درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/09/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه خانواده / نفقه / موارد نفقه واجب / بررسی شروط وجوب نفقه / نفقه زوجه صغیره

کلام ما در نفقه زوجه بود و بحث نشوز به مناسبت رسیدیم و گذشت.

به مسأله ای رسیدیم: الظاهر انه لا نفقة للزوجة الصغیرة غیر القابلة للاستمتاع منها

پس شرط وجوب نفقه قابلیت استمتاع است. در مسأله پنج صورت متصور است.

بحث استطرادی قبل ورود به بحث: استمتاعات از صغیره جائز است یا خیر؟

گاهی استمتاع به دخول است و گاهی به سایر التذاذات است. در بحث دخول گاهی حکم تکلیفی و گاهی حکم وضعی بررسی می‌شود. اگر شوهر دخول کرد و صغیره معیب شد آیا شوهر ضامن عیب است یا خیر؟

روایاتی در مسأله وجود دارد وسائل جلد 20 صفحه 101

بَابُ أَنَّهُ لَا یجُوزُ الدُّخُولُ بِالزَّوْجَةِ حَتَّی تَبْلُغَ تِسْعَ سِنِینَ فَإِنْ فَعَلَ قَبْلَ ذَلِک فَعِیبَتْ أَوْ أَفْضَاهَا ضَمِنَ وَ حُکمِ الدُّخُولِ بِالْأَمَةِ قَبْلَ ذَلِک

9 سالگی مراد سن بلوغ است (حقیر به این نتیجه رسیدم که بلوغ در عدد 9 خصوصیت ندارد و ملاک در بلوغ دختر حیض است اما اگر خونی قبل از 9 دید حمل بر یض نمی‌شود و تا 13 سال بالغ است و لو حائض نشده است)

افضاء: یکی شدن دو مخرج

25142- 1-[1] مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ عَلِی بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ: إِذَا تَزَوَّجَ الرَّجُلُ الْجَارِیةَ وَ هِی صَغِیرَةٌ فَلَا یدْخُلُ بِهَا حَتَّی یأْتِی لَهَا تِسْعُ سِنِینَ[2]

حدیث صحیحه است.

جمیعاً: یکی از حروف بر سر محمد بن یحیی باید بیاید.

عدد 9 در روایات بخاطر این است که در آن زمان دختران 9 سالگی حائض می‌شوند.

روایت دوم

25143- 2-[3] وَ عَنْ حُمَیدِ بْنِ زِیادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَن صَفْوَانَ بْنِ یحْیی عَنْ مُوسَی بْنِ بَکرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا یدْخَلُ بِالْجَارِیةِ حَتَّی یأْتِی لَهَا تِسْعُ سِنِینَ أَوْ عَشْرُ سِنِین[4]

وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَی بْنِ بَکرٍ[5] وَ

رَوَاهُ الشَّیخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ مِثْلَهُ وَ زَادَ قَالَ: إِنِّی سَمِعْتُهُ یقُولُ تِسْعُ سِنِینَ أَوْ عَشْرُ سِنِینَ[6] .

وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْخِصَالِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَبِیهِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یحْیی مِثْلَهُ[7] مَعَ الزِّیادَةِ.

در سند آن سخنی نیست.

دلالت: نهی دال بر حرمت است.

سؤال: چرا 9 یا 10 آمده و این تردید از چه بابت است؟

برخی مثل آیت الله خویی در مستند عروه جلد 1 صفحه 152 و آیت الله مکارم در انوار الفقاهه جلد 1 صفحه 38: و کلمة عشر سنین تحمل علی الاستحباب و ملاک 9 سالگی است و تردید در حد امری غیر معقولی است و باید 10 سالگی را بر افضلیت کرد.

بیان استاد: مستحب است صبر کند تا 10 سالگی.

شبیه همین روایت را ابی بصیر هم نقل کرده است.

25145- 4- «5» وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ عَبْدِ الْکرِیمِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا یدْخَلُ بِالْجَارِیةِ حَتَّی یأْتِی لَهَا تِسْعُ سِنِینَ أَوْ عَشْرُ سِنِینَ.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یعْقُوبَ مِثْلَهُ «6» وَ کذَا الْحَدِیثَانِ قَبْلَهُ.[8]

ابی بصیر هم این تردید را بیان کرده است.

استاد: پس تردید از راوی نیست چون اگر از راوی باشد یک راوی تردید می‌کند نه دو راوی بعلاوه اینکه رواة معمولی نیستند که خبط و خطای آنها طبیعی باشد و اگر زراره تردید داشته باشد مجدد سؤال می‌کرده.

آیت الله فاضل در تفصیل الشریعه تردید را به راوی نسبت می‌دهند و اشکال ما به این بیان وارد است.

25144- 3-[9] قَالَ الْکلَینِی وَ عَنْهُ عَنْ زَکرِیا الْمُؤْمِنِ أَوْ بَینَهُ وَ بَینَهُ رَجُلٌ لَا أَعْلَمُهُ إِلَّا حَدَّثَنِی عَنْ عَمَّارٍ السِّجِسْتَانِی قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یقُولُ لِمَوْلًی لَهُ انْطَلِقْ فَقُلْ لِلْقَاضِی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص- حَدُّ الْمَرْأَةِ أَنْ یدْخَلَ بِهَا عَلَی زَوْجِهَا ابْنَةُ تِسْعِ سِنِینَ.[10]

سند مشکل دار است. و در حدیث ملاک را 9 سالگی بیان می‌کند.

بیان استاد در احادیث: عدد 9 یا 10 یعنی ملاک حیض است که برخی دخترها 9 ساله حائض می‌شوند و برخی 10 ساله حائض می‌شوند. (اختلاف بین روایات بسیار زیاد است که با قول ما جمع می‌شود).

اگر دخول کرد و عیبی ایجاد شد در جلسه بعد خواهد آمد.

 


[1] (6)- الکافی 5- 398- 2.
[3] (7)- الکافی 5- 398- 3، و التهذیب7- 451- 1806.
[5] (1)- الفقیه 3- 412- 4440.
[6] (2)- التهذیب7- 410- 1637.
[7] (3)- الخصال 420- 15.
[9] (4)- الکافی 5- 398- 4، و التهذیب7- 391- 1567 و التهذیب7- 451- 1807.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo