درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/11/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه شعائر / بررسی مصادیق شعائر / تقیّه / جمع بندی ادله سبّ و برائت

کلام ما در بحث تقیه در بحث سب و یا برائت نسبت به اهل بیت علیهم السلام بود برای حفظ جان که آیا جایز است یا نه، در این زمینه روایات خوانده شد و کلام به جمع بندی منتهی شد.

یکی از جمع‌ها کیفیت جمع‌بندی فقه الصادق جلد 17 صفحه 272 که فرمودند چهار طایفه روایت داریم:

1. افضلیت برائت و سب

2. افضلیت ترک تقیه

3. تساوی

4. تفصیل بین سب و برائت

ایشان در مقام جمع فرمودند طایفه متضمن افضلیت عمل به تقیه به خاطر این است که این صنف از رخصت آمده که انسان به آن اخذ کند و لذلک خلق الناس مفطورین علیها، طایفه افضلیت ترک تقیه به خاطر اشخاصی است که ترک تقیه برای آنها افضل است و بخاطر جایگاه مهمی که داشتند ترک تقیه برای آنها بهتر بوده چون برای دیگران تزلزل در دین سایرین ایجاد می‌شد و خصوصیت دارد.

طایفه سوم متضمن بیان حکم الله من حیث هو است و در مقام بیان افضلیت نیست که به دو نفر گفتند از امیر مومنان تبری بجویید هر دو اهل کوفه بودند، یکی تبری جست و نجات پیدا کرد و دیگری تبری نجست و شهید شد و حضرت فرمودند: اما الذی برء فرجل فقیه فی دینه و اما الذی لم یبرء فرجل تعجل الی الجنة و این طایفه حکم الله من حیث هو است.

طایفه چهارم تفصیل بین سب و برائت است که توسط حضرت صادق علیه السلام تکذیب شد و دو وجه را بیان کردیم.

اما وجه سوم: لازمه‌اش این است که جایگاه امیر المومنین از حضرت رسول بالاتر باشد چون برائت از حضرت رسول اشکال نداشته باشد ولی برائت از حضرت امیر اشکال داشته باشد، کما دل علیه الکتاب (کجای کتاب برائت جستن از پیامبر را مشکل می‌داند؟ مگر از حدیث در ذیل الا من اکره تبری از پیامبر باشد و بعد تبری از حضرت رسول در اوائل اسلام بوده و بعد بخاطر استحکام پایه‌های اسلام تبری از حضرت امیر مشکل باشد).

وجه چهارم

تعلیل آورده شده برای عدم برائتانی علی الفطرة، مع ان کل مولود یولد علی الفطرة

اگر این اشکال همین طوری تقریر شود عجیب است: ایشان بیان می‌کنند که در برخی اخبار تفصیل سب و برائت حضرت فرمودند انی علی الفطره و این چه حرفی است کل مولود علی الفطرة و این مسأله را قبول نداریم.

بنده عرض می‌کنم حضرت هم نفرمودند فقط من بر فطرت هستم و حضرت فرمودند چون بر همان فطرت صحیح هستم از من تبری نجویید. انی علی الفطره را اینطور معنا کنید که: من هم بر فطرت پاک خدا شناسی هستم.

خبر محمد بن میمون عن جعفر ابن محمد عن ابیه عن جده قال: قال امیر المومنین علیه السلام: ستدعون الی سبی فسبونی فتدعون الی البرائة منی فمدوا الرقاب فانی علی الفطرة.[1]

بنده عرض می‌کنم هر کسی بر فطرت خداشناسی باشد نمی‌شود از او تبری جست. خب مولودهای دیگر که از آنها تبری خواسته نشده و تبری از حضرت گویا تبری از اسلام است.

مشکل این تفصیل چیست؟ حضرت می‌فرمایند از منی که بر فطرت صحیح هستم برائت نجویید. لذا ما وجه چهارم را قبول نداریم.

ولی چه کنیم که حضرت صادق این روایت را تکذیب کردند.

وجه جمع آیت الله سبحانی در رسائل فقهیه جلد 7 صفحه 665: الثانی التبری عن امیر المومنین و اولاده ورد در غیر واحدی در روایات که رخص فی سبه عند الاکراه و لم یرخص فی البرائة منه تذکر منها.[2]

اولین روایت محمد بن میمون است که ضعیف السند است، چرا چون نجاشی محمد بن میمون را توثیق نکرده و ضعیف است.

روایت دوم ما رواهه علی بن علی اخی دعبل ابن علی خزاعی از امام رضا از امام کاظم عن آبائه عن امیر المومنین: انکم ستعرضون علی سبی فان خفتم علی انفسکم فسبونی علی و انکم ستعرضون علی البرائة منی فلاتفعلوا فانی علی الفطرة و حضرت بین سب و برائت تفصیل می‌دهند و این روایت بخاطر هلال بن محمد الحفار توثیق نشده و اسماعیل بن علی دعبلی هم ضعیف است، علامه در خلاصه: لااعتمد علی روایته، لشهادة المشایخ علیه بالضعف و الاختلال بالروایة.

آنچه در نهج البلاغه آمده: اما انه سیظهر علیکم بعدی رجل رحب البلعوم مندحق البطن یاکل ما یجد و یطلب ما لایجد فاقتلوه و لن تقتلوه الا و انه سیامرکم بسبی و البرائة منی فاما السب فسبونی فانه زکاة و لکم نجاة و اما البرائة فلا تتبرءوا منی فانی ولدت علی الفطرة و سبقت الی الایمان و الهجرة.[3]

سب من برای من تزکیه است و برای شما نجات است. و حضرت اسبق الناس ایمانا هستند.

این روایت سندا مشکلی ندارد، و قد افتی الشیخ المفید بمضمون هذه الروایات فی ارشاد و قال استفاض عن امیر المومنین الی نقل هذه الروایة، ارشاد صفحه 169 آمده و در وسائل ابواب امر به معروف آمده است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo