< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

99/09/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجاب بانوان / بررسی محدوده حجاب بانوان / حکم وجوب پوشاندن زیورآلات

در جلسه قبل بیان شد که بانوان در نماز باید همه بدن را بپوشانند، البته چند عضو استثناء شد. یکی صورت بود که بنا بر احتیاط، مقداری از گردی صورت که نزدیک گوش‌هاست را بپوشاند و همچنین استثناء دوم سر انگشتان دست تا مچ می‌باشد. همه این موارد در صورتی است که زینت خارجی در این اعضا نباشد. مورد سوم پاها شد که از سر انگشتان تا مچ پا، چه روی پا و چه کف پا استثناء شده است. در نتیجه پوشاندن این سه مورد در نماز برای خانم‌ها واجب نیست.

مورد دیگر اینکه آیا پوشاندن داخل دهان از قبیل دندان یا زبان در حال نماز لازم است یا نه؟ فرض این است که نصوص اصلاً متعرض باطن و دهان نشدند که دندانها یا زبان را شامل شوند؛ مقتضای اصل، عدم پوشش است و علاوه بر این وقتی پوشاندن صورت لازم نیست، طبیعتاً دندانها و زبان هم از ملحقات صورت است، بنابراین پوشاندن آنها هم لازم نیست.

حال آیا زینت روی صورت از قبیل سرمه و دیگر زیورالات هم پوشاندنشان لازم است؟ طبعاً مشکلی ندارد زیرا دلیلی بر پوشاندن آنها نداشتیم. حتی اگر موی اضافه‌ای به موی سر اضافه کرده باشد، آن هم مشکلی ندارد. برخی مانند مرحوم آیت الله العظمی خویی به این موارد نیز اشاره کردند. شک می‌کنیم و مقتضای اصل، عدم وجوب پوشاندن این‌هاست. اگر بیننده‌ای در حال نگاه کردن باشد فرض متفاوتی است که ربطی به بحث نماز ندارد و در آینده خواهد آمد.

کیفیت ستر در توابع نماز

مطلب بعد این است که آیا در توابع نماز مثل رکعت احتیاط نماز یا قضاء جزء فراموش شده نماز و مثل سجده سهو و .. بازهم همان پوشش لازم به مقدار بیان شده در اصل نماز واجب است یا خیر؟

درباره نماز احتیاط واضح است که اولا نماز احتیاط خودش نماز است و در نماز مستقل واجب، همچنان که با طهارت بودن و ... شرط است، رعایت پوشش هم شرط است. ثانیا اگر نماز اصلی که انسان خواند ناقص بود، با توجه به روایات، نماز احتیاط متمم این نماز است و باید تمام آنچه که در خود آن نماز اصلی شرط بوده و رعایتش لازم بوده، طبعاً باید در این متمم هم رعایت شود.

اما نسبت به قضاء اجزای فراموش شده همچنانکه مرحوم آیت الله فاضل در کتاب تفصیل الشریعة، کتاب الصلاة می‌فرمایند: قضا آنچه انسان ترک کرده باید مثل همان مورد قضاشده انجام شود، الا در خصوصیت محلش. یعنی قبلاً باید نماز صبح را در وقت خود می‌خواندیم و ترک شد، پس قضای آن را در غیر وقتش به جا می‌آوریم.

پس اگر ستر شرط در اصل نماز است، در سجده فراموش‌شده هم ستر لازم است.

نکته سوم: آیا در دو سجده سهو رعایت پوشش لازم است؟ سجده بحث مستقل خود را دارد که در آینده به آن خواهیم پرداخت.

سوال: این مقدار پوشش خانم‌ها که بیان شد، آیا نسبت به نماز واجب و مستحب متفاوت است؟

خیر، در این جهت هیچ تفاوتی وجود ندارد و بر این مطلب توسط بزرگان ادعای اجماع شده است.

مرحوم نراقی[1] ادعای اجماع کرده‌اند. مرحوم آیت الله حکیم در ضمن بیان مرحوم یزدی در عروة مبنی بر

(مسألة 9): لا فرق في وجوب الستر و شرطيته بين أنواع الصلوات الواجبة و المستحبة. و يجب أيضاً في توابع الصلاة من قضاء الأجزاء المنسية، بل سجدتي السهو على الأحوط.[2]

می‌فرمایند: بلا خلاف ظاهر، بل حكي عليه الإجماع، و يقتضيه إطلاق الأدلة. [3]

مرحوم آیت الله خویی هم می‌فرمایند: مضافا بر عدم خلاف، حکایت اجماع هم کردند. [4]

دلیل دوم اطلاق است. در هیچکدام از ادله تصریح و تقیید به صلاة واجب نشده است. وقتی تعبیر به صلاة واجب نشده بود، مقتضای اطلاق ادله همین است.

درباره سجده سهو مرحوم سید یزدی می‌فرماید: بل سجدتي السهو على الأحوط[5] ، قائل به احتیاط وجوبی هستند. مرحوم آقای خویی درباره سجده سهو می‌فرمایند: و إن كان الأظهر عدم الوجوب، فإنّهما عمل مستقل شرّع لإرغام الشيطان الموقع للإنسان في السهو و النسيان، فمن الجائز أن لا يعتبر فيه ما يعتبر في أجزاء الصلاة، و حيث لا دليل على اعتبار الستر فيهما فيرجع إلى أصالة العدم[6] .

البته مرحوم صاحب جواهر می‌فرمایند: و الظاهر أن النافلة كالفريضة في ذلك، لأصالة الاشتراك، لكن قد يظهر من حمل ما في خبر ابن بكير من نفي البأس عن صلاة الحرمة مكشوفة الرأس في كشف اللثام على النافلة الفرق بينهما في الجملة. [7]

1- [8] [9] وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ بِالْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ الْحُرَّةِ أَنْ تُصَلِّيَ وَ هِيَ مَكْشُوفَةُ الرَّأْسِ.

2-[10] وَ عَنْهُ عَنْ أَبِي عَلِيِّ بْنِ‌[11] مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ أَنْ تُصَلِّيَ الْمَرْأَةُ الْمُسْلِمَةُ وَ لَيْسَ عَلَى رَأْسِهَا قِنَاعٌ.

قَالَ الشَّيْخُ يَحْتَمِلُ أَنْ يَكُونَ الْمُرَادُ بِهَذَيْنِ الْخَبَرَيْنِ الصَّغِيرَةَ مِنَ النِّسَاءِ دُونَ الْبَالِغَاتِ وَ يُمْكِنُ أَنْ يَكُونَ إِنَّمَا سُوِّغَ لَهُنَّ هَذَا فِي حَالٍ لَا يَقْدِرْنَ عَلَى الْقِنَاعِ وَ يَحْتَمِلُ أَنْ يَكُونَ الْمُرَادُ تُصَلِّي بِغَيْرِ قِنَاعٍ إِذَا كَانَ عَلَيْهَا ثَوْبٌ يَسْتُرُهَا مِنْ رَأْسِهَا إِلَى قَدَمَيْهَا قَالَ وَ الْخَبَرُ الثَّانِي لَيْسَ فِيهِ ذِكْرُ الْحُرَّةِ فَيُحْمَلُ عَلَى الْأَمَةِ. [12]

بررسی سندی روایات

البته روایت اخیر بخاطر أَبِي عَلِيِّ بْنِ‌ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي أَيُّوبَ که مجهول است، ضعف سند دارد.

اما روایت اول موثقه است و مرحوم محقق در معتبر این روایت را بخاطر وجود عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ ضعیف دانسته‌اند، اما ما قبلا گفتیم که عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ از نظر نقل روایت ثقه است.

علامه فقط به روایات شیعه اثنی عشری عمل می‌کردند، اما با این حال به روایات فطحی‌ها هم اخذ می‌کردند. عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ جز از اصحاب اجماع است؛ لذا این جهت، مضرّ به صحت این روایت نخواهد بود.

البته محمد بن عبدالله انصاری که در روایت اول وجود دارد، توثیق نشده است. محمد بن عبدالله بن غالب انصاری توثیق شده، ولی ظاهراً هر دو یک نفر هستند. چون طبقه هر دو آنها یکی است و راوی و مروی‌عنه ایشان هم مشتر ک است.

بررسی دلالی روایت اول

دلالت و فقه الحدیث این روایت می‌فرماید که نماز زن آزاده، مکشوفة الرأس اشکالی ندارد. البته حمل‌های گوناگون مرحوم شیخ حرّ عاملی آمد. یکی این بود که حمل بر صبیّه شده و حال آنکه لفظ الْمَرْأَةِ آمده؛ دیگر این‌که حمل بر حال ضرورت شده است. در جواب می‌گوییم اگر حال ضرورت باشد، اختصاص به سر ندارد بلکه هر قسمتی از بدن در هنگام اضطرار همین حکم را دارد. علاوه بر اینکه این حمل، تبرعی است، زیرا ظاهر روایت مربوط به حال اختیار است.

مرحوم صاحب حدائق می‌فرماید [13] [14] : حمل می‌کنیم بر این که تستّر به مقنعه واجب نیست ولی به ساتر دیگر واجب است.

این کلام ایشان هم مورد قبول نیست، زیرا روایت تصریح به مکشوفة الرأس دارد، که در اینصورت غیرمقنعه هم نپوشانده است. لذا معارضه رخ می‌دهد. معارضه هم با روایت دیگر از قبیل صحیحة زراره [15] [16] [17] وجود دارد. حضرت فرمودند سر را هم بپوشاند. لذا حمل بر صلاة مستحب هم نمی‌شود یا حمل بر استحباب پوشاندن سر هم نمی‌شود. لذا این موثقه را سنداً و دلالتاً می‌پذیریم، اما در مقابل نصوص مستفیضه و بلکه نصوصی که تواتر اجمالی داشتند در لزوم پوشاندن سر، قدرت مقاومت نخواهد داشت. آنها می‌شود مشهور و بیّن الرّشد، این روایت می‌شود شاذ و نادر، که باید کنار گذاشته شود. همچنان که مرحوم آیت الله خویی فرمودند.

کیفیت ستر در نماز میّت

مرحوم صاحب جواهر می‌فرماید: فالأقوى عدم اشتراطها به، للأصل، و إطلاق النصوص و عدم كونها من الصلاة حقيقة. [18]

آیا ستر در نماز میت واجب است؟ نه، بنا بر اصل. دلیل دوم اطلاق نصوص است. در روایاتی هم که در بحث نماز میت آمده این نصوص اطلاق دارند و در آنها سخنی از لزوم پوشیدن بدن نیامده است. علاوه بر اینکه اصل نماز میت، حقیقتا نماز نیست؛ بلکه دعا و تهلیل و تکبیر است. لذا ادله‌ای که فعل و شرطی را در نماز معتبر می‌داند، قدرت اعتبار ستر را در نماز میت ندارد.

مرحوم صاحب جواهر می‌فرمایند[19] : اگر بپذیریم که به نماز میت هم واقعاً نماز است، پس از بررسی نصوص در می‌یابیم که دلیلی به نحو اطلاق وجود ندارد که دلالت بر اعتبار ستر داشته باشد. لذا در ادامه ایشان می‌فرماید: آنچه در ذکری و جامع المقاصد می‌بینیم مبنی بر این‌که یا قائل به لزوم ستر هستند و یا مایل به لزوم ستر؛ مورد قبول ما نیست، زیرا حقیقتا نماز نیست. همچنان که مرحوم آیت الله خویی می‌فرمایند: ما به اصالة البرائه رجوع می‌کنیم و لو این‌که احتیاط مستحب این است که در نماز میت هم پوشش داشته باشند و رعایت ستر بشود.

نکته بعدی این است که در سجده تلاوت و سجده شکر هم آیا ستر لازم است؟ سجده تلاوت و شکر هم که اصلاً نماز نیستند. از اطلاق ادله عدم لزوم پوشش را در این دو سجده تلاوت و شکر استفاده می‌کنیم.

 


[11] بن في نسخة زائدة( هامش المخطوط).
[14] و أجاب عنها الشيخ بالحمل على الصغيرة أو على حال الضرورة. و قال في المعتبر ان هذه الرواية مطرحة لضعف عبد الله بن بكير فلا يترك لخبره الأخبار الصحيحة المتفق على مضمونها.أقول: و الأظهر عندي حمل الرواية على ان المراد بكشف الرأس يعنى من القناع الذي أشرنا سابقا إلى انه يستحب لها التقنع زيادة على ستر الرأس الواجب، و هو ليس ببعيد في مقام التأويل و الجمع بين الاخبار كما لا يخفى على من جاس خلال الديار، و مما ينفي عنه البعد الرواية الأخرى‌.
[17] قال: سألت أبا جعفر (عليه السلام) عن أدنى ما تصلي فيه المرأة؟ قال: درع وملحفة، فتنشرها على رأسها وتتجلل بها.
[19] و لو سلم و أنه على الاشتراك المعنوي فلا إطلاق في‌ ‌النصوص دال على اعتباره في مطلق الصلاة، مثل لا صلاة إلا بستر و نحوه كي تندرج فيه، كما لا يخفى على من لاحظها، و من ذلك يعلم حينئذ سقوط ما في الذكرى و جامع المقاصد من القول به أو الميل إليه، لأنها من الصلاة حقيقة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo