درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
1402/08/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه خانواده / نفقه / موارد نفقه واجب / بررسی شروط وجوب نفقه / شرط اول: عقد دائم / نفقه متوفی عنها زوجها / جمع بندی روایات
هر چند ما در جلسه گذشته وارد شرط دوم شدیم اما بخاطر سؤال برخی فضلای بحث مبنی بر وجه جمع در روایات خانمی که متوفی عنها زوجها است، برمیگردیم و وجه جمع را بیان میکنیم و از آن دفاع میکنیم و پس از جمع بندی ادامه شرط دوم را خواهیم داشت.
جمع بندی بین روایات
ما سه دسته روایت در این زمینه بیان کردیم:
روایات دال بر عدم نفقه مطلقاً که قول اشهر متقدمین است و چهار روایت داشت.
صحیحه حلبی: لانفقه لها
روایت ابوالصباح کنانی: هل لها نفقه قال لا (محمد بن فضیل متهم به ضعف بود)
روایت زراره: هل لها نفقه قال علیه السلام لا (در این روایت سهل بن زیاد است که از نظر ما اشکال ندارد)
روایت زیر بن اسامه: هل لها من نفقه قال: لا (در این روایت مفضل بن صالح است که مرمی به کذب است)
نفقه من مال الولد
روایت ابوالصباح کنانی: ینفق علیها من مال ولدها الذی فی بطنها
صاحب جواهر: و لو گفتهاند روایت صحیحه است اما به نظر ما خیر (چون محمد بن فضیل جزء مشترکاتی است که بین ثقه و غیر ثقه و نمیدانیم ثقه است) ولی ما این حدیث را معتبر میدانیم چون شهرت قدمایی دارد.
نفقه از مال زوج
روایت سکونی: نفقه الحامل المتوفی عنها زوجها من جمیع المال حتی تضع
۲۷۷۵۳ ۴ ـ وعن محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن العلاء بن رزین، عن محمد بن مسلم، عن أحدهما علیهماالسلام قال: المتوفی عنها زوجها ینفق علیها من ماله[1]
علی بن حکم انباری ثقه از اصحاب امام رضا و امام جواد علیهما السلام
علاء بن رزین از یاران امام صادق کوفی ثقه
محمد بن مسلم ثقفی کوفی هم ثقه و یکی از شاگردان وی صفوان است و از او فقه آموخت و 46000 حدیث از امام باقر و صادق نقل کرده و علامه مامقانی در تنقیح المقال جلد 3 صفحه 84 از قول شیخ مفید: محمد بن مسلم کسی است که فردی در وثاقت او شکی ندارد.
در دسته اول روایت صحیحه است و در روایت دسته دوم معتبره بود و در دسته سوم از روایت محمد بن مسلم استفاده میکنیم و روایت سکونی در دسته سوم راوی سنی است و شیخ طوسی شرط قبول سنی ثقه را عدم مخالف از شیعه دانسته است.
جمع بندی اقوال:
آقای فاضل در صفحه 583: در قول دوم اشکال است و در روایت ابوالصباح کنانی که در قول اول بود سؤال از ثبوت مطلق نفقه است و حضرت پاسخ منفی میدهند و از اینکه سؤال از مطلق نفقه است پاسخ هم نفی علی الاطلاق است و از مال ولد هم نباشد و الا حضرت باید تفصیل قائل میشدند و حضرت در مقام بیان نفی اصل وجوب نفقه بودند و این با روایت دیگر ابوالصباح قابل جمع نیست.[2]
ثبوت مال ولد و مال ولد متوقف بر زنده به دنیا آمدن ولد است و ما از کجا میدانیم ولد زنده به دنیا میآید که از آن مال به مادر بدهیم. پس انفاق از مال ولد ممکن است محقق نشود و بچه زنده به دنیا نیاید پس مالی ندارد و از مال ولد بی معنی است.
نفقه از مال زوج هم که دلیل ندارد مگر روایت سکونی (چون روایت دوم در مورد حامل نیست).
برخی جمع دلالی کردند و روایت ابوالصباح که از مال ولد است حمل بر معسر بودن ام میشود یا چون ارث کمی دارد و یا بخاطر اینکه نفقه را به مصرف بچه رسانده اما در فرض عدم عسر ام، وی نفقه ندارد.
اشکال استاد: جمع دلالی فوق تبرعی است
جمع دوم: روایت دوم جایی است کهام موالی به امر ولد نباشد و ولی مصلحت را در انفاق بر ولد بداند.
جمع فوق نیز تبرعی است.
اگر این جمعها پذیرفته نشود و مرجحات را اعمال کردیم در جلسه بعد خواهد آمد.