضال که از این حیث اشکالی ندارد.
صفوان معروف است.
ابی المغراء (حمید بن مثنی) شخصیت عالی، امامی و ثقه است.
ابراهیم بن میمون که اجلا به او اعتماد میکنند و اتفاقاً دو نفر از اجلائی که به او اعتماد کردند عبارتند از: اصحاب اجماع شامل حماد بن عثمان و عبدالله بن مسکان.
بنابراین سند روایت سوم هم درست است و به خاطر ابن فضال میشود موثقه.
عن أبي عبدالله عليهالسلام قال : إذا كانت الجارية بين أبويها فليس لها مع أبويها امر وإذا كانت قد تزوجت لم يزوجها إلا برضا منها.، اگر هنوز ازدواج نکرده اختیارش به دست پدر است اما اگر ازدواج کرده- کنایه از عمل آمیزش- اختیار به دست خود دختر است. پس، از این روایت استفاده میکنیم که تا زمانی که دختر باکره است، اختیارش به دست پدر است.
این روایت با حرفهای قبلی مخالفتی ندارد چون حرفهای قبلی میگفتند رضایت دختر هم شرط است و اینجا هم نگفتند رضایت دختر شرط نیست چون شاید دختر علی القاعده هنوز به سن رشد نرسیده باشد.
روایت چهارم[4] : عن محمد بن علی بن محبوب عن العباس عن سعدان بن مسلم عن محمد بن علی بن محبوب- که گفتیم سند مرحوم شیخ طوسی به محمد بن علی بن محبوب مشکلی ندارد-.
سعدان بن مسلم (علوی زهری کوفی) از اصحاب امام صادق (علیه السلام) و از محدثین شیعه است.
لذا این روایت هم از حیث سندی مشکلی ندارد.
قال أبو عبدالله عليهالسلام : لا بأس بتزويج البكر إذا رضيت بغير اذن أبيها، ملاک فقط رضایت دختر است.
روایت پنجم[5] : طبق عبارت قبلی است.
روایت ششم[6] : مرحوم شیخ طوسی باسناده از علی بن اسماعیل میثمی از فضاله بن ایوب از موسی بن بکر از زراره از امام باقر (علیه السلام).
علی بن اسماعیل میثمی متکلم بزرگ شیعه در قرون 2 و 3 که به او ابن میثم هم گفته میشود و از نسل میثم تمار است و به همین خاطر به او میگویند ابن میثم. مرحوم ابن ندیم در فهرستش میگوید ایشان اولین کسی است که بر اساس نظر امامیه به علم کلام پرداخته است. سند مرحوم شیخ طوسی به علی بن اسماعیل مشکلی ندارد.
فضاله بن ایوب بسیار موثق و اصالتاً اهوازی بوده و عدهای گفتهاند ایشان از اصحاب اجما3 گروه بودند که بنا بر عبارت مرحوم کشی یقیناً خودشان ثقه بودند- میباشد. مرحوم کشی میگوید فضاله بن ایوب فقیه و از اصحاب اجماع است.
موسی بن بکر در وثاقتش همین بس که هم ابن ابی عمیر و هم صفوان بن یحیی از او نقل حدیث میکنند و همانطور که قبلاً گفتیم هر کس که این دو از او نقل حدیث کنند، بنا بر مبنای رجالی ثقه است.
عن أبي جعفر عليهالسلام قال : إذا كانت المرأة مالكة أمرها تبيع وتشتري وتعتق وتشهد وتعطي من مالها ما شاءت فإنّ أمرها جائز تزوج إن شاءت بغير اذن وليها ، وإن لم تكن كذلك فلا يجوز تزويجها إلا بأمر وليها، در اینجا مالک امر کمی ابهام دارد اما کنایه از این است که وقتی امورش را خودش به عهده دارد و این، کنایه از رشد است. ایشان باز بین ثیبه و باکره تفصیل دادهاند. چون در عرف آن زمان معمولاً دختری که مالک امر بود، دختر ازدواج نکرده نبود بلکه دختری بود که ازدواج کرده بود و علی القاعده ثیبه است. پس این روایت تفصیل بین ثیبه و باکره است (نظر مشهور).
روایت هفتم[7] : مرحوم شیخ طوسی از حسین بن سعید از ابن ابی عمیر از حماد از حلبی از امام صادق (علیه السلام). فقط بین مرحوم شیخ طوسی و حسین بن سعید باقی میماند چون مرحوم شیخ طوسی و حسین بن سعید فاصله داشتند. ایشان به حسین بن سعید 4 طریقه دارد که از این 4 طریقه یک طریقه صحیح، دو طریقه حسن و یک طریقه مقداری إن قلت دارد.
یک طریقه عبارت است از: مرحوم شیخ مفید و حسین بن عبیدالله غضائری از احمد بن عبدون از احمد بن محمد بن حسن بن ولید از پدرش- محمد بن حسن بن ولید (استاد مرحوم شیخ صدوق)- از حسین بن حسن بن ابان از حسین بن سعید.
حسین بن سعید و حسن بن سعید پسران سعید اهوازیان و کاملاً معتبر هستند.
حماد- چه حماد بن عیسی و چه حماد بن عثمان- و حلبی هم همچنین.
عن أبي عبدالله عليهالسلام في الجارية يزوجها أبوها بغير رضاء منها ، قال : ليس لها مع أبيها أمر إذا أنكحها جاز نكاحه وإن كانت كارهة، این میشود مطلق- چه ثیبه و چه باکره- و جاریه یعنی قبل از سن بلوغ.
این روایت هم میگوید اگر جاریه اینگونه بود ازدواجش باید به اذن پدر باشد و خودش موضوعیت ندارد چون هنوز بچه است.