درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه خانواده / نفقه / موارد نفقه واجب / بررسی شروط وجوب نفقه / تمتع قبل از دریافت مهریه / ادله جواز / وثاقت محمدبن سنان

بررسی وثاقت محمد بن سنان

به مناسبت روایت چهاردهم از باب 8 از ابواب مهور به بحث وثاقت محمد سنان رسیدیم در ذیل بحث اینکه دخول قبل از اعطاء مهر جایز است یا نه، روایات مانعه را بحث کردیم باب 8 از ابواب مهور ادله مجوزه را بحث می‌کرد و به روایت 14 رسیدیم که در سند آن محمد بن سنان است و عرض کردیم چون محمد بن سنان در 960 روایت نامش آمده به جاست مفصل بحث کنیم، و از کتاب قبسات وی را بررسی می‌کردیم.

ایشان اول روایاتی که مرحوم کشی آوردند نقل و بررسی کردند.

مقام دوم کلمات اصحابنا المتقدمین درباره محمد بن سنان و سخن ما در کلام مرحوم فضل بن شاذان بود، عبارت اول ایشان را عرض کردیم و پاسخ آن را دادیم.

عبارت دوم: کشی: ذکر الفضل فی بعض کتبه ان من الکذابین المشهورین ابن سنان و لیس بعبد الله (این عبدالله بن سنان نیست و محمد بن سنان است) و نظر فضل این است که محمد بن سنان از کذابین مشهورین است.

مناقشه اول

در بعض از کتب فضل نقل شده راوی عبد الله بن حمدویه است که معلوم نیست کدام کتاب فضل بوده است و خود عبد الله بن حمدویه موثق نیست و وثاقت وی ثابت نشده پس به حکایت وی اعتماد نمی‌شود.

مناقشه دوم

و لیس بعبد الله، حاکی مرحوم کشی است این لیس بعبد الله می‌تواند کلام حمدویه یا کلام فضل باشد. از این عبارت استفاده می‌شود که مراد از ابن سنانی که فضل گفته است ابن سنان ابن طریف مولا قریش است لا ابوجعفر مولا زاهر الذی هو المبحوث عنه، این عبدالله بن سنان که نیست و غیر عبدالله یک ابن سنان ابن طریف و یکی ابوجعفر مولا زاهر است و آن ابن سنان غیر معروف مراد است چون نیازمند به تمییز شده و ابن سنان بن طریف شهیر است و ابن سنان دیگر محمد است و برای آن ابن سنان غیر معروف هم روایاتی دارد و خود سنان بن طریف دو پسر داشته عبدالله و محمد و خواستند بفهمانند که این دو فرق می‌کنند و محمد بن طریف هم این محمد بن سنان مبحوث ما نیست.

مناقشه سوم

اگر هم محمد بن سنان ما نحن فیه باشد این حرف قابل پذیرش نیست که کسی از کذابین مشهورین باشد و این همه رواة از آن روایت نقل کرده باشند و این حرف قابل پذیرش نیست اتفاقاً اجله از محمد بن سنان نقل کردند و یکی از ادله حقیر بر وثاقت اوست اکثار نقل اجلاء از اوست پس این کلام فضل صحیح نیست.

عبارت سوم فضل

کشی در ترجمه ابی سمینه و در آنجا کلامی از علی بن محمد بن قتیبه نیشابوری از فضل بن شاذان نقل کرد و در ادامه کشی می‌گوید: و ذکر الفضل فی بعض کتبه الکذابون المشهورون ابوالخطاب و یونس بن ظبیان و یزید الصائغ و محمد بن سنان و ابوسمینه اشهرهم و کشی نقل می‌کند از فضل که یکی از کذابون مشهورین محمد بن سنان است.

مناقشه

این مطلب را علی بن محمد قتیبی نقل می‌کند و او توثیق نشده است. و برخی قصد اثبات وثاقت وی را داشتند که ما نمی‌پذیریم.

ابن داوود از کشی نقل کرده که ذکر الفضل بن شاذان ان الکذابون المشهورین اربعه ابوالخطاب، یونس بن ظبیان و یزید الصائغ و ابوسمینه اشهرهم و در این سخن محمد بن سنان نیست در حالی که کشی در کتاب خود پنج مورد آمده است و اگر اربعه نبود می‌گفتیم در نقل دیگر سهو القلم شده ولی وقتی قید اربعه باشد مشخص می‌شود چهار مورد بیشتر نبوده و لذا محمد بن سنان در تعبیر کشی با آن نقل تعارض می‌کند و نمی‌شود در کتاب فضل دو نقل چهار تا و پنج تا وجود داشته باشد و احتمالاً نقل پنج تایی اشتباه است.

البته بنده عرض می‌کنم در جایی 4 مورد ذکر می‌کنیم و بعد اضافه می‌کنیم در صورتی که نگفته چهار نفر هستند لاغیر و منحصر نکرده است و دو نقل از فضل آمده که با یکدیگر قابل جمع است و اگر قرار باشد محمد بن سنان جزء کذابین باشد این همه اجلاء از وی نقل نمی‌کنند. اگر بدانید فردی ناشناخته یا کذاب است قول مشهوری را توسط وی بیان نمی‌کند پس ضعف محمد بن سنان از عبارات فضل معلوم نیست.

عبارت دوم

جناب ایوب بن نوح که دو عبارت درباره محمد بن سنان دارد.

کشی قال حمدویه کتبت احادیث محمد بن سنان عن ایوب بن نوح و قال لااستحل ان اروی احادیث محمد بن سنان، من جایز نمی‌دانم احادیث محمد بن سنان را نقل کنم.

تعبیر دوم

ذکر حمدویه ابن نصیران ایوب ابن نوح دفع الیه دفترا فیه احادیث محمد بن سنان فقال لنا ان شئتم ان تکتبوا ذلک فافعلوا فانی کتبت عن محمد بن سنان ولکن لا اروی لکم انا عنه شیئا فانه قال قبل موته کلما حدثتکم به لم یکن لی سماع و لا روایة و انما وجدته.

صاحب قبسات: از عبارت دوم استفاده می‌کنیم که عبارت اول که گفت لااستحل ان اروی بخاطر عدم وثاقت نبوده بلکه بخاطر این بوده که روایات را سماعا و روایتا نگرفته بلکه وجاده بوده و شاید برای او صحت اعتبار آنچه وجاده داشته ثابت نبوده و با عبارت دوم و اول روشن می‌شود لذا از این دو عبارت ایوب بن نوح قدحی استفاده نمی‌شود بعلاوه اینکه مناقشاتی شده

ان اعتماد الوجاده فی الروایات ما اختلف فی جوازه و عدمه: اعتماد وجاده در نقل روایات اختلافی است.

عده‌ای اجازه دادند ولی این عبارت موجب قدح در مورد خود راوی نیست و اگر از کتب معروف وجادة نقل کند اشکالی ندارد.

و اینکه احتمال ندارد همه مرویات محمد بن سنان وجاده ای باشد بنده عرض می‌کنم ما که روایات وی را وجاده ای نمی‌دانیم بلکه همه نقل‌های ایوب بن نوح از او وجاده ای ممکن است باشد.

کیف اختص ایوب بن نوح بالاطلاع علی اینکه روایات محمد بن سنان وجاده ای بوده ولی دیگران نفهمیدند وجاده ای بوده. و این هم قابل پذیرش نیست و در ادامه بحث‌ها را مراجعه کنید و این هم کلمات ایوب بن نوح.

نفر سوم ابن عقده است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo