درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1401/12/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه خانواده / مسأله ازدواج مسلمان / ازدواج باکره بالغه / بررسی روایات پیرامون وطی الحائض دبرا

آیا وطی در دبر باعث ثیبوبت می‌شود یا خیر؟

کلام اصلی در این بود که اگر کسی وطی در دبر شود باکره است یا ثیبه و اگر ثیبه باشد برای ازدواج نیاز به اذن ولی ندارد ولی اگر باکره باشد باید اذن ولی را جلب کند، به تعبیر دیگر وطی در دبر فقط فرد را از دایره بکارت خارج می‌کند یا خیر؟

ما باید معانی بکر را بررسی کنیم تا ببینیم موطوئه در دبر باکره است یا خیر.

عبارت اول: شیخ حسن کاشف الغطاء در انوار الفقاهة کتاب النکاح صفحه ۳۴

المراد بالبکر هی من لم توطأ للرجال الذکور قبلاً[1]

پس فعلاً باکره کسی است که قبلاً وطی نشده باشد.

و فی الموطوئة دبرا وجهان؛ ذهب جمع من اصحابنا انها هی اللتی لم تفتض قبلاً اصلاً پس وطی در دبر فرد را از دایره بکارت خارج نمی‌کند.

فلو افتضت بإصبع أو حرقوص أو إصبع أو طفرة أو خلقة أو نفس عادت ثیباً و فیه منع لعدم مساعدة العرف له و لقضاء الحکمة الظاهرة فی الحکم بإدارة المعنی الأول و إن لم تکن تلک الحکمة علة حقیقیة

و بالجملة فالبکر فی العرف العام هی آلتی (لم) تطأها الرجال و لو وطئت و هی صغیرة غیر مدرکة فالظاهر إلحاقها بالثیب.

باکره کسی است که وطی قبلاً نشده باشد.

آیت الله سند در سند العروة جلد دوم صفحه ۴۱

المراد بالبکر: احتمل فیه عدّة احتمالات:[2]

الأوّل: من لم تذهب بکارت‌ها مطلقاً (به هر وسیله‌ای نرفته باشد).

الثانی: من لم تذهب بکارت‌ها بالزواج و الوطی المحلل (سه مرتبه رجوع پس از طلاق بدون وطی نیاز به محلل پیدا می‌کند).

الثالث: من لم تزل بکارت‌ها بالوطی مطلقاً. (مطلقاً قبلاً و دبرا هم معنا می‌شود.)

الرابع: من لم تباشر الرجال مطلقاً و إن لم یدخل بها.

الخامس: من لم یعقد علیها و إن لم تباشر و کانت بالغة. (کسی که عقد بر او خوانده نشده، پس طبق این تعریف زوال بکارت با عمل زنا فرد را ثیبه نمی‌کند.)

السادس: من لم یعقد علیها و لم توطأ مطلقاً (قبلاً او دبرا)، کما مال إلیه صاحب العروة.

ثمّ إن الوطی اسم من القبل و الدبر.

و ایشان به لحاظ معنای لغوی و شرعی و عرفی بررسی می‌کنند.

أما المعنی اللغوی: فالبکارة حقیقة فی العضو الخاص و الخاتم علی فرج المرأة، و العذرة فی الذکر الجلدة یقطعها الخاتن، و العذرة البکارة و ما للبکر من الالتحام قبل الافتضاض، و جاریة عذراء بکر لم یمسها رجل، و خلع العذار أی الحیاء و خلع عذاره و خلیع العذار.

و أما الإطلاق العرفی: فالظاهر عدم إطلاق البکر علی الموطوءة دبراً و لو من حرام، بل قد یتأمل فی صدق الارتکاز العرفی علی مطلق من باشرت الرجال و إن لم توطأ أو عقد علیها، فإنهم لا یطلقون الباکر علی المتزوجة حال زواجها و إن لم یدخل بها بعد.

عرف وطی در دبر را ثیبه می‌داند. و مراد عرف اهل لغت است نه عرف اهل شرع. و عرف به متزوجه بدون دخول هم باکره نمی‌گوید. و بکارت هم با صرف عقد ساقط می‌شود.

بیان استاد: البته این ادعای ایشان است انسان باید استعمالات عرف عام را بررسی کند، اعراب بادیه را ببیند، اعراب غیر را ببیند و باید این ادعا بررسی شود. آنچه که ذهنیت شخص بنده است باکره غیر موطوئه است ولی وطی قبل و دبر را ثیبه می‌دانم.

و أما شرعاً: ففی قوله تعالی فی وصف الحور: ﴿لَمْ یطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌ﴾ [3] و کذا: ﴿إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً* فَجَعَلْناهُنَّ أَبْکاراً﴾[4] یقتضی کون البکر غیر موطوءة مطلقاً

آیه اول: حور العین طمث نشده است و آیه دوم در سوره مبارکه واقعه آمده است که بکر هستند، مقتضای باکره غیر موطوئه قبلاً و دبرا است.

بیان استاد: عدم طمث ظهور در عدم لمس است به هیچ وجهی، بله آیه دوم محل کلام ماست که معنای باکره چیست و باید از ادله دیگر استفاده شود.

و فی صحیح علی بن جعفر عن أخیه موسی بن جعفر (ع) قال: سألته عن الرجل هل یصح أن یزوج ابنته بغیر إذنها؟ قال: «نعم لیس یکون للولد أمر إلّا أن تکون امرأة قد دخل بها قبل ذلک فتلک لا یجوز نکاح‌ها إلّا أن تستأمر»[5] ، و مقتضی هذه الصحیحة أن المدخول بها مطلقاً قبلًا أو دبراً لیست بحکم الباکر، و فی صحیحة الحلبی قال سألت أبا عبد الله (ع) عن المرأة الثیب تخطب إلی نفس‌ها؟ قال: «هی أملک بنفسها تولی أمرها من شاءت إذا کان کفواً بعد أن تکون قد نکحت رجلًا قبل ذلک»[6] و قد یظهر من هذه الروایة أن البکر هی المعقود علیها مطلقاً و إن لم توطأ.

روایات را ما در گذشته خواندیم، ادامه بحث در جلسه بعد خواهد آمد.


[3] سوره الرحمن آِیه 56.
[4] سوره واقعه آیه 35 و 36.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo