درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/10/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه خانواده / نفقه / موارد نفقه واجب / بررسی شروط وجوب نفقه / تمتع قبل از دریافت مهریه / ادله جواز

کلام ما در این بحث بود که دخول قبل از اعطاء مهر جایز است یا نه؟

دسته اول روایات مانعه بیان شد. کلام در روایات مجوزه بود.

روایت ششم دسته دوم

27034- 6-[1] وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیادٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی الرَّجُلِ یتَزَوَّجُ الْمَرْأَةَ وَ یدْخُلُ بِهَا ثُمَّ تَدَّعِی عَلَیهِ مَهْرَهَا قَالَ إِذَا دَخَلَ عَلَیهَا فَقَدْ هَدَمَ الْعَاجِلَ.[2]

أَقُولُ: حمل‌ها الشَّیخُ عَلَی عَدَمِ قَبُولِ قَوْلِهَا بَعْدَ الدُّخُولِ بِغَیرِ بَینَةٍ لِمَا مَضَی[3] وَ یأْتِی[4] وَ ذَلِک أَنَّهَا تَدَّعِی خِلَافَ الظَّاهِرِ وَ خِلَافَ الْعَادَاتِ قَالَ وَ تِلْک الْأَحَادِیثُ مُوَافِقَةٌ لِظَاهِرِ الْقُرْآنِ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَ[5] أَقُولُ: یمْکنُ الْحَمْلُ عَلَی هَدْمِ وُجُوبِ التَّعْجِیلِ دُونَ السُّقُوطِ بِالْکلِّیةِ.

عدة من اصحابنا های از سهل سه نفر هستند که هر سه امامی و ثقه هستند (علی بن محمد علان کلینی، محمد بن جعفر اسدی کوفی و محمد بن حسن طائی رازی).

ما در سهل بن زیاد هم قائل به وثاقت شدیم و گفتیم الامر فی السهل سهل. و تا آخر حدیث امامی ثقه هستند و صحیحه است.

خانم پس از دخول ادعای مهر می‌کند و حضرت می‌فرمایند پس از دخول مهریه عاجل منهدم شده است پس خانم حق ادعای مهر ندارد.

قول صاحب وسائل: تعجیل واجب نیست اما وجوب مهر به قوت خود باقی است.

سؤال: مگر قبلاً تعجیل پرداخت واجب بوده است؟ اگر اینطور باشد که جزء روایات مانعه است. به نظر بنده دلالت این روایت خیلی واضح نیست.

شیخ طوسی هم روایت را حمل کردند بر اینکه: اگر دخول شد ادعای خانم بر عدم پرداخت مهر توسط زوج شنیده نمی‌شود و نیاز به بینه دارد.

اگر اینطور معنا کردیم روایت نسبت به ما نحن فیه ساکت است و نسبت به جواز دخول و عدم جواز دخول بیانی ندارد. چون زن خلاف ظاهر را ادعا می‌کند (ظاهر پرداخت مهریه قبل از دخول است).

بیان استاد: این روایت بعید است از احادیث مجوزه دخول قبل از اعطاء مهر است.

27035- 7-[6] وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِیادٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا دَخَلَ الرَّجُلُ بِامْرَأَتِهِ ثُمَّ ادَّعَتِ الْمَهْرَ وَ قَالَ قَدْ أَعْطَیتُک فعلی‌ها الْبَینَةُ وَ عَلَیهِ الْیمِینُ.[7]

وَ رَوَاهُ الشَّیخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ[8] أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی مَا إِذَا اتَّفَقَا عَلَی إِعْطَاءِ قَدْرٍ مُعَینٍ وَ ادَّعَی أَنَّهُ مَجْمُوعُ الْمَهْرِ وَ ادَّعَتِ الزِّیادَةَ عَلَیهِ لِمَا یأْتِی[9] وَ لِعَدَمِ جَوَازِ الشَّهَادَةِ عَلَی النَّفْی فِی مِثْلِهِ.

مفاد روایت شبیه روایت ششم است.

مرحوم کلینی از محمد بن یحیی العطار القمی امامی ثقه، از محمد بن احمد بن یحیی امامی و ثقه از محمد ابن عبد الحمید عطار امامی ثقه از ابی جمیله (مفضل بن صالح) امامی ثقه از حسن بن زیاد (امامی ثقه) از امام صادق علیه السلام. روایت نسبت به مفضل بن صالح مصححه است چون درباره وی محل تردید است.

آیت الله خویی در معجم رجال جلد 19 صفحه 311: شیخ گفته است این شخصیت کتابی دارد آهنگر و یا برده فروش بوده، و شیخ ایشان را از اصحاب حضرت صادق برشمرده است و در زمان حیات امام رضا علیه السلام مرده است. جماعتی از جابر این یزید نقل کردند که تضعیف شدند از جمله ابی جمیله و ابن غضائری او را ضعیف کذاب جاعل برشمرده است.

به قول استاد ما آیت الله اشرفی: کم کسی است که از دم تیغ ابن غضائری گذشته باشد و ضعیف نشده باشد. برخی هم نسبت داده‌اند به این غضائری برای معتبر ندانستن احادیث شیعه لذا به تضعیفات دیگران اعتنا نمی‌شود الا اینکه با تضعیف دیگران قرین شود.

ابو جمیله در اسناد کامل الزیارات وارد شده و ما عرض کردیم با توجه به مقدمه ابن قولویه شیخ بلاواسطه ایشان ثقه است. بنده به برداشت بدوی آیت الله خویی متمایل هستم که توثیق تمام رواة باشد و مفضل ابن صالح در اسناد کامل الزیارات وجود دارد.

در اسناد تفسیر علی بن ابراهیم هم آمده است که برخی از بزرگان اسناد این تفسیر را هم ثقه می‌دانند ولی تحقیقاً مشخص نیست همه روایات نقل علی بن ابراهیم باشد.

آیت الله خویی: نجاشی ضعف او را بیان کرده و اصحاب ما بر ضعف او تسالم دارند ولی مرحوم وحید بهبانی او را تصحیح کرده‌اند و بخاطر اکثار اجلاء و مشایخ ثلاثه از او نقل کرده‌اند.

بنده اولین شیخ اصحاب اجماع را ثقه میدانم و این آقا هم شیخ اول بزنطی و ابن ابی عمیر و عبد الله بن مغیره است پس ثقه است. پس نهایت آیت الله خویی از باب تراکم ظنون باید ایشان را ثقه می‌دانستند. در کلام نجاشی هم مناقشه وجود دارد و تضعیف کننده معلوم نیست و شاید علماء امامیه نبودند و مشخص نیست.

پس روایت مصححه است.

 


[1] (6)- الکافی 5- 383- 2، و التهذیب7- 360- 1462، و الاستبصار 3- 223- 808.
[3] (1)- مضی فی الحدیث 2 من هذا الباب.
[4] (2)- یأتی فی الأحادیث 9 و 10 و 12 من هذا الباب.
[5] (3)- النساء 4- 4.
[6] (4)- الکافی 5- 386- 4.
[8] (5)- التهذیب7- 376- 1521، و الاستبصار 3- 223- 809.
[9] (6)- یأتی فی الحدیثین 13 و 14 من هذا الباب.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo