درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/02/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه شعائر / بررسی مصادیق شعائر / شعیره پنجم / تقیّه / تقیّه در سنّت

کلام ما در یکی دیگر از شعائر بود بنام تقیه، لادین لمن لاتقیة له، التقیة دینی و دین ابائی، فضای تاریخی تقیه بیان شد در جلسه گذشته برخی از آیات را نیز بیان کردیم، جلسه امروز روایاتی است که می‌شود از آنها استفاده کرد.

تقیه در سنت

حدیث رفع که در اصول مفصل بحث کردیم.

حدیث رفع چند قرائت دارد، در برخی نه عنوان در برخی شش عنوان و در برخی سه عنوان وجود دارد، و عنوان محل شاهد ما در هر سه عنوان وجود دارد. رفع عن امتی تسعة: الخطأ و النسیان و ما اکرهوا علیه و ما لا یطیقون و ما لایعلمون و ما اضطروا الیه و الطیرة و التفکر فی الوسوسة فی الخلق ما لم ینطق بشفه.[1]

آیت الله سبحانی فقره اضطرار را شاهد می‌دانند. حقیر اکراه را نیز شاهد بحث می‌دانم.

آیات قرآن نیز اکراه را دلیل تقیه می‌دانند. و اضطرار بحث تقیه نیست، مثل اضطرار به اکل میتة، اضطرار عامل درونی و اکراه عامل بیرونی است و تقیه با عامل بیرونی مناسبت دارد.

حدیث دوم

که این حدیث صحیحه است

۲۱۳۹۲- مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ رِبْعِیٍّ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: التَّقِیَّةُ فِی کُلِّ ضَرُورَةٍ وَ صَاحِبُهَا أَعْلَمُ بِهَا حِینَ تَنْزِلُ بِهِ.[2]

حدیث سوم

۲۱۳۹۳- ۲- وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ إِسْمَاعِیلَ الْجُعْفِیِّ وَ مَعْمَرِ بْنِ یَحْیَی بْنِ سَامٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ زُرَارَةَ قَالُوا سَمِعْنَا أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ التَّقِیَّةُ فِی کُلِّ شَیْ ءٍ یُضْطَرُّ إِلَیْهِ ابْنُ آدَمَ فَقَدْ أَحَلَّهُ اللَّهُ لَهُ.[3]

دو عنوان در حدیث رفع جهت تقیه است و کراهت و اضطرار دو شیء مستقل هستند.

حدیث چهارم

۲۱۳۹۷- ۶-وَ عَنْهُ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَظْهَرَ الْإِیمَانَ ثُمَّ ظَهَرَ مِنْهُ مَا یَدُلُّ عَلَی نَقْضِهِ خَرَجَ مِمَّا وَصَفَ وَ أَظْهَرَ وَ کَانَ لَهُ نَاقِضاً إِلَّا أَنْ یَدَّعِیَ أَنَّهُ إِنَّمَا عَمِلَ ذَلِکَ تَقِیَّةً وَ مَعَ ذَلِکَ یُنْظَرُ فِیهِ فَإِنْ کَانَ لَیْسَ مِمَّا یُمْکِنُ أَنْ تَکُونَ التَّقِیَّةُ فِی مِثْلِهِ لَمْ یُقْبَلْ مِنْهُ ذَلِکَ لِأَنَّ لِلتَّقِیَّةِ مَوَاضِعَ مَنْ أَزَالَهَا عَنْ مواضع‌ها لَمْ تَسْتَقِمْ لَهُ وَ تَفْسِیرُ مَا یُتَّقَی مِثْلُ أَنْ یَکُونَ قَوْمُ سَوْءٍ ظَاهِرُ حُکْمِهِمْ وَ فِعْلِهِمْ عَلَی غَیْرِ حُکْمِ الْحَقِّ وَ فِعْلِهِ فَکُلُّ شَیْ ءٍ یَعْمَلُ الْمُؤْمِنُ بَیْنَهُمْ لِمَکَانِ التَّقِیَّةِ مِمَّا لَا یُؤَدِّی إِلَی الْفَسَادِ فِی الدِّینِ فَإِنَّهُ جَائِزٌ.[4]

سؤال: چه چیزی دین را فاسد می‌کند؟

پاسخ: تبری از اهل بیت علیهم السلام دین را فاسد می‌کند، حتی سب اهل بیت علیهم السلام نعوذ بالله جواز داده شده ولی تبری از آنها جایز نیست.

دو نفر را وادار کردند از اهل بیت دست بردارند، حضرت فرمودند آنکه تقیه کرد و زنده ماند اعقل بود و دیگری به بهشت رفت. تبری نوعی کفر واقعی است نه کفر ظاهری.

حدیث پنجم

۲۱۳۷۷- ۲۲- وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فِی حَدِیثِ شَرَائِعِ الدِّینِ قَالَ: وَ لَا یَحِلُّ قَتْلُ أَحَدٍ مِنَ الْکُفَّارِ وَ النُّصَّابِ فِی التَّقِیَّةِ إِلَّا قَاتِلٍ أَوْ سَاعٍ فِی فَسَادٍ وَ ذَلِکَ إِذَا لَمْ تَخَفْ عَلَی نَفْسِکَ وَ لَا عَلَی أَصْحَابِکَ وَ اسْتِعْمَالُ التَّقِیَّةِ فِی دَارِ التَّقِیَّةِ وَاجِبٌ وَ لَا حِنْثَ وَ لَا کَفَّارَةَ عَلَی مَنْ حَلَفَ تَقِیَّةً یَدْفَعُ بِذَلِکَ ظُلْماً عَنْ نَفْسِهِ.[5]

حدیث ششم

عنوان باب: الباب الأول فی الإیمان و الإسلام و ما یتعلق بهما الفصل الحادی عشر فی التقیة

قائل: امام صادق (علیه السلام)

مِنْ کتَابِ اَلتَّقِیةِ لِلْعَیاشِی قَالَ اَلصَّادِقُ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ: لاَ دِینَ لِمَنْ لاَ تَقِیةَ لَهُ وَ إِنَّ اَلتَّقِیةَ لَأَوْسَعُ مَا بَینَ اَلسَّمَاءِ وَ اَلْأَرْضِ.[6]

یعنی دایره تقیه گسترده است.

آیا دایره اضطرار هم وسیع است؟ خیر، اما گاهی با یکدیگر جمع می‌شوند.

آیت الله سبحانی عامل تقیه را نیز درونی و بیرونی می‌دانند ولی بنده عرض می‌کنم اکراه و اضطرار رو چیز هستند و تقیه نیز هر دو را شامل می‌شود ولی همه فروض اضطرار تقیه نیست اما همه موارد اکراه تقیه است.

ایشان می‌فرمایند یکی از آیات نیز آیه اضطرار است و غیر باغ و لا عاد یعنی منجر به کشتن دیگری نشود و یا منجر به زیاده روی در میزان مکره علیه نشود (اکراه بر یک ضربه شود ولی او را سه ضربه بزند)، و مورد آیه اضطرار اگرچه بخاطر گرسنگی است ولی موضوع آن اضطرار است عامل ممکن است داخلی باشد و یا بیرونی باشد.

﴿إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیکمُ الْمَیتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ﴾[7]

خدا فقط خوردن چيزهای نجس و نامطبوع را بر شما حرام كرده است مثل: حيوان مرده، خون، گوشت خوک و حيوان حلال‌گوشتي كه وقت سربريدنش نام غيرخدا را بر آن برده‌اند. البته هركه برای حفظ جانش، آن‌هم با بي‌ميلي و به‌اندازهٔ ضرورت، مجبور به خوردنشان شود، سهل‌انگاری نكرده؛ چون خدا آمرزنده مهربان است.

سپس ایشان کلمات علما را نقل می‌کنند و ما در جلسه بعد احکام خمسه تقیه را بیان می‌کنیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo