< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

99/09/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجاب بانوان / بررسی محدوده حجاب بانوان / ادله قائلان به وجوب ستر وجه و کفین / بررسی دلیل سوم (اجماع) و چهارم (سیره)

سخن ما در مورد مقدار پوشش لازم برای زن‌ها در نماز بود، فارغ از اینکه آیا بیننده‌ای باشد یا نباشد؟ مرد یا زن باشد؟ محرم یا نامحرم باشد؟، فرقی از این جهت نیست. بلکه به عنوان ارتباطی بین خلق و خالق رعایتاً برای آن حریم، دستور آن پوشش چگونه است؟ تمام بدن باید پوشانده شود، إلا ما خَرَج (جز آنچه که بیرون می‌ماند). یکی از آن موارد این است که قسمت‌هایی که می‌تواند خارج از مقدار پوشش باشد، چیست؟

تا اینجا گفته شد که سر را هم باید بپوشاند، ولو مرحوم ابن جنید عدم وجوب ستر را گفته بود و رسیدیم به موی سر و در این مورد هم اشاره شد که پوشاندن موی سر لازم است. ولو مرحوم ابن برّاج می‌فرمایند پوشاندن مو واجب نیست، ولی بعضی‌ها تأمل و بعضی‌ها توقف داشتند و بعضی‌ها متعرض این بحث نشده بودند. ما در این زمینه گفتیم که پوشاندن سر و موی سر، هر دو لازم است.

در اینجا کلام ما در بحث گردن و صورت است. در مورد گردن تعبیر مرحوم شهید در اَلفیه به گونه‌ای است که انگار ایشان توقف در پوشاندن گردن دارند. چون تعبیر ایشان این است که اُولی این است. تعبیر مرحوم شهید در ذکری این است که زنی که آزاد است، یعنی کنیز و أمه نیست، باید گردن خود را بپوشاند و دلیل مطلب را صحیحه زُراره می‌فرمایند که زن باید تَجَلُّل با ملحفه داشته باشد.

این روایت را مرحوم صاحب وسائل هم در کتاب الصلوه جلد 4 حدیث 9 باب 28 آورده است. سند این روایت صحیحه است. از امام باقر(علیه‌السلام) سؤال شد مقدار حداقلی که زن می‌تواند در آن نماز بخواند، چقدر است؟ ایشان فرمود یک پیراهن دِرع و یک ملحفه (پوششی که پارچه بلندی است که روی خود بیندازد و آن را روی سرش پهن کند و خودش را با آن می‌پوشاند).

شاهد مطلب این است که مرحوم شهید در ذکری می‌فرمایند حتماً باید پوشانده شود. دلیلش هم این است که وقتی انسان روی سرش ملحفه بیندازد و دور سرش بپیچد و تمام بدنش را با آن حفظ کند، طبیعی است که گردن هم پوشیده می‌شود. یا در تعبیر دیگری می‌فرمایند باید حداقل از خمار و درع استفاده کند. دلیل استفاده از کلمه خمار این است که در آن زمان متعارف در استعمال خمار و روسری این بوده که گردن را هم مثل سر می‌پوشاندند.

ممکن است کسی بگوید ما از جناب فُضَیل در ابواب لباس مصلی حدیث اول باب 28 روایتی داشتیم که می‌فرمایند حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) در پیراهنی نماز خواندند و روسری ایشان روی سرشان بود و بیشتر از آنچه که به وسیله آن مو و دو گوش ایشان را بپوشاند، نداشتند (سند صحیحه).

یا ممکن است کسی بگوید در اینجا به پوشاندن شَعر و و دو گوش ایشان اکتفا شده.

سؤال: پس گردن ایشان پوشانده نشده است؟ پاسخ این است که امام باقر(علیه‌السلام) علی‌الظاهر در مقام بیان این مطلب بودند که صورتشان پوشانده نبوده و در مقام نفی پوشش صورت ایشان بودند نه در مقام نفی پوشش گردن. چون معمولاً غالباً گردن با خمار در آن زمان پوشیده می‌شده و اینکه می‌فرمایند مو و دو گوشش را بپوشاند، کنایه از این است که وجوب ستر و پوشش وجه و صورت را نفی می‌کند. لذا گردن از این جهت محذوری ندارد و پوشش آن طبیعتاً واجب است.

پس ظاهر قضیه نسبت به گردن این است که مشکلی نیست. صاحب جواهر در کتاب جواهر جلد 8 صفحه 166 می‌فرمایند وقتی ملحفه را روی سر بیندازد، طبعاً ملحفه، گردن را هم می‌پوشاند. چون تجلّل یعنی دور خودش بپوشاند. صاحب جواهر خبر فُضَیل را هم قدرت مقاومت در مقابل نصوصی می‌داند که به قناع، مقنعه، خمار و امثالهم امر کرده‌اند که عادتاً ساتر عُنُق (گردن) است.

صاحب جواهر می‌فرمایند مرحوم علامه در تذکره فرموده خمار همان جلباب است یعنی چیزی که هم سر و هم گردن را می‌پوشاند. لذا مراد همین است و آن روایتی هم که در مورد حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیه) بود، برای نفی پوشش صورت است و ایشان می‌فرمایند خمار ایشان مانند خمار متعارفی بوده که آن مویی هم که روی کتفین و عنق ایشان می‌افتاده، طبعاً آن را هم می‌پوشانده و اینطور نبوده که حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیه) موهای خود را زیر خمار جمع کرده باشد. اتفاقاً این روایت بیشتر به درد این می‌خورد که گردنشان را پوشانده‌اند. چون مویی که روی گردن می‌افتد، پوشانده شده و طبعاً گردن هم پوشانده شده است.

لذا در اینجا مسئله پوشاندن گردن، مسئله‌ای است که ظاهراً در لزومش محذوری نیست. البته در روایت فضیل که در فوق اشاره شد، قائل هستیم که سندش محذوری ندارد، لذا آیت‌الله حکیم هم این روایت را به مصحح فضیل تعبیر کرده‌اند. چون درست است که در این سند محمدبن موسی‌بن متوکل و علی‌بن الحسین‌بن سعدآبادی هستند و در کتب قدماءِ رجالیین توثیق نشده‌اند، اما محمدبن موسی‌بن متوکل را که مرحوم علامه در خلاصه تصریح کردند، موثق است و ظاهر قضیه طبق آنچه که آیت‌الله خویی می‌فرمایند توثیق ایشان از توثیق مرحوم ابن طاووس در فلاح السائل گرفته شده، چون وقتی سندی را نقل می‌کند، پس وثاقت این فرد مورد اتفاق بوده و لااقلش این بوده که جمع زیادی او را توثیق کرده‌اند و از این جهت مشکلی ندارد.

علی‌بن الحسین‌بن سعدآبادی هم که از مشایخ کلینی و ابن قولویه در کامل الزیارات است، ولو نپذیریم که تمام مشایخ ابن قولویه ثقه هستند، اما بالاخره این مقدار از نقل برای ما ثابت می‌شود که شیخِ بلاواسطه‌ی کلینی و ابن قولویه، وثاقتشان مفروغ عنه است. اما فضیل‌بن یسار و یا فضیل‌بن عثمان هر دو موثق هستند و محذوری از این جهت نیست.

آیا پوشاندن صورت زن‌ها در نماز واجب است یا خیر؟

مرحوم صاحب جواهر در کتاب جواهر جلد 8 صفحه 69 می‌فرمایند إلا وجه و صورت زن‌ها که همچنان که مرحوم محقق صاحب شرایع این مسئله استثنا کرده‌اند که پوشاندن صورت لازم نیست. ایشان چند دلیل را اقامه می‌کنند.

دلیل اول اینکه آقایان یک اصل قطعی دارند و آیا در اینجا اصل، اصل عملی است؟ بالاخره به خاطر اینکه در وجوب شک می‌کنیم، آیا تکلیفی داریم یا خیر؟ اول کلام است.

دلیل دوم اینکه قبلاً گفتیم صورت از مواردی است که آقایان در مورد آن اجماع داشتند. دلیل اجماع را هم می‌فرمایند اینکه آقایان بر عدم وجوب ستر صورت اجماع دارند و در این مورد عده‌ای از بزرگان مثل مرحوم علامه در تذکره و منتَهَی المطلب، مرحوم فاضل جواد در مفتاح الکرامه، مرحوم شهید در ذکری و امثالهم به آن اشاره کرده‌اند.

دلیل سوم اینکه سیره قطعیه‌ای که بوده و تا زمان ما هم متصلاً ادامه دارد این است که زن‌ها در نماز صورت خود را نمی‌پوشانند. دلیل چهارم اینکه ابن عباس می‌فرمایند ما ظَهَرَ من الزینه که این، موردِ ظاهر از زینت است و محذوری ندارد و پوشاندنش لازم است.

سؤال: این مسئله چه ربطی به بحث نماز دارد؟

ایشان می‌فرمایند آقایان گفتند نگاه معمولی به وجه و صورت اشکالی ندارد. پس مشخص می‌شود که چه در نگاه معمولی و چه در نماز برای زن عورة نیست.

دلیل پنجم ظهور تعدادی از روایات موجود در قضیه از جمله مصححه فضیل است که اشاره می‌کند به اینکه حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) به تعبیر امام باقر(علیه‌السلام) نماز خواندند، پس مشخص می‌شود که صورتشان را نپوشاندند. چون در آن زمان رسم و متعارف نبوده که با مقنعه، خمار و امثالهم صورت را بپوشانند. یا روایت دیگری که در این زمینه داریم موثقه سماعه است و این موثقه در ابواب لباس مصلی باب 33 حدیث اول به این موضوع اشاره می‌کند. روایت از نظر سند مشکلی ندارد و موثقه است. در این روایت حضرت می‌فرمایند وقتی از مرأه سؤال می‌شود که آیا می‌تواند نماز بخواند در حالیکه نقاب به چهره زده است؟ حضرت می‌فرمایند اگر موضع سجود را کشف کند و پیشانی را کنار بزند، اشکالی ندارد. بلکه ما تعابیری داریم که در آن روایات استفاده می‌شود که نقاب زدن کراهت دارد.

آیت‌الله خویی می‌فرمایند ممکن است استفاده کنیم که مستحب است که صورت باز باشد. چون تعبیر دارد که اگر صورت را باز بگذارد و نپوشاند، این افضل است. طبعاً مجموعه این روایات که می‌گوید در نماز می‌شود به دِرع و خمار اکتفاء کرد، وافی به مدعای ما هست، چون خمار و مقنعه صورت را نمی‌پوشاند و اگر بخواهد صورت را با چیزی مثل نقاب بپوشاند، نقاب در نماز معتبر لازم نیست.

مطلب بعدی این است که چه مقدار از صورت، پوشاندنش در نماز واجب نیست؟ آیا به آن مقداری که فقط در وضو گرفتن پوشانده می‌شود یا مازاد بر آن مقدار را که می‌تواند فاصله بین گوش‌ها تا مقداری که بین دو انگشت قرار می‌گیرد، هم شامل شود؟

لذا طبق این تعبیر از کنار گوش ها تا وسط را می‌توانیم باز بگذاریم. مرحوم سید در عروه می‌فرمایند مقداری که در وضو شسته می‌شود، مقداری است که قدر متقیّن از دلیل جواز است، اما ممکن است بگوییم معنای وجه در بحث نماز وسیع‌تر از معنای وجه در وضو است.

وجه در وضو همان مقداری است که بین انگشت شصت و انگشت وسط قرار می‌گیرد، اما وجه در نماز خیر. چون در روایت مصححه‌ی فضیل گفتیم که حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیه) سر و گوش‌های خود را پوشاندند. پس مشخص می‌شود که بین گوش‌ها و گونه‌های حضرت مکشوف بوده است (از ناحیه عرض).

سؤال: آیا زیر چانه باید پوشانده شود؟ زیر چانه، صورت وضویی نیست یعنی در وضو لازم نیست زیر چانه را بپوشاند. باز ممکن است بگوییم به این اشاره نشده که حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیه) زیر چانه را پوشانده باشد. به علاوه اینکه خمار و مقنعه هم معمولاً زیر چانه را نمی‌پوشاند. مگر اینکه بگوییم خمار یا مقنعه از حدود چانه باشد و طبیعی است که زیر چانه پوشانده شود، ولو اینکه آیت‌الله خویی می‌فرمایند حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیه) زیر چانه را نپوشاندند. وقتی حضرت در اینجا صورتش را نپوشاندند، اما در روایت می‌گوید سر و دو گوش را پوشاندند و پوشاندن ایشان وقتی خمار داشتند، خمار، گردن را می‌پوشاند و علی‌القاعده شاید بشود گفت زیر چانه را می‌پوشانده‌اند. لذا اینکه با این روایت و امثال آن بخواهیم اثبات کنیم که پوشاندن زیر چانه واجب نیست، مشکل است.

لذا نتیجه می‌گیریم که صورت از آن مقداری که در وضو هست، دایره توسعه‌ای آن بیشتر است و مشخص می‌شود که پوشاندن دو گونه و فاصله بین دو گوش و کنار صورت لازم نیست و ظاهر این روایت این است که مقداری که در نماز پوشاندنش لازم نیست از مقداری که در وضو شستنش لازم است، دایره آن توسعه بیشتری دارد.

پس مشخص می‌شود که پوشاندن صورت در نماز واجب نیست. طبیعی است که انسان برای اینکه بداند آن مقداری را که باید بپوشاند، پوشانده، از باب مقدمه علمیه باید مقدار بیشتری را (آن مقداری که یقین دارد) بپوشاند تا یقین کند که به مقدار لازم را پوشانده است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo