درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
1400/02/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجاب بانوان / بررسی محدوده حجاب بانوان / موارد استثناء حرمت نظر و یا لمس / حکم نگاه به صبی و صبیه و لمس آنها در صورتی که مکلف نشده باشند
اگر صبی و صبیه ممیز باشند، اما به سن تکلیف نرسیده باشند و مکلف نشده باشند، در این مورد از 3 حیثیت بحث میکنیم:
1. نگاه به آن دو،
2. نگاه آن دو به غیر،
3. لمس کردن آن دو.
البته طبق بیان آیتالله خویی بحث نگاه محل کلام قرار گرفت، نگاه به عورت آن دو، نگاه آن دو به عورت غیر، نگاه به غیر عورت آن دو و نگاه آن دو به غیر عورت غیر.
پس مقام اول نگاه آن دو به عورت غیر و نگاه غیر به عورت آن دو و مقام دوم غیر عورت است.
مقام اول این است که نگاه غیر به عورت آن دو جایز نیست و غیر باید عورتش را از آن دو بپوشاند، به خاطر اطلاق واژه مؤمن. اما آیا آن دو باید عورتشان را از غیر بپوشانند و یا نگاهشان به عورت غیر حرام است؟ خیر. چون آن دو به سن تکلیف نرسیدهاند و وجوب تستر عورت از غیر و یا حرمت نظر به عورت غیر، 2 حکم تکلیفی هستند که احکام تکلیفیه دائرمدار مکلف بودن هستند و چون تا قبل از بلوغ مکلف نیستند، پس نه واجب نیست که عورتشان را از غیر بپوشانند و نگاهشان به عورت غیر اشکال ندارد.
مرحوم نراقی مناقشه کرده و میفرمایند بحث جواز نظر به عورت غیر در ناحیه آن دو استثنا شده و جایز نیست که نگاه کنند، دلیلش هم لیستأذنکم است.
آیتالله خویی 2 مناقشه به کلام مرحوم نراقی میکنند.
مناقشه اول این است که ایشان میفرمایند وجوب از صیغه امر استفاده نمیشود، بلکه وجوب یعنی خود صیغه امر به دلالت لفظیه دال بر وجوب نیست بلکه وجوب از حکم عقل به لزوم اطاعت مولاست و اگر امر مولا به شیئی تعلق بگیرد، عقل میگوید اطاعت مولا در آن مورد واجب است، مگر اینکه ترخیصی وارد شود و تا وقتی که ترخیصی وارد نشود، عقل میگوید این چنین امری از مولا باید حتماً رعایت شود، پس، از حکم عقل، وجوب را از صیغه امر برداشت میکنیم.
ایشان میفرمایند در آیه قرآن لیستأذنکم (صیغه امر غایب) آمده، یعنی آن دو باید اذن بگیرند، اما استفاده وجوب نمیشود چون ترخیص وارد شده است. عقل میگوید واجب است تا وقتی که ترخیص وارد نشود و بعد ترخیص را وارد میکنیم و ترخیص حدیث رفع قلم از صبی است و سند و دلالتش هم درست است. پس استفاده وجوب نمیشود کرد. به تعبیر دیگر امر به شیء، شیءٌ و وجوب آن شیء، شیءٌ آخر است.
آیتالله خویی میفرمایند اطفالی که ممیز هستند اما بالغ نیستند، به اذن امر شدند و در عین حال که امر به اذن شدند، اما اذن گرفتن بر آن دو واجب نیست، چون ملازمهای بین این دو نیست. شاهد این مطلب اوامر استحبابیه است که امر هست اما وجوب نیست، پس صرف وجود امر دال بر وجوب نیست.
ایشان میفرمایند اگر بخواهد استفاده وجوب شود، باید امر شود و ترخیص هم نباشد و حال اینکه در ما نحن فیه ترخیص هست. لذا آیه قرآن امر را فهمانده، اما وجوب از آن استفاده نمیشود، چون مرخّص وجود دارد و مرخّصش هم حدیث رفع قلم عن الصبی است و اگر اینگونه باشد، استحباب از احکام تکلیفیه است.
پاسخش این است که رفع قلم از موارد امتنانیه است و اقتضای امتنان این است که واجبات و محرمات بر عهدهاش نیاید اما اینکه رعایت مستحب و رعایت مکروه برایش حساب نشود، امتنان است یا خلاف امتنان؟ لذا بعضیها میگویند عبادات صبی مقبول است و اینکه آیا ثوابش برای خودش نوشته میشود و یا برای والدینش، بحثٌ آخر است. اما عبادات صبی مخصوصاً صبی ممیز مشروعیت دارد.
پاسخ دوم آیتالله خویی به مرحوم نراقی این است که این آیه قرآن ربطی به ما نحن فیه ندارد، بلکه ناظر به این است که بچه ممیز، مرد و زن را در حالات نامناسب (مثل کنار هم خوابیدن و معاشقه و امثالهم) نبیند، ولو نگاهش به عورتشان هم نیفتد، بنابراین ایشان میفرمایند در این مورد جایز است. لیستأذنکم ناظر به نگاه عورت نیست، بلکه ناظر به این است که حالات نامناسبی را نبیند.
صاحب جواهر در جلد 29 صفحه 82 میفرمایند اگر شهوتش برانگیخته شود و زمینه شوق و میل به جنس مخالف دارد، از بحث نظر در حکم بالغ است و ولی (پدر) باید او را از نظر منع کنند، یعنی بر ولی هم نهی از منکر واجب است چون در حق او منکر انگاشته میشود. پس او حق ندارد و ولی هم باید او را از نظر به نامحرم منع کند. اجنبیه هم باید خودش را از او بپوشاند، وإلا اگر ممیز است ولی شهوتش برانگیخته نیست، یعنی صاحب جواهر ممیز قبل از بلوغ را به 2 قسم تقسیم کرده است.
اول ممیز غیر بالغی که هنوز شهوتش برانگیخته نشده، دوم ممیز غیر بالغی که شهوتش برانگیخته شده که در صورت برانگیخته شدن، بالغ است.
آیا این وجوب و حرمت دائرمدار تکلیف نیست؟ اگر یک دلیل خاص داشتیم که نسبت به ممیزی که شهوتش برانگیخته شده، حکم خاصی را بیان میکرد، اما فرض این است که این، اول کلام است. اما وقتی هنوز شهوت در او برانگیخته نشده و میلی به جنس مخالف ندارد، یعنی خوب و بد را میفهمد اما تمایلی در او ایجاد نشده است، مثل پسربچه 9 ساله در عرف این زمان.
در اینجا میفرمایند 2 قول وجود دارد. یک قول این است که در 3 وقت اینها باید استأذان کنند. صاحب جواهر میفرمایند حکم عورت در صبی و صبیه محدود به بلوغ است.
اما بلوغ چیست؟ بلوغ تحقق اسم مؤمن و مؤمنه نیست، بلکه قبل از بلوغ است. این دو قبل از بلوغشان عورت نیستند که دیگران به آنها نگاه نکنند، اما دیگران نسبت به آنها حق تلذذ ندارند. نظر به صبیه برای مرد اجنبی و نظر به صبی برای زن اجنبی، اگر در آن تلذذ و شهوت نباشد، اشکال ندارد.
مقام دوم این است که آیا صبی و صبیه غیر بالغ اما ممیز، به بدن دیگری میتوانند نگاه کنند؟ وقتی به عورت دیگری میتوانند نگاه کنند، پس به بدن او هم به طریق اولی میشود نگاه کرد. به خاطر حدیث رفع قلم که این حدیث واجب و محرم را به سن تکلیف اختصاص داده است که تکلیفی ندارند.
اما آیا نگاه مرد به صبیه غیر بالغه اما ممیزه و نگاه زن به صبی (نگاه حرام) جایز است؟ اگر گفتیم نگاه زن به مرد مثل نگاه مرد به مرد است (با توجه به اینکه مرد فقط باید عورتش را از زن بپوشاند)، با فرض اینکه قصد شهوت نباشد و وقتی گفتیم زن حق نگاه کردن به بدن مرد را ندارد، به طریق اولی نگاه به بدن بچه ممیز غیر بالغ جایز است. این، زمانی محل کلام قرار میگیرد که نگاه زن به بدن مرد جایز نباشد. نگاه زن به بدن بچه ممیز غیر بالغ و نیز نگاه مرد به بدن دختر ممیزه غیر بالغه چگونه است؟
آیتالله خویی میفرمایند ممکن است برای جواز به 2 دلیل استدلال کنیم. دلیل اول این است که مقتضی حرمت وجود ندارد چون و لایبدین زینتهن إلا لبعولتهن آمده است. اینکه زینتشان را فقط برای بعولت و شوهرانشان میتوانند اشکار کنند، فقط ناظر به افراد بالغ است چون این تکلیف است و تکلیف ناظر به بالغهاست و کسانی که به تکلیف رسیدهاند، پس تستر بر صبیه واجب نیست و نظر به او هم اشکال ندارد چون حرمت نظر از وجوب تستر استفاده شده و دلیلی بر حرمت نظر نداریم.
ایشان میفرمایند وجوب تستر در صبیه ثابت نیست پس نظر به او هم اشکال ندارد. سؤال: مگر کل بدن زن عورت است و نگاه به بدن او اشکال دارد؟ این، مربوط به بدن زن است و مرأه هم به کسی گفته میشود که مکلف باشد، به علاوه آنچه که مهم است دلیل روایی است.
[ ٢٥٤٩٦ ] ٢ ـ وعن محمد بن اسماعيل ، عن الفضل بن شاذان ، وعن أبي علي الاشعري ، عن محمد بن عبد الجبار جميعا ، عن صفوان بن يحيى ، عن عبد الرحمن بن الحجاج قال : سألت أبا إبراهيم عليهالسلام عن الجارية التي لم تدرك ، متى ينبغي لها أن تغطي رأسها ممن ليس بينها وبينه محرم؟ ومتى يجب عليها أن تقنع رأسه للصلاة؟ قال : لا تغطّي رأسها حتى تحرم عليها الصلاة.[1]
از صحیحه عبدالرحمن حجّاج در وسائل جلد 20 باب 126 حدیث 2 استفاده میکنیم تا وقتی که به سن حیض نرسیده، پوشاندن سر برای او لازم نیست. با همان ملازمهای که قبلاً گفتیم که راهی برای حرمت نظر نداشتیم إلا وجوب تستر، پس وقتی وجوب تستر نباشد و ابداع و اظهارش اشکال نداشته باشد، نگاه هم با همان ملازمه عرفیه اشکال ندارد، پس نگاه به بدنش هم اشکال ندارد. نگاه به بدن او (غیر از عورت) اشکال ندارد، نگاه او به عورت غیر به طریق اولی اشکال ندارد و نگاهش به بدن غیر هم اشکال ندارد.
آیا زن باید خودش را از صبی بپوشاند یا خیر؟ منظور از ظاهر آیهای که میفرمایند لم یظهروا علی عورات النساء، این است که طفل غیر ممیز است، لذا زن باید خودش را از طفل ممیز بپوشاند، یعنی در ظاهر این آیه طفل غیر ممیز استثنا شده است. اما در صحیحه بزنطی گفت تا زمانی که به سن احتلام برسد، پوشاندن مو لازم نیست.
[ ٢٥٤٩٧ ] ٣ ـ محمد بن علي بن الحسين بإسناده ، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر ، عن الرضا عليهالسلام قال : يؤخذ الغلام بالصلاة وهو ابن سبع سنين ، ولا تغطّي المرأة شعرها منه حتى يحتلم.[2]
[ ٢٥٤٩٨ ] ٤ ـ عبدالله بن جعفر في ( قرب الاسناد ) : عن أحمد بن محمد بن عيسى ، عن أحمد بن محمّد بن أبي نصر ، عن الرضا عليهالسلام قال : لا تغطي المرأة رأسها من الغلام حتى يبلغ الغلام.[3]
لذا بزنطی 2 صحیحه دارد که هر دو باب 126 حدیث 3 و 4 است و میگوید زن لازم نیست مویش را بپوشاند مگر اینکه بچه به سن بلوغ رسیده باشد.
پس این دو روایت را به آیه قرآن ضمیمه میکنیم و از این دو روایت استفاده میکنیم که اشکال ندارد. پس کشفش اشکال ندارد و تستر واجب نیست مادامی که صبی به مرحله احتلام نرسیده باشد. البته تمام اینها دائرمدار این است که شهوت برانگیخته نشده باشد اما وقتی شهوت برانگیخته شده باشد، زن باید در مقابل این پسر خودش را بپوشاند.