درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
1400/03/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجاب بانوان / بررسی محدوده حجاب بانوان / حکم بوسیدن و در آغوش کشیدن صبیه نامحرم
اگر دختر بچه و صبیهای که محرم انسان نیست، آیا قبل از 6 سالگی میشود او را بوسید و در آغوش گرفت یا خیر؟ صاحب عروه میفرمایند قبل از 6 سالگی با قید إذا لم یکن عن شهوته اشکال ندارد. آیتالله خویی میفرمایند بعد از 6 سالگی هم همینطور است و دلیلی که در اینجا مثبت حرمت باشد، وجود ندارد و چون چنین دلیلی وجود ندارد، طبعاً حرام نیست.
امام خمینی در تحریر مسئله 25 میفرمایند تا قبل از بلوغ نگاه به او اشکال ندارد، البته به شرطی که تلذذ و شهوت در آن نباشد و احتیاط مستحب این است که اکتفا کند به مواضعی که عادتاً با لباسهای متعارف پوشیده میشود. یعنی اگر عادت بر سترش است، بیشتر از آنها را نگاه نکند. عادتاً وجه، کفین، موی سر، ذراعین و قدمین را نمیپوشاند، ولی فخز، الیین، ظهر، صدر را باید بپوشاند. والاحوط که محل کلام قرار گرفت، احتیاط واجب است.
بر خلاف صاحب جواهر و آیتالله خویی، ایشان میفرمایند اگر به 6 سال رسید، نباید ببوسد و در آغوش نگیرد. آیتالله فاضل میفرمایند دلیل این مطلب 5 مورد است.
1. مزمره ابی احمد کاهلی
2. روایت زراره از امام صادق(علیهالسلام)
3. مرسله هارونبن مسلم
4. مرسله علیبن عقبه
5. روایت عبدالرحمنبن بحر.
ایشان میفرمایند بعضی از این روایتها ضعف سندی دارد، بعضی از این روایتها کلمه لاینبغی دارد و بعضی از این روایتها استثنائاً 5 سالگی را ملاک قرار داده نه 6 سالگی (روایت مرسله هارونبن مسلم). محصل همه اینها این است که حداکثر قائل به احتیاط واجب شویم چون ممکن است گاهی لاینبغی دال بر حرمت باشد، ولو تصریح به حرمت نیست.
آیتالله حکیم در عروه مسئله 36 میفرمایند صبیهای که هنوز به 6 سال نرسیده، سیره عملیه قطعیه، اصل برائت و نصوص این مطلب را میفهماند و ایشان هم قائل به کراهت دون الحرمه است. چرا حرمت نیست؟
ایشان میفرمایند در صحیح اول اقتصار و اکتفا شده به نهی بر دامن، در حالیکه سؤال هم از گذاشتن در دامن بوده و هم بوسیدن. ایشان میفرمایند حکم تغبیل استفاده نمیشود که حرمت داشته باشد چون میفرمایند کما یشیر و سؤال از هر دو بوده، ولی حضرت به یکی پاسخ داده است. آیتالله حکیم میفرمایند بوسیدن بعد از 6 سال اشکال ندارد و حداکثر کراهت دارد. با توجه به مجموعه این حرفها و با توجه به نهایت اهتمامی که شریعت نسبت به این قضایا قائل است، بنا بر احتیاط واجب نه ببوسد و نه بغل کند. سؤال: اگر یک زانی و زانیه مشغول عمل حرام باشند، آیا شخص میتواند به خاطر تحمل شهادت نگاه کند؟ چون اگر نبیند، نمیتواند بعداً شهادت دهد.
آیتالله فاضل میفرمایند در اینجا شهادت باید متوقف بر رؤیت کالمیل فی المکحله (سرمهدان) باشد. ایشان میفرمایند تذکره گفته اغوا منع است و صاحب جواهر هم میفرمایند نظر به فرج است و این کار حرام است و شهادت بر زنا عذر برای امر به پوشاندن نیست، چون شما باید بپوشانید و نگاه نکنید. شما که میخواهید بر زنا شهادت بدهید، جواز بر نگاه کردن تولید نمیکند، پس کسانی که شهادت میدهند، اگر اتفاقی چشمشان بیفتد، اشکال ندارد، نه اینکه خودشان نگاه کنند تا بعد بتوانند شهادت بدهند.
بحثی که در شهادات آمده این است که اگر از باب اتفاق بود و قصدی نداشت، اشکال ندارد، اما اگر عمداً دید، شهادتش به درد نمیخورد، چون میشود فاسق و حرام است و چون این نگاه، گناه کبیره است، باید یقین کنیم که توبه کرده و بعد توانسته شهادت بدهد، وإلا فاسق میشود و شهادت فاسق هم قبول نیست. مرحوم علامه در تذکره قائل به منع بوده اما در قواعد قائل به جواز نگاه شده است. چون میفرمایند این وسیله به اقامه حدی از حدود الهی است و جلوی تعمیم فساد و جرأت مردم بر این محرم گرفته میشود و اگر آن رکن حد زنا جاری کردن و جلوی این کار را گرفتن باشد، باب رکنی از ارکان شرع منسد میشود.
اما اینکه وسیله اقامه حدی از حدود الهی است، این حد معطل نمیشود، چون گاهی تصادفاً دیده میشود و اینکه جلوی امور فساد گرفته میشود این است که نفس اینکه انسان دقت کند و خودش نگاه کند، زمینهساز فساد بیننده است.
آیتالله فاضل میفرمایند شارع گفته شهادتتان باید به شکل کالمیل فی المکحله باشد که در این صورت باید همه جزئیات را کامل ببیند، در حالیکه از نزدیک دیدن آنها و اینکه آنها متوجه نشوند، سخت است. ظاهر قضیه این است که عمداً حق تحمل شهادت بر زنا را ندارد، مگر اینکه تصادفاً و از باب اتفاق چشمش افتاده باشد که بعداً بتواند شهادت دهد.