درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1400/09/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه شعائر / بررسی اصطلاح "شعائر" در آیات / بررسی رابطه بین تعظیم و هتک شعائر / بیان برخی مصادیق شعائر

آیه ﴿ذَٰلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ﴾[1] می‌فرماید کسی که تعظیم کند حرمات خدای متعال را (یعنی آن چیزهایی که احترامش لازم و ترکش حرام است و هتکش حلال و جایز نیست) این تعظیم برای او خیر است نزد خدای متعال. حرمات یعنی حرام‌ها.

حرم استعمالات مختلفی دارد، مثل آیه ﴿وَقَالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدَىٰ مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنَا َوَلَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَمًا آمِنًا يُجْبَىٰ إِلَيْهِ ثَمَرَاتُ كُلِّ شَيْءٍ رِزْقًا مِنْ لَدُنَّا وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴾[2] . اقرب الموارد می‌گوید حرمت چیزی است که هتکش حلال و جایز نیست، بلکه حرام است و احترامش لازم است. جمع حرمت می‌شود حرمات، پس حرم جمع حرام و حرمات جمع حرمت است و استعمال دیگر حرم شهر حرام است.

در آیه فهو خیر له عند ربه، کلمه عند خیلی مهم است. آقایان می‌گویند عند ربه مقام بلندی است. در اصطلاح استعمالی، عند یعنی نزدیک. پس معلوم می‌شود که تعظیم محترمات عندالله واجب و یا حداقل مستحب است.

سؤال: محترمات عندالله چیست؟ آیا فقط بُدن، شتر، صفا و مروه است؟ اگر اینها محترم هستند، آیا خانه کعبه و امام معصوم (علیه السلام) نزد خدای متعال محترم نیست؟ مجالسی که در آنها ذکر فضائل اهل بیت (علیهم السلام) می‌شود، نزد خدای متعال حرمت ندارد؟ آیا منبر حسینی حرمت ندارد؟

مفرد و من یعظم حرمات الله حرمت است و حرمت به 2 معنا آمده است.

1- عدم حلال، پس حرمات الله یعنی معاصی الله

2- چیزی که محترم است. مثلاً عرب به زن می‌گوید حریم یعنی محترم و یا به اعتبار اینکه باید محدوده‌اش رعایت شود و نباید به آن نزدیک شد. پس حرمت الله چیزهایی است که محترم هستند و انسان باید نسبت به آنها تعظیم کند و از حد آنها خارج نشود.

وقتی نسبت به آنچه که دین آن را محترم شمرده وجوب تعظیم آمد و یا حتی استحباب تعظیم، طبعاً هتکش جایز نیست. اگر بگوییم بین احترام و هتک حد وسطی است، له وجه و حداقل هتکش یقیناً جایز نیست. ولی اگر بگوییم بین احترام و هتک حد وسط نیست، پس نه تنها نباید هتک کرد، بلکه حتماً باید تعظیم کرد، از 2 باب.

1- از باب اینکه امر به شیء مقتضی نهی از ضد عام شیء است. ضد عام احترام می‌شود عدم احترام و اگر گفتیم عدم احترام منطبق شود بر هتک، یقیناً حرام است، پس ترک احترام هم می‌شود حرام.

2- از باب صدق عرفی.

وعلى كل حال يكون المورد أيضا قرينة اخرى، على أن المراد بالشعائر في هذه الآية مناسك الحج لا مطلق المحترمات في الدين، فلا دلالة في هذه الاية على حرمة إهانة مطلق ما هو محترم في الدين.[3]

مرحوم بجنوردی می‌فرمایند احلال، اهانت محترمات نیست، لاتحلوا فقط مربوط به مناسک حج است و شاهدش قرینه سیاق است. انصافاً این آیه می‌فرماید بی مبالاتی نکنید به شعائرالله.

چه کسی گفته شعائرالله حج است؟ اینکه عام را تکرار می‌کند، معلوم می‌شود که این چیز دیگری است. اینکه کلمه لا تکرار شده، معنایش این نیست که احلال همین است که مسائل حج را رعایت نکنید، بلکه به نحو مطلق گفته و در مقام استعمال هم چون محل ابتلا بوده، چند مصداق هم برایش بیان شده است. تکرار عام بیان کننده این است که این با موارد قبلیش فرق می‌کند.

بعضی‌ گفته‌اند تقابل بین وجوب تعظیم و حرمت هتک، ملکه و عدم و یا ضدان لاثالث است. ملکه و عدم یعنی در جایی که زمینه تعظیم هست، اگر تعظیم نکند مصداق هتک است. ضدان لاثالث هم یعنی اگر در مورد آنچه که مستحق تعظیم است، تعظیم نکنیم، سر از هتک درمی‌آورد.

اگر چیزی وجوب تعظیم داشت و دین آن را محترم شمرد، هتکش هم در واجب التعظیم‌ها حرام است، یا از باب امر به شیء مقتضی نهی از ضد عام، یا از باب صدق عرفی و یا از باب اولویت (البته اولویت دفع المفسده اولی من جلب المنفعه). اگر آن قانون را قبول داشته باشیم، حرمت هتک از وجوب تعظیم اولویت دارد، وإلا اگر آن قاعده را قبول نکنیم، حداکثر از 2 راه ثابت می‌شود.

1- امر به شیء مقتضی نهی از ضد عام است.

2- از باب صدق عرفی

در آیه ﴿وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ ۖ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ ۖ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ ۚ كَذَٰلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾ [4] از سوره حج بدن جمع بدنه یعنی شتر قربانی است. البته مرحوم علامه طباطبایی در المیزان می‌فرمایند همه علم‌ها و نشانه‌هایی که برای طاعت الهی منصوب هستند. ایشان می‌فرمایند بدنه همان شتر قربانی است که آن را فربه می‌کردند.

چرا این مصادیق ذکر شده است؟ چون بیشترین تجلی در آن زمان مربوط به حج بوده است. اینها هم داخل در حج هستند و حج هم اول اسلام است. شاهدش آیه ﴿وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ﴾[5] از سوره حج است که نشان دهنده تأکید خدای متعال بر به پا داشتن حج بوده است که می‌فرماید اعلام عمومی کن برای مردم نسبت به حج و پیاده هم که شده بیایند و بر روی هر حیوانی که راه رفتن او را لاغر کرده، بیایند و از هر شکاف بین دو کوهی که عمیق است و از هر جا که شده بیایند. چون بحث حج در آن زمان به عنوان تجلی، شکوه و عظمت مسلمانان مطرح بوده، این شعائر از مثال‌های حج است.

تا اینجا استفاده کردیم که اهانت به محترمات عندالله حرام است و تعظیم محترمات عندالله به شرح زیر می‌باشد:

1- اگر بین تعظیم و اهانت حالت سومی نباشد، تعظیم واجب است.

2- اگر حالت سومی باشد، تعظیم واجب یا مستحب است.

پس تعظیم محترمات عندالله کلاً امری است راجح اعم از واجب و مستحب.

حتی اگر 3 فرض هم باشد و ترک تعظیم سر از صدق هتک دربیاورد، در آنجا تعظیم دوباره واجب می‌شود.

ذکر مصادیق:

1- محافل عزا

2- مواکب (موکب‌ها، هیئت‌ها) عزاداری

3- بکاء

4- کیفیت عزاداری

5- سینه‌زنی و به سر و صورت زدن

6- عویل

7- جزع

8- تمثیل

9- تشبیه (شبیه‌خوانی)

10- آلات صدادار مثل طبل، سنج

11- علم

12- تطبیر (قمه‌زنی)

13- ابکاء

14- تباکی

15- تشبیه الرجال، شامل نساء به رجال و رجال به نساء. آیا این داخل در باب تشبیه نمی‌شود؟

16- صیحه (با صدای بلند گریه کردن) زن در حضور مرد. آیا این گریه کردن و استماعش توسط مرد جایز است یا خیر ؟

17- ایذاء النفس

18- بذل مال و جان. تا چه محدوده‌ای؟ مطلق و یا هیچ؟

19- خونی شدن بدن

20- زیارت اهل بیت (علیهم السلام) از جمله زیارت پیاده (اربعین)

21- گریبان چاک زدن

22- گل‌مالی و امثالهم

23- انشاد شعر و سرودن

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo