درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
1401/09/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه خانواده / مسأله ازدواج مسلمان / اولیاء عقد / ازدواج باکره رشیده / ازدواج موقت دختر باکره
کلام ما در جلسه گذشته، بحث عضل بود، که آیا اگر کفوی برای دختر بود و دختر هم راغب به این ازدواج است، آیا ولی حق منع از چنین ازدواجی را دارد یا خیر، که عرض کردیم صاحب جواهر اجماع نقل کرده است که عضل جایز نیست و ولایت پدر را ساقط میکند و امر بدست خود دختر است.
یکی از ادله منع از عضل آیه ۳۲۳ سوره مبارکه بقره بود:
﴿وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَن ینکحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَینَهُم بِالْمَعْرُوفِ ذَٰلِک یوعَظُ بِهِ مَن کانَ مِنکمْ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ ذَٰلِکمْ أَزْکیٰ لَکمْ وَأَطْهَرُ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾[1]
شما اشکال کردید که از قید بلغن اجلهن، حتماً باید ثیبه باشد پس دلالت بر ما نحن فیه ندارد، بنده عرض میکنم صاحب جواهر فرمودند بنا بر بعضی وجوه داخل در آیه است، و آن وجه این است که اگر فرد سه طلاقه شده باشد و باکره باشد و بخواهد با مرد جدیدی ازدواج کند، دختر باکرهای است که اجل دارد و زمان در عقد سوم تمام شده است و ازدواج با محلل و یا ازدواج جدید را نباید مانع شد، جالب است صاحب جواهر در برخی از فروض مسأله این آیه را دلیل بر مسأله میدانند. غالب آقایان هم به این آیه اشاره نمیکنند. برخی نیز موردی را میدانند که انزال منی صورت گرفته و جذب فرج شده است، نیازمند عده است.
بحث این جلسه این است که تفصیل بین عقد دائم و متعه داده شده است.
روایات مسأله
روایت اول: خبر محمد بن مسلم
[۲۶۴۶۴] ۴ ـ وبإسناده عن محمد بن أحمد بن یحیی، عن محمد بن عبد الجبار، عن صفوان بن یحیی، عن إبراهیم بن محمد الاشعری، عن إبراهیم بن محرز الخثعمی، عن محمد بن مسلم، قال: سألته عن الجاریة یتمتع منها الرجل؟ قال: نعم، إلا أن تکون صبیة تخدع، قال: قلت: أصلحک الله، وکم الحد الذی إذا بلغته لم تخدع؟ قال: بنت عشر سنین.[2]
بررسی سندی
اسناد شیخ صحیح است، و ابراهیم بن محرز الخثعمی توثیق نشده فلذا آیت الله شبیری از آن به خبر محمد بن مسلم یاد میکنند.
از این روایت میفهمیم اگر باکره بالغه باشد، متعه اشکالی ندارد، ثیبه که اشکال ندارد، باکره رشیده هم اشکال ندارد و باکره صبیه بر عدم جواز باقی است. تخدع گویا قید توضیحی است و حضرت حد را ده سالگی بیان میکنند که نشانگر عدم خدعه است.
روایت دوم: صحیحه ابی مریم
[۲۶۴۵۸] ۱۲ ـ وبإسناده عن أحمد بن محمّد، عن محمّد بن اسماعیل، عن ظریف، عن أبان، عن أبی مریم، عن أبی عبدالله علیهالسلام قال: العذراء الّتی لها أب لا تزوّج متعه إلاّ بإذن أبیها.[3]
باکرهای که پدر دارد، باید به اذن پدر باشد و روایت عام است و روایت قبل خاص است و صغیره را داخل در اذن پدر دانست. عذراء بمعنای باکره است و یکی از اوصاف حضرت مریم نیز مریم عذراء است.
صاحب جواهر صحیحه ابی مریم را معارض با خبر محمد بن مسلم نمیداند؛ وجوه این کلام را ذکر نکردهاند و استاد جهت آن را این میدانند که صحیحه ابی مریم عام است و شامل عذراء بالغه و صغیره میشود، روایت محمد بن مسلم خاص است و عذراء بالغه را خارج میکند و صحیحه ابی مریم تعارض پیدا نمیکند و از بزرگان کسی ندیدم نکتهای بیان کرده باشند.
در نهایت صاحب جواهر صحیحه ابی مریم را حمل بر کراهت میکنند، و بدون اذن پدر عقد مکروه است و یا حمل بر حرمت میکنیم؛ ولی از جهت عوارض دیگری حرام میشود مثل خبر امام صادق علیهالسلام که چون عیبی برای باکره محسوب میشود که عقد موقت کرده باشد.
روایت سوم: آیت الله شبیری و برخی صحیحه بزنطی نقل کردهاند که: باکره نباید ازدواج کند مگر به اذن پدر
[۲۶۴۵۱] ۵ ـ عبدالله بن جعفر فی (قرب الاسناد): عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر البزنطی، عن الرضا علیهالسلام قال: البکر لا تتزوج متعة إلا باذن أبیها.[4]
و این روایت عام است و شامل باکره بالغه و صغیره میشود و باکره بالغه استثناء شد و خبر اول مخصص روایت دوم و سوم است، الا اینکه مشکل سندی دارد، اگر سند آن را معتبر ندانیم مخصص نیست.
روایت چهارم: روایتی که عقد موقت را جایز دانسته است، به شرط اینکه دخولی صورت نگیرد و مخصص باقی روایات است و باکره بالغه میتواند موقتاً ازدواج کند به شرط اینکه دخولی صورت نگیرد.
در مورد متعه میگوییم: باکره بالغه به شرط عدم دخول، جایز است موقتاً بدون اذن پدر عقد کند. پس باکره صبیه هم به اذن پدر باید باشد.
روایت پنجم: روایت ابی سعید
[۲۶۴۵۲] ۶ ـ محمد بن الحسن بإسناده، عن محمد بن أحمد بن یحیی، عن موسی بن عمر بن یزید، عن محمد بن سنان، عن أبی سعید قال: سئل أبو عبدالله علیهالسلام عن التمتع من الابکار اللواتی بین الابوین؟ فقال: لا بأس، ولا أقول کما یقول هؤلاء الاقشاب.[5]
باکرههایی که با ابوین هستند نیز اشکالی ندارد بدون اذن پدر عقد موقت ببندند و نباید دخولی صورت بگیرد و ما با اهل تسنن هم کلام نیستیم.