درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
1401/12/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه خانواده / مسأله ازدواج مسلمان / ازدواج باکره بالغه / بررسی روایات پیرامون وطی الحائض دبرا
کلام ما در ذکر وطی الحائض دبرا است، شش طایفه از روایات مطرح شد، در بحث اقوال نیز قول اول بیان شد که هیچ استمتاعی صحیح نیست و فرمودند لاشیء حتی تطهر، و اینکه این روایت با قول اول همگام است بیان شد.
دیگر روایات بیان شده در این زمینه؛ روایات دال بر جواز وطی در دبر در حال حیض که قول دوم را طبق این روایات میتوان جواز استفاده از دبر در ایام حیض نیز بیان کرد؛
موثقه هشام بن سالم
[۲۲۵۳] ۶ ـ وعنه، عن محمّد بن عبدالله بن زرارة، عن محمّد بن أبی عمیر، عن هشام بن سالم، عن أبی عبدالله (علیه السلام)، فی الرجل یأتی المرأة فیما دون الفرج وهی حائض، قال: لا بأس إذا اجتنب ذلک الموضع.[1]
ذلک الموضع: مراد فرج است، و موضعین تعبیر نشده و مراد از فرج فقط قبل است و لو فرج قبل و دبر را شامل میشود ولی مفرد بودن موضع قبل است و جواز وطی در دبر در حال عادت ماهیانه استفاده میشود.
آنچه که بنده میگویم: از دبر منع نکرده است ولی میتوان جواز دخول در دبر هم از آن استفاده نشود.
آیت الله شبیری: معلوم نیست مادون الفرج، مراد ماسوی الفرج باشد بلکه شاید مراد پایینتر از فرج است، یعنی تفخیذ و امثال اینها، و وطی در دبر را جایز ندانستهاند بلکه مراحل پایینتر را که تفخیذ باشد بیان کردند.
بیان استاد: انصافاً این استظهار با ظاهر دلیل همراه نیست، ما دون فرج همان ما سوای فرج است و استظهار آیت الله شبیری خلاف ظاهر است.
در نهایت میفرمایند: پس این روایت از روایات مجوزه غیر از قبل و دبر است پس جواز استفاده از دبر هم از این روایت نمیشود.
روایت عبد الملک بن عمرو
که سند و دلالت آن متفاوت است ولی آیت الله شبیری میفرمایند اینها یک روایت هستند؛
[۲۵۷۳۶] ۱ ـ محمد بن یعقوب، عن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، ومحمد بن الحسین، عن محمد بن إسماعیل بن بزیع، عن منصور بن یونس، عن إسحاق بن عباد، عن عبد الملک بن عمرو قال: سألت أبا عبدالله علیهالسلام: ما لصاحب المرأة الحایض منها؟ فقال: کل شیء ما عدا القبل بعینه.[2]
تأکید بر اشکال دخول از قبل است
در نسخه دیگر یصیبه منها بعینه است.
[۲۲۵۱] ۴ ـ وعنه، عن سلمة، عن علی بن الحسن، عن محمّد بن زیاد، عن أبان بن عثمان والحسین بن أبی یوسف، عن عبد الملک بن عمرو قال: سألت أبا عبدالله (علیه السلام): ما یحلّ للرجل من المرأة وهی حائض؟ قال: کلّ شیء غیر الفرج، قال: ثمّ قال: إنما المرأة لعبة الرجل.[3]
عبد الملک در منابع رجال توثیق صریح ندارد اما اصحاب اجماع از او نقل کردند فلذا اشکالی در صحت سند نیست.
بنظر ما اگر یک نقل از اصحاب اجماع هم از شخصی داشته باشند ثقه است.
آیت الله شبیری این دو روایت را یک روایت میدانند و خیلی بعید است عبد الملک یک سؤال را دو بار تکرار کرده باشد. در یک نقل ما عدا القبل است و در نقل دوم غیر الفرج است، و اینها یکی است ولی بنده عرض میکنم ممکن است دو نقل بوده باشد، چون راوی برایش سؤال شده که فرج هم به قبل و دبر اطلاق میشود و مجدداً سؤال کرده است و شک داشته و مجدد سؤال کرده است.
ولی آیت الله شبیری میفرمایند: نمیدانیم بر فرض یک روایت بودن کدام از معصوم صادر شده است پس احتمال دارد حضرت فرج را بجای قبل استفاده کرده باشند یا بالعکس جای قبل فرج تعبیر شده باشد و شاید فرج بجای قبل و دبر باشد و بخاطر قوت این احتمال نمیشود به این روایت استناد کرد.
ولی این بیان اشکال دارد چون فرج ظهور در قبل دارد.
بیان استاد: واقعاً فرج ظهور در قبل دارد؟ فرج بمعنای شکاف است که به قبل و دبر اطلاق میشود.
با همه این حرفها میتوان جواز را ثابت کرد؛ چون آنچه که به طور روشن موضوع سؤال در روایت است، تمتعات متعارف است و چون تمتع متعارف از فرج است سؤال از قبل و جواب حضرت هم از قبل بوده است. و ما سوای قبل مشکلی ندارد.
بیان استاد: اصرار نکنیم این روایات یک روایت است، و راوی نکتهای داشته است که دو بار نقل کرده است و اگر از ما عدا الفرج استفاده قبل نشود، از ما عدا القبل استفاده میشود و این روایت از مفهوم ما عدا مجوز وطی در دبر است.
روایت سوم: مرسله عبد الله بن بکیر
[۲۲۵۲] ۵ ـ محمّد بن الحسن بإسناده عن علی بن الحسن بن فضّال، عن محمّد وأحمد ابنی الحسن، عن أبیهما، عن عبدالله بن بکیر، عن بعض أصحابنا، عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: إذا حاضت المرأة فلیأتها زوجها حیث شاء ما اتّقی موضع الدم.[4]
ما مصدریه زمانیه است ولی روایت مرسله است.
آیت الله شبیری: و لو عبد الله بن بکیر جزء اصحاب اجماع است مرسلات وی حجت نیست. ولی ما مبنای دیگری داریم و مرسله وی را نیز حجت میدانیم.
موثقه عبد الله بن سنان
[۲۲۵۰] ۳ ـ وعن محمّد بن یحیی، عن سلمة بن الخطاب، عن علی بن الحسن، عن محمّد بن أبی حمزة، عن داود الرقی، عن عبدالله بن سنان قال: قلت لأبی عبدالله (علیه السلام): ما یحلّ للرجل من امرأته وهی حائض؟ فقال: ما دون الفرج.[5]
آیت الله شبیری: ممکن است مراد از مادون الفرج تمتعات خفیفتر از جماع در فرج است و مواضع هم عرض قبل شامل نمیشود، یعنی دبر هم منع شده است.
بیان استاد: اگر قبول کردید فرج فقط قبل است تسریه دادن حکم آن به دبر خلاف ظاهر است.
موثقه معاویه بن عمار
[۲۵۷۳۷] ۲ ـ وعن حمید بن زیاد، عن الحسن بن محمد، عن عبدالله بن جبلة، عن معاویة بن عمار، عن أبی عبدالله علیهالسلام، قال: سألته عن المرأة الحائض ما یحل لزوجها منها؟ قال: ما دون الفرج.[6]
و لو فرج ناظر قبل باشد مادون پایینتر معنا میشود و ما نیز عرض خود را داریم.
جمع این شش روایت در جلسه بعد خواهد آمد.