< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1400/01/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجاب بانوان / بررسی محدوده حجاب بانوان / حکم نگاه مرد به زن نامحرم و زن محرم (نسبی یا رضاعی)

حکم نگاه کردن مرد نسبت به زن نامحرم چیست؟ و نسبت به زنی که محرم اوست به نسب یا به رضاع، چگونه است؟ در اینجا «قول نگاه به ماعدا العوره جایز باشد» را ترجیح دادیم و عورة را در زن بین ناف و زانو اشاره کردیم. بحث رضاع را چون از روایات فراوان استفاده می‌شود، لذا داخل همان حکم قرار دادیم.

سؤال: اگر مردی، فرزندش را زنی شیر بدهد، آیا آن مرد حق ازدواج با زن شیرده را دارد یا ندارد؟ و آیا آن مرد حق ازدواج با دختر زن شیرده را دارد یا ندارد؟ زن شیرده طبعاً می‌شود مادر رضاعی بچه شیرخوار و بچه‌های زن شیرده می‌شوند برادر و خواهر رضاعی بچه شیرخوار. طبیعی است که بچه شیرخوار اگر پسر باشد، با زن شیرده و دختر او محرم است و اگر دختر باشد، با پسر زن شیرده محرم است. چون برادر و خواهر رضاعی می‌شوند. اما پدر بچه شیرخوار با زن شیرده و دختر زن شیرده حق ازدواج ندارد.

سؤال: آیا اینکه حق ازدواج ندارد، معنایش این است که چون محرم است، حق ازدواج ندارد یا محرمیتی در کار نیست، بلکه یک حکم تعبدی صِرف است، مثل خواهر زن که وقتی زن انسان همسر محرم اوست، حق ازدواج با او را ندارد، ولو محرم او نیست. این مطلب محل کلام است.

آیت‌الله خویی می‌فرمایند اختصاص داشتن این حکم به مرضعه، شوهر زن شیرده و بچه‌های زن شیرده جداً مشکل است، چون پدر بچه شیرخوار ربطی به بحث محرمیت ندارد و دلیلی که تنزیل کرده و می‌گوید هر چه که به نسب حرام است، به رضاع هم حرام است، این دلیل شامل پدر بچه شیرخوار نمی‌شود، چون تنزیلی که صورت گرفته و می‌گوید رضاع مثل نسب است، به اعتبار 3 رکن است: بچه شیرخوار، زن شیرده و شوهر زن شیرده که صاحب اصلی شیر است، اما پدر بچه شیرخوار ربطی ندارد.

سؤال: اگر محرمیتی نیست، پس چرا حق ازدواج با بچه‌های زن شیرده یا با خود زن شیرده ندارد؟ دلیل تعبدی دارد، یعنی پدر بچه شیرخوار حق ازدواج با بچه‌های صاحب شیر و خود شیر دهنده را ندارد. بنابراین اگر دلیل تعبدی است، جواز نظر نمی‌آید. چون جواز نظر تابع محرمیت است ولی این محرمیت بین پدر بچه شیرخوار و زن شیرده و دخترهای زن شیرده نیامده، فقط دلیل تعبدی صرف است و چون محرمیت نیامده، داخل در جواز نظر، إلا ماعدا العوره نمی‌شود.

آیت‌الله خویی می‌فرمایند زمانی می‌گوییم یک حکم تعبدی صرف است که روایتی که در ما نحن فیه آمده و می‌گوید ازدواج این مرد با دخترهای زن شیرده و خود زن شیرده حرام است، اگر تعلیل در روایت نبود، می‌شد یک حکم تعبدی صرف و از حکم عدم جواز ازدواج استفاده محرمیت نمی‌شد،

پس در نتیجه استفاده جواز نظر إلا ماعدا العوره هم نمی‌شد. اما ایشان می‌فرمایند بچه زن شیرده به منزله بچه خود آن مرد است، پس اگر این آمده، تنزیل شامل خود این مرد هم می‌شود و طبعاً محرمیت هم می‌آید.

آیت‌الله خویی می‌فرمایند ما حیل جداً مشکل است، ولی تصریح نمی‌کند به اینکه حتماً محرمیت می‌آید. حدیث این مطلب در وسائل جلد 20 باب 16 حدیث اول است. شیخ حرّ در این مورد 2 حدیث آورده است. حدیث اول که در این حدیث راوی (پدر بچه شیرخوار) می‌گوید زنی به بچه من شیر داده، آیا من می‌توانم با بچه زن شیرده ازدواج کنم؟ خیر، برایت جایز نیست. چون بچه زن شیرده به منزله بچه تو است. یعنی محرمیت پیش آمده، ولی نه محرمیت بین مرد با خود زن شیرده، لااقل با بچه زن شیرده. اما اینکه ازدواج آن زن شیرده با این مرد حرام است، باب 14 حدیث اول است.

مردی با زنی ازدواج کرده و زن این مرد به بچه شیر داده (انگار زن اولش به زن دومش شیر داده)، زن دومش هم به این بچه شیر داده (انگار بچه زن سوم)، یعنی این مرد دو زن داشته و هر دو شیرده و از هر دو زن بچه دارد و هر دو زن به دختر سومش شیر داده‌اند.

حضرت می‌فرمایند هم زن سوم که شیرخوار و جاریه‌اش (کنیزش) بوده بر آن مرد حرام شده و هم هر دو زنش، همه حرام شده‌اند. یعنی یک جاریه و 2 تا زن دارد که جاریه به آن دو تا زن شیر داده و این مرد خطا کرده است. خود جاریه و آن زنی که اول شیر داده، حرام شدند. شاهد مطلب این است که انگار زن اول و زن دوم، زن مرد بودند و زن اولی که بچه را شیر داده، آن بچه حکم فرزند این مرد را پیدا کرده است.

محل شاهد ما جاریه است که حکم فرزند آن مرد (صاحب شیر) را پیدا کرد. اما زن دوم حرام نیست، گو اینکه به بچه آن مرد شیر داده است. این بچه می‌شود بچه زن اول و ازدواج مرد با بچه آن زن حرام است، چون آن زن، همسرش بوده است. پس کسی که به بچه‌اش شیر داده شده بر زن شیرده حرام است.

شاهد مطلب اینکه زن دوم حرام نیست، چون زن آن مرد تبدیل به فرزندش شد و ازدواج مرد با مادر بچه این مرد اشکال ندارد. این روایت از این جهت ربطی به بحث ما پیدا نمی‌کند. تمام این حرف‌ها در مورد بحث رضاع بود.

محرمات مصاحرة و ازدواج 2 بخش است. بخش اول حرمت‌هایی که موقت و قابل برداشته شدن هستند و بخش دوم حرمت‌هایی که ابدی هستند (حرمت‌های سبب مصاحرة). حرمت‌های سبب مصاحرة 2 تاست. اولی خواهر زن و دومی زن پنجم که به اعتبار ازدواج، دو گروه ازدواج با آنها حرام می‌شود. اما ازدواجشان به اعتبار مصاحرة حرام و حرمتشان موقت است. یکی از حرمت‌های موقت که ازدواج با او حرام است، خواهر زن است. علت اینکه می‌گوییم حرمت موقت این است که تا وقتی که زنش، زنش باشد و وقتی زنش از زنیت او خارج شد، اشکال ندارد. یکی هم زن پنجم، یعنی تا وقتی 4 زن داشته باشد، ازدواج با همه زن‌ها به عنوان زن پنجم برایش حرام می‌شود، تا زمانی که حتی یکی از آن 4 زن طلاق را داد یا فوت شد، ازدواج با زن پنجم جایز می‌شود و زن پنجم تبدیل به زن چهارم می‌شود.

اینها که اسم اول هستند، جایز نیست، موقت‌هایی که ازدواج با آنها جایز نیست، محرمیت نیامده. عدم جواز ازدواج به خاطر ایجاد محرمیت نیست، بلکه به خاطر جهت دیگری است. شاهد مطلب این است که با زن پنجم و یا با خواهر زن می‌تواند ازدواج کند و فقط حرمت ازدواج است. لذا جواز نظر نیامده و کماکان حکم اجنبیه پیدا می‌کند.

اسم دوم کسانی که حرمت ابدی ازدواج است. ایشان می‌فرمایند گاهی حرمت ابدی ناشی از علقه زوجیت و گاهی ناشی از غیر علقه زوجیت است. اگر ناشی از علقه زوجیت باشد مثل مادر زن یا زن بابا یا عروس یا ربیبه (دختر زنی که این مرد با این زن ازدواج کرده به شرط دخول). در اینجا واضح‌ترین مصادیق حرمتی است که با مصاحرة و ازدواج ایجاد شده است.

ایشان می‌فرمایند بعضی‌ها مثل زن پسر و امثالهم حرمت ازدواج جایز نیست و جواز حرمت ابدی دارند و ناشی از علقه زوجیت است و کسی هم تفصیل بین این چند مورد قائل نشده است. اگر حرمت ازدواج، حرمت ابدی است، پس جواز نظر هم هست.

ایشان می‌فرمایند ما روایاتی داریم که اطلاق دارد و می‌گوید غسل دادن محارم جایز است. بعضی از ازدواج‌ها حرام است، به خاطر اینکه حرمت ابدی ناشی از غیر علقه زوجیت است، مثل زنای به ذات البعل و بحث 3 طلاقه که نظر به آنها جایز نیست، محرم نیستند و اجنبی هستند.

سؤال: اگر اجنبی هستند، چرا ابداً ازدواج با اینها جایز نیست؟ ازدواج جایز نبودن ربطی به محرمیت ندارد. چون بین این دو ملازمه نیست و ممکن است ازدواج با کسی جایز نباشد اما محرمیتی هم در کار نباشد. شاهدش زنای به ذات البعل است، یعنی اگر کسی به ذات البعل زنا کند، درست است که ازدواج با آن زن تا ابد حرام می‌شود، اما معنایش این است که نگاه به آن زن هم جایز است؟ ربطی به هم ندارد. اینها ربطی به ما نحن فیه ندارد، بنابراین حرمت ازدواج همه جا با محرمیت ملازمه ندارد. اگر حرمت، حرمت تکلیفی محض بود، این حرمت اصلاً جواز نظر نمی‌آورد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo