درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
1402/08/27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه خانواده / نفقه / موارد نفقه واجب / بررسی شروط وجوب نفقه / معنای نشوز / امارات نشوز
کلام ما در این بود که وجوب نفقه در صورتی است که زوجه تمکین داشته باشد و یا زوجه ناشزه نباشد.
شروع بحث نشوز
این مطلب در تحریر امام آمده است: القول فی النشوز و هو فی الزوجة خروجها عن طاعة الزوج الواجبة علیها من عدم تمکین نفسها و عدم ازالة المنفرات المزادة للتمتع.[1]
نشوز لغتا: ارتفاع و مرتفع
در سوره مجادله آیه 11 نیز آمده است.[2]
اما در اصطلاح (در عروه نشوز به این بیان نیامده لذا محشین بر عروه نیز به این شکل متعرض نشدند و ما به تحریر الوسیله امام رجوع کردیم، در انوار الفقاهه و تفصیل الشریعه هم چون بر اساس ترتیب تحریر هستند این بحث را مطرح کردند): خروج زوجه از طاعات واجب بر گردن وی پس نشوز معنایی وجوبی است و عدم تمکین لازمهٔ نشوز است. و خروج از طاعت همان عدم تمکین است.
سؤال: تمکینی که بیان شده است چیست؟ خروج از طاعت وی بر اینکه تمکین نفس ندارد و یا مثلاً مو های زائد بدن را ازاله نمیکند و یا نظافت و تزیین را ترک میکند با اینکه شوهر از او درخواست کرده است و یا از خانه بدون اجازه شوهر خارج شود و مواردی از این دست.
نکته بعد
نشوز در اموری که بر زن رعایت آن واجب نیست محقق نمیشود، مثل اینکه کار خانه را انجام نمیدهد مثل جارو کردن، طبخ و دوختن و تر و خشک کردن بچه و تمهید فراش و در این موارد نشوز صادق نیست.
اگر مانع از تمکین باشد نشوز محسوب میشود، تمکین و عدم تمکین نسبت ملکه و عدم دارند و وقتی زمینه تمکین نیست عدمش معنا ندارد.
در مورد زوج و زوجه نشوز صادق است
﴿الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَیٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ۚ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَیبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ ۚ وَاللَّاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَکمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیهِنَّ سَبِیلًا ۗ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیا کبِیرًا﴾﴿وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَیهِمَا أَنْ یصْلِحَا بَینَهُمَا صُلْحًا ۚ وَالصُّلْحُ خَیرٌ ۗ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ ۚ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا﴾ [3]
مسألة
اجمالاً این مسأله بیان میکند که اگر از خانم امارات نشوز پیدا شود، عادت خانم و رفتار او با شوهر تغییر کند، البته پر واضح است این نشوز، نشوز بعدی است و الا نشوز ابتدائی تغییر عادت معنا ندارد، تغییر تعبیر مسامحی است و بگوییم تغیر عادت زنانه در قبال شوهر، در گفتار با اون بد صحبت کند، و یا عبوس شود و تندی کند با شوهر، سنگینی در رفتار وی، ابتدا شوهر وی را موعظه کند، نصیحت کند، اگر زن نپذیرفت، نشوز محقق میشود. (دایره نشوز کمی گسترده شد). این مثالها نیز مقدمه برای عدم استمتاع است و مرد رغبت به استمتاع با چنین زنی ندارد.
حال که نشوز صادق شد، دستور هجر در مضجع میآید و باید در رختخواب به همسر پشت کند و یا محل خواب را جدا کند، و اگر زن ناشزه بود، خانم را بزند البته به مقدار کم اکتفا کند و در بحث ضرب نکتهای است که بیان خواهد شد.