درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/11/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه خانواده / نفقه / موارد نفقه واجب / بررسی شروط وجوب نفقه / تمتع قبل از دریافت مهریه / ادله جواز / وثاقت محمدبن سنان

کلام ما در محمد بن سنان بود و عرض شد افرادی محمد بن سنان را جرح و قدح کردند یکی از آنها مرحوم ابن غضائری بود.

درباره ابن غضائری احمد بن حسین بن عبیدالله غضائری عرض شد کتابی به ایشان منسوب است و به عنوان کتاب الضعفاء شناخته می‌شود و 165 راوی از 225 نفر تضعیف شدند. چند دیدگاه درباره کتاب وجود دارد.

1. این کتاب برای ابن غضائری نیست

2. انتساب کتاب صحیح است

2. الف. تضعیفات ایشان معتبر نیست چون عمدتاً بر اساس دیدگاه ایشان است که قائل به غلو بودن مفاد روایات است و ایشان آنها را غالی می‌پنداشته.

2. ب.تضعیفات وی صحیح است.

در این زمینه عبارتی از مرحوم مجلسی اول بیان شد و عبارتی از مرحوم میر داماد خوانده شد و به عبارتی از آیت الله خویی اشاره شد و عبارتی هم از آقا بزرگ اشاره شد که در الذریعه جلد 10 صفحه 89 تعبیری دارند که قابل توجه است: و جرت سیرة الاصحاب علی عدم الاعتنا بتضعیفات کتاب الضعفاء علی فرض معلومیة مؤلفه فضلا علی انه مجهول المؤلف فکیف یسکن الی جرحه.

این هم یک تعبیر که ایشان سیره اصحاب را جاری می‌داند.

سید محسن امین در اعیان الشیعه جلد 2 صفحه 103: و ابن الغضائری حاله معلوم فی انه یضعف بکل شیء و لمیسلم منه احد[1] و من نظری درباره صحت و بطلان کلام ایشان ندارم و نکره در سیاق نفی دال بر عموم است، فلا یعتمد علی تضعیفه.

آیت الله شبیری زنجانی: دو مسلک درباره ابن غضائری و کتابش است.

مسلک اول: فردی کثیر الجرح است و در مقام شهادت سخنش حجیت ندارد ممکن است فردی عادل باشد ولی چون کثیر الجرح باشد به جرحش اعتنا نمی‌شود، ایشان هم کثیر الجرح است لذا به گفته‌اش ترتیب اثر داده نمی‌شود ولی اگر کسی را توثیق کند به حرفش اعتنا می‌شود.

بنده عرض می‌کنم اگر کسی در جرح از حد اعتدال خارج شود در توثیق او هم غیر قابل اعتنا نیست چون بر پایه صحیح جرح و تعدیل نمی‌کند مثلاً اگر جرح ابن غضائری بر پایه افراط باشد ممکن است گفته شود روایات دیگرانی را که غلو آمیز نباشد را می‌دیده و آنها را ثقه می‌داند و بنده با این بخش از کلام آیت الله شبیری همراهی نمی‌کنم.

مسلک دوم: آیت الله خویی و آقا بزرگ تهرانی که بین مدح و قدح ابن غضائری فرقی نیست الا اینکه مواردی که نجاشی از ابن غضائری نقل می‌کند پذیرفته است اما آنجایی که مرحوم قهپائی و یا علامه در خلاصه و ابن داوود از ابن غضائری نقل می‌کنند مدحا و قدحا پذیرفته نیست. از کلام شیخ طوسی استفاده می‌شود که در زمان ابن غضائری کتاب تلف شده و نسخه برداری نشده و 250 سال بعد کتابی به دست احمد بن طاووس می‌رسد و بدون طریق در حل الاشکال آن را نقل می‌کند پس کتاب الضعفاء او از کجا آمده و کتاب او تجرید کردند و به عنوان مستقل چاپ و منتشر کردند. آنچه الان موجود است استخراج مرحوم قهپائی از قاموس الرجال تستری و ایشان هم از حل الاشکال گرفته است.

البته بنده جهت تفصیل را نمی‌دانم. شاید به جهت هم درس و عصر بودن نجاشی و ابن غضائری باشد.

آیت الله خویی هم تصریح می‌کنند احمد بن طاووس به کتاب الضعفاء طریق نداشته و علامه و ابن داوود از ابن طاووس نقل می‌کنند و طریقی ندارند.

علامه اجازاتی دارند که در آنها ابن غضائری را در طرق خود نیاورده است.

علامه حلی اجازه‌ای به ابن مهنا دارند و کتبی را مطرح می‌کنند و طریق خود را به آنها بیان می‌کنند و کتب اهل سنت را بیان می‌کنند و یک طریق به کتاب الضعفاء بیان نمی‌کنند پس طریق نداشتند.

شهید ثانی متوفای 265 طریقی برای کتاب الضعفاء نقل می‌کند و طریق ایشان به علامه‌ای می‌رسد که از احمد بن طاووس گرفته است.

البته ایشان بیان می‌کنند که ایشان مؤلف را حسین بن عبیدالله بیان کرده و طریق را به نجاشی رسانده ولی نجاشی نگفته حسین بن عبیدالله کتاب دارد پس پسر او کتاب را داشته است.

گروهی ایشان را کثیر القدح می‌دانند و از حداعتدال خارج بوده و برخی افراط ایشان را قائل نیستند و نمی‌شود بر جرح و مخصوصاً متفردات ایشان اعتمادی نیست غیر از قول آیت الله خویی که و هو لم یثبت و علامه مجلسی فرمود: ان اکثر المجروحین سبب جرحهم علو حالهم و روایات فضائلی را نقل می‌کردند و بخاطر همین ابن غضائری آن‌ها را جرح می‌کرده است.

بله نکته‌ای باقی است: مشکل ممکن است این باشد که شهادات ابن غضائری عن حدس باشد چون اگر عن حس بود باید قدح ایشان با دیگران موافق باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo