درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
1402/03/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه خانواده / مسأله ازدواج مسلمان / ازدواج باکره بالغه / ادعاء المراه فی کونها غیر ذات بعل
کلام ما در بیان برخی از مسائل متفرقه است که در چاپ موسوعه آیت الله خویی جلد ۳۳ از کتاب النکاح صفحه ۱۹۴ تحت عنوان السابعة مطرح میکنند.
یجوز تزویج امرأة تدعی انها خلیة
السابعة: یجوز تزویج امرأة تدعی أنها خلیة من الزّوج من غیر فحص
[3861] السابعة: یجوز تزویج امرأة تدعی أنها خلیة من الزّوج من غیر فحص مع عدم حصول العلم بقولها، بل وکذا إذا لم تدع ذلک و لکن دعت الرجل إلی تزویجها، أو أجابت إذا دعیت إلیه. بل الظاهر ذلک وإن علم کونها ذات بعل سابقاً، وادعت طلاقها أو موته[1]
خانمی ادعا میکند همسر ندارد، میشود به سخن وی اطمینان کرد؟
صاحب عروة میفرمایند یجوز
آیت الله خویی میفرمایند بنابر نظر مشهور همینگونه است و ما مخالفی ندیدیم.
دلیل اول
سیره قطعیه عقلائیه، فرد غریب به چنین سخنی اکتفاء میکند و کسی ازدواج را متوقف بر علم و فحص نمیداند.
دلیل دوم
معتبره میسر
۲۵۶۷۷- ۲- وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍ عَنْ مُیَسِّرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَلْقَی الْمَرْأَةَ بِالْفَلَاةِ الَّتِی لَیْسَ فِیهَا أَحَدٌ فَأَقُولُ لَهَا أَ لَکِ زَوْجٌ فَتَقُولُ لَا فَأَتَزَوَّجُهَا قَالَ نَعَمْ هِیَ الْمُصَدَّقَةُ عَلَی نَفْسِهَا.[2]
دلیل سوم
روایت محمد بن عبدالله اشعری
۲۶۴۴۶- ۵-وَ عَنْهُ عَنِ الْهَیْثَمِ بْنِ أَبِی مَسْرُوقٍ النَّهْدِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَشْعَرِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع الرَّجُلُ یَتَزَوَّجُ بِالْمَرْأَةِ فَیَقَعُ فِی قَلْبِهِ أَنَّ لَهَا زَوْجاً فَقَالَ وَ مَا عَلَیْهِ أَ رَأَیْتَ لَوْ سَأَلَهَا الْبَیِّنَةَ کَانَ یَجِدُ مَنْ یَشْهَدُ أَنْ لَیْسَ لَهَا زَوْجٌ.[3]
فیقع؛ رفتارهایی از او سرمیزند که فرد شک میکند که خانم همسر دارد.
أَ رَأَیْتَ لَوْ سَأَلَهَا الْبَیِّنَةَ کَانَ یَجِدُ مَنْ یَشْهَدُ أَنْ لَیْسَ لَهَا زَوْجٌ؛ یعنی به گفته او اکتفاء میشود به شاهد اینکه اگر بینه پیدا شود از جانب خانم، کسی هست که شهادت دهد خانم زوج ندارد.
بنده عرض میکنم این روایت تصریح به بحث ما نیست، بحث ما اکتفاء صرف اخبار است ولی این روایت قیدی اضافه دارد و آن اگر سؤال شود بینه بیابد است و این روایت مؤید نیست (با اینکه آیت الله خویی از جهت سندی مؤید میدانند ولی ما از جهت دلالت هم مناقشه میکنیم).
نکته دوم در مسأله هفتم
اگر ادعای بدون شوهر بودن نداشته باشد، ولی دعوت به ازدواج کند ازدواج با این خانم جایز است.
دلیل اول
سیره قطعیه
دلیل دوم، معتبره میسر که بیان شد؛ در ادامه بیان شده که مصدقة علی نفسها است و فرض ادعای ازدواج هم شامل میشود و بیا ازدواج کن کنایه صریح در عدم زوج است.
نکته سوم
اگر دعوت به ازدواج کند هم قبول کند، ازدواج صحیح است.
نکته چهارم
میدانیم خانم شوهر داشته ولی ادعای طلاق یا فوت میکند باز هم عقد با وی صحیح است.
دلیل آن روایت میسر است، چون حضرت جمله هی المصدقة علی نفسها تقیید نخورده به جایی که ادعای طلاق و فوت شده است.
دلیل دوم
سیره، رجال مؤمنین با ثیبات ازدواج میکنند، و ثیبه بمعنای شوهر داشتن است و با این اماره به احتمال شوهر دار بودن اعتنا نمیکنند و با آنها ازدواج میکنند.
بله اگر در ادعای زن اتهامی وجود داشته باشد، و قابل اعتماد نباشد و یا از حالات وی مشخص باشد احتمال کذب داشته باشد، احتیاط واجب این است که باید فحص شود.
مقتضای صحیحه ابی مریم
۲۶۴۲۶- ۱-مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِی مَرْیَمَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْمُتْعَةِ فَقَالَ إِنَّ الْمُتْعَةَ الْیَوْمَ لَیْسَتْ کَمَا کَانَتْ قَبْلَ الْیَوْمِ إِنَّهُنَّ کُنَّ یَوْمَئِذٍ یُؤْمَنَّ وَ الْیَوْمَ لَا یُؤْمَنَّ فَاسْأَلُوا عَنْهُنَّ.[4]
آیت الله خویی میفرمایند این صحیحه است و دلالت آن هم واضح است، و هی المصدقة با تهمت تخصیص میخورد و عدم فتوای سید صاحب عروة بخاطر همین تعارض است و روایت دوم شاید حکمت حکم باشد ولی آیت الله خویی وجوب سؤال را برداشت میکنند. و مشهور هم فحص را استحبابی میدانند و اسئلوا را حمل بر استحباب میکنند چون مراد از تهمت، تهمت شخصیه نیست؛ مراد تهمت نوعیه است بخاطر اینکه از فساد جلوگیری شود، چون نوعاً بین خانمها فحشا زیاد شده، در معرض اتهام هستند، حال که خانم متهم است، باید فحص کرد (نظر استاد وجوب فحص است) و شاید از همین جهت سید قائل به احتیاط واجب شده است.
پس چند فرع مطرح شد و فروع بعد خواهد آمد.