< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

99/10/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجاب بانوان / بررسی محدوده حجاب بانوان / حکم پوشش زن نسبت به زن و پوشش مرد نسبت به مرد / عورۀ بر چه اعضایی صدق می‌کند؟

با توجه به اینکه مرد از مرد و زن از زن باید همه‌ی عورة را بپوشاند (چه قُبُلاً و چه دُبُراً) عورة بر چه اعضایی صدق می‌کند؟ مراد از عورة را با توجه به لغت و برداشت عرف عقلا و همچنین آنچه که از مجموعه‌ی ادله گرفته شده، اشاره کردیم. مثلاً عورة در مرد قسمت جلوی بدن و دو بیضه‌ی او و قسمت پشت سر است که مشهور همین است.

شیخ طوسی در خِلاف و ابن ادریس در سرائر بر اینکه عورة مرد این اعضا می‌باشد، اجماع دارند. زن نسبت به بدن محرم خود (برادر و ...) ماسِوَای العورة را بدون قصد می‌تواند ببیند. باز تشخیص مقدار عورة مرد برای زن‌هایی که محل کلام ما در فقه حجاب، زن‌ها هستند، در آنجا هم تأثیرگذار است. بعضی‌ها می‌گویند از ناف تا زانو عورة است.

آیت‌الله حکیم می‌فرمایند با توجه به ادله‌ای که می‌گوید عورة فقط همان اعضاء خاص است، لذا این روایات را حمل بر استحباب می‌کنیم. در مرأه هم قُبُل و هم دُبُر در مقابل مرد نامحرم عورة هستند. دلیل شما چیست؟ همچنان که عده‌ای از بزرگان می‌گویند دلیل ما استمرار سیره‌ی متشرعه و عمل مسلمانان در این مطلب است. در طول تاریخ دیده شده که زن‌های متشرعه با هم به حمام می‌رفتند و در این حمام‌ها یکدیگر را می‌دیدند، ولی یک مورد نهی از شارع در این مسئله نداریم. این مسئله آنقدر محل ابتلا بوده که اگر نهیی می‌بوده، به خاطر کثرت محل ابتلا بودن، آن هم یک امرِ به این عظمت (برهنه شدن بدن)، با نهایت حیایی که اقتضای فطری زن و اقتضای متشرع بودن نساء مؤمناط است و آن همه تحفّظ بر عفاف و حجاب، اما در این جهت سهل‌المؤونه رفتار می‌کردند.

پس مشخص می‌شود که اگر واقعاً سترِ سایر بدن زن غیر از قسمت‌های جلو و پشت از زنان دیگر واجب بود، قطعاً به آنها می‌رسید و بر طبق آن عمل می‌کردند. زن و مرد فَرج را حفظ کنند و فرج هم به آن عضو خاص گفته می‌شود. لذا ما دلیلی بر لزوم پوشاندن بیشتر از قسمت جلو و پشت برای مرد در مقابل مرد و برای زن در مقابل زن نداریم.

در ادامه باید گفت در مورد زن‌های یهودی و نصرانی در کشورهای دیگر، مثلاً اگر زن مسلمانی در کشور دیگری در کنار زن یهودی یا نصرانی به استخر برود یا ماساژ بگیرد و بخواهد بدنش را در مقابل آن زن‌ها مکشوف یا باز کند، ایشان می‌فرمایند اینکه زن مسلمان، بدنش را در مقابل زن یهودی و نصرانی مکشوف کند، مکروه است.

در این زمینه اولین روایت، از صاحب وسائل در کتاب وسائل جلد 20 حدیث اول باب 98 می‌فرمایند زن حق ندارد. صاحب جواهر در کتاب جواهر جلد 29 به حرمت تصریح می‌کند. زن‌های مسلمان با زن‌های کافره همان رفتار را می‌کردند که با زن‌های مسلمان می‌کردند، یعنی اگر بدنشان برهنه بوده، در مقابل آنها هم همینطور بوده‌اند.

ایشان می‌فرمایند ذِمّیه حتی به وجه و کفّین زن مسلمان هم نباید نگاه کند، ولی با توجه به اینکه ذمیه به وظیفه‌ی خود عمل نمی‌کند، پس کنایه از این است که زن مسلمان باید خودش را از زن کافره بپوشاند. صاحب جواهر می‌فرمایند أشهُر جواز است. لذا اگر زن کافره‌ای أمه یا خدمتکار زن مسلمان باشد، مکشوف بودن زن مسلمان اشکالی ندارد، ولی اگر زن کافره‌ای أمه یا خدمتکار زن مسلمان نباشد، مکشوف بودن زن مسلمان اشکال دارد.

صاحب جواهر طبق آنچه که به جواز تصریح می‌کند، ما حداکثر قائل به کراهت می‌شویم. لذا اگر از لایَنبَغی حرمت را استفاده کنیم، اگر زن مسیحی که شوهر ندارد که برایش توصیف کند، اشکال ندارد، ولی اگر زن مسلمانی که برای کسی توصیف می‌کند، نباید جلوی او برهنه شد. مگر اینکه بگوییم این نوعِ نگاهِ غالبی است. از باب اینکه زن یهودی که حرمتی برای زبانش قائل نیست، یعنی به راحتی برای دیگران توصیف می‌کنند، اما زن مسلمان که می‌داند توصیف بدن زن مسلمانی برای مرد حرام است، علی‌القاعده رادِع و مانع است.

لذا آقایان می‌گویند لاینبغی را به مورد روایت اختصار می‌کنیم و حداکثر از آن استفاده‌ی کراهت می‌کنیم. چون این زن‌ها قائل به حرمت توصیف نیستند، زمینه‌ی توصیف برایشان فراهم نیست، ولی چون حشر و نشر زن مسلمان با نساء اهل ذمه (زن‌های یهودی) بوده، لذا از این دلیل استفاده‌ی حرمت نشد.

دلیل دوم آیه ای 31 است از سوره نور می‌باشد که می‌فرمایند مراد از نساءِهِنّ نساء مسلمان خودشان است و نساء غیر مسلمان داخل مستثنی منه باقی می‌ماند. پس ابداء در مقابل اینها حرام است.

در مورد دلیل دوم، 4 احتمال وجود دارد و بعضی از بزرگان این احتمالات را متعرض شده‌اند. در مورد کلمه لاینبغی بعضی‌ها می‌گویند ظهور در کراهت دارد و بعضی‌ها می‌گویند ظهور در حرمت دارد. اگر ظهور در حرمت دارد، باید ببینیم تعلیل چیست؟

تعلیلی که در اینجا آمده، آیت‌الله خویی و بعضی دیگر می‌فرمایند حتی جلوی حمل بر کراهت را هم می‌گیرد. چون اگر زن کافره به فرض از زن مسلمان پیش شوهرش تعریف کند، این حرام نیست و آیت‌الله خویی می‌فرمایند حتی مکروه هم نیست. برای دفع حرمت یا کراهتِ پوشیده نبودن بدن، معرفت یا شناخت مرد کافر به بدن زن مسلمان حرام نیست. ولی آیا می‌توانیم زمینه‌ی آن معرفت را فراهم کنیم؟ از این روایت کراهت را استفاده می‌کنیم. پس سبب و زمینه آن هم حرام نیست ولی مکروه است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo