درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/02/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: استصحاب / تنبیهات استصحاب / تنبیه هجدهم - قاعده فراغ و تجاوز - موارد ورود در غیر

اگر قاعده فراغ و تجاوز را در بحث آیت الله خویی دنبال کنیم تقریباً تمام حرف ها را بیان کردیم.

یکی از مطالبی که بزرگان نوعا متعرض می‌شوند

شرط جریان قاعدة الفراغ و التجاوز دخول در غیر است و سوال در این بود که آن غیر چیست و به چه چیزی تعلق میگیرد.

شک ما در جزء اخیر است و داخل در غیر شدیم که بیان شد.

مقام امروز بحث درباره این است که ما شک در غیر جزء اخیر داریم.

تحریر محل های نزاع

شک در دخول در غیری که جزء عمل است و جزء اخیر نیست.

غیر گاهی اجزاء مستقله هستند و به حسب ادله شرعیه اجزاء هستند، مثل دخول در رکوع و شک در حمد و سوره، داخل در رکوع که جزء اخیر نیست و جزء دیگر در این مورد مستقل است، قاعده تجاوز در این بخش قطعاً جاری می‌شود و قدر متیقن آن است.

در ادامه می‌فرمایند: جزء الجزء هم شامل می‌شود؛ مثل شک در خواندن حمد پس از دخول در سوره و جزء مستقل نیست چون مجموعه حمد و سوره جزء محسوب می‌شوند.

حال اگر اینطور باشد، در جزء الجزء فقط حمد و سوره است، یا خود حمد و سوره هم داخل در این بحث هستند، و آیا هر کلمه‌ای نسبت به کلمه دیگر هم همینطور است یا خیر، مثل شک در ایاک بعد از دخول در نعبد، مشکوک جزء اخیر نیست و غیر کلمه ای از کلمات نماز است، و محل کلام و نزاع است، حتی حرفی در حرف دیگر نیز در این بحث وجود دارد، شک در تلفظ عین در نعبد پس از اداء این کلمه و فرد شاک در جزء غیر اخیر بوده است و وارد در غیری است که جزء أجزاء است.

بحثی دیگر: این بحث در شرایط نیز جریان دارد یا خیر؟

در مقدمات اجزا جاری است یا خیر؟ هوی الی السجود جزء نیست و مقدمه سجده است، ولی در این حال اگر شک در رکوع کنیم مطلب در اینجا هم منطبق است یا خیر؟

مثال ایشان: در حال قیام شک در سجده کند، و در حال اینکه جزء بعد قرائت قائما سوره است.

این چند نکته در توسعه نطاق قاعده تجاوز بر ما نحن فیه.

کلام سید صاحب عروه

المقام الثانی)- فی تحقیق معنی الغیر عند الشک فی الأجزاء الأخر غیر الجزء الأخیر. فهل المراد بالغیر- الّذی یعتبر الدخول فیه فی قاعدة التجاوز- هو خصوص الأجزاء المستقلة التی اعتبرت اجزاء بحسب الأدلة الشرعیة، أو یشمل جزء الجزء أیضا؟ و علی تقدیر الشمول هل یختص بمثل الحمد و السورة، أو یشمل کل آیة بالنسبة إلی آیة أخری؟ و علی تقدیر الشمول هل یشمل کل کلمة بالنسبة إلی کلمة أخری بل کل حرف بالنسبة إلی حرف آخر من کلمة واحدة؟ و علی کل تقدیر هل هو مختص بالأجزاء أو یشمل المقدمات أیضا؟ کما إذا شک فی القراءة بعد الهوی إلی الرکوع، أو شک فی الرکوع بعد الهوی إلی السجود، أو شک فی السجود بعد النهوض إلی القیام، بل یشمل الزیادات المأتی بها سهواً کما اختاره السید (ره) فی العروة، و حکم بأنه لو شک فی السجدة مع عدم الإتیان بالتشهد سهواً- فقام- لا یعتنی به، لکونه بعد الدخول فی الغیر- و هو القیام- مع کونه مجرد زیادة سهویة.[1]

سید صاحب عروة اضافه دیگری نیز دارند؛ در حال سلام تشهد انجام نداده و شک در سجده داشته باشد، بعد البعد را انجام داده و در حال انجام سلام شک داشته باشد.

و اگر دخول در غیر شرط باشد، فقط شامل اجزاء واجب است یا اجزاء مستحب را نیز شامل می‌شود.

ایشان می‌فرمایند قدر متیقن دخول در اجزاء مستقل است، و در این حال قاعده تجاوز قطعاً جاری می‌شود؛ مثل شک در قرائت در حال رکوع نه هوی الی الرکوع.

دلیل مطلب: مثل شک در اذان پس از دخول در اقامه و همین‌طور روایت ادامه دارد...

فنقول: القدر المتیقن هی الاجزاء المستقلة، کالأمثلة المذکورة فی صحیحة زرارة المتقدمة من الشک فی الأذان بعد الدخول فی الإقامة، و الشک فی الإقامة بعد الدخول فی التکبیر إلی آخر ما ذکر فیها من الفروض. و لا یجب الاقتصار علی الاجزاء المذکورة فیها، بل تجری قاعدة التجاوز عند الشک فی غیرها من الاجزاء المستقلة، کما إذا شک فی السجود بعد الدخول فی التشهد. و ذلک، لأن الأمثلة المذکورة فی الصحیحة مذکورة فی السؤال، و المتبع إنما هو إطلاق قوله علیه السلام فی الجواب: «یا زرارة إذا خرجت من شی‌ء ثم دخلت فی غیره فشکک لیس بشی‌ء» و لا یتوهم اختصاص جریان القاعدة عند الشک فی السجود بما إذا شک فیه بعد الدخول فی القیام، لأنه هو المذکور فی کلام الإمام علیه السلام فی موثقة إسماعیل بن جابر، فلا تجری عند الشک فی السجود بعد الدخول فی التشهد. و ذلک، لعموم قوله علیه السلام فی ذیل الموثقة:

کل شی‌ء شک فیه مما قد جاوزه و دخل فی غیره، فلیمض علیه» و لعل الشک فی السجود المفروض فی الموثقة هو الشک فیه فی الرکعة الأولی، فیکون صدق الدخول فی الغیر منحصراً بالدخول فی القیام، لعدم التشهد فی الرکعة الأولی.

و بالجملة لا مجال لتوهم اختصاص القاعدة بالأمثلة المذکورة فی الصحیحة و الموثقة بعد عموم الجواب فی کلام الإمام علیه السلام، بل تجری فی جمیع الاجزاء المستقلة و منها الحمد و السورة، فلا مانع من جریان قاعدة التجاوز عند الشک فی الحمد بعد الدخول فی السورة، فان جزئیة الحمد ثابتة بقوله علیه السلام: «لا صلاة إلا بفاتحة الکتاب» و جزئیة السورة ثابتة بأدلة أخری دالة علی وجوب قراءة سورة تامة بعد الحمد، فاعتبر الحمد بحسب الدلیل الشرعی جزءاً، و السورة جزءاً آخر و ان کانت القراءة بأجمعها قد تعد جزء واحداً و هی شاملة لهما، فتجری القاعدة عند الشک فی الحمد بعد الدخول فی السورة[2] .

۱۰۵۲۴- ۱- [۳] مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ شَکَّ فِی الْأَذَانِ وَ قَدْ دَخَلَ فِی الْإِقَامَةِ قَالَ یَمْضِی قُلْتُ رَجُلٌ شَکَّ فِی الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ وَ قَدْ کَبَّرَ قَالَ یَمْضِی قُلْتُ رَجُلٌ شَکَّ فِی التَّکْبِیرِ وَ قَدْ قَرَأَ قَالَ یَمْضِی قُلْتُ شَکَّ فِی الْقِرَاءَةِ وَ قَدْ رَکَعَ قَالَ یَمْضِی قُلْتُ شَکَّ فِی الرُّکُوعِ وَ قَدْ سَجَدَ قَالَ یَمْضِی عَلَی صَلَاتِهِ ثُمَّ قَالَ یَا زُرَارَةُ إِذَا خَرَجْتَ مِنْ شَیْ ءٍ ثُمَّ دَخَلْتَ فِی غَیْرِهِ فَشَکُّکَ لَیْسَ بِشَیْ ءٍ.[3]

سپس می‌فرمایند: مورد روایت اجزاء را بیان کرده ولی اختصاص به مورد روایت ندارد و هر جزء مستقلی را شامل می‌شود حتی دخول در تشهد و شک در سجود و ضابطه در اینجا نیز منطبق است. روایت در مقام بیان قاعده کلی است که در حال جزء مستقل شدی و شک در جزء قبل صورت گرفته است اگرچه که در متن روایت نیامده باشد.

برخی گفته اند شک در سجده و در قیام داخل شده باشد، فقط همین محل جریان قاعده است، دخول در تشهد و شک در سجده هم محل جریان قاعده است. لذا اینگونه توهم نشود که قاعده تجاوز منحصر در مورد روایت است.

دلیل: قاعده بر این موارد منطبق است؛

۸۰۷۱- ۴- وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ (قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع) إِنْ شَکَّ فِی الرُّکُوعِ بَعْدَ مَا سَجَدَ فَلْیَمْضِ وَ إِنْ شَکَّ فِی السُّجُودِ بَعْدَ مَا قَامَ فَلْیَمْضِ کُلُّ شَیْ ءٍ شَکَّ فِیهِ مِمَّا قَدْ جَاوَزَهُ وَ دَخَلَ فِی غَیْرِهِ فَلْیَمْضِ عَلَیْهِ.[4]

۸۲۰۵- ۴- مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: إِنْ شَکَّ فِی الرُّکُوعِ بَعْدَ مَا سَجَدَ فَلْیَمْضِ وَ إِنْ شَکَّ فِی السُّجُودِ بَعْدَ مَا قَامَ فَلْیَمْضِ کُلُّ شَیْ ءٍ شَکَّ فِیهِ مِمَّا قَدْ جَاوَزَهُ وَ دَخَلَ فِی غَیْرِهِ فَلْیَمْضِ عَلَیْهِ.[5]

خصوصیت جواب حضرت هم بخاطر خصوصیت سوال بوده است.

همین ضابطه در حمد و سوره نسبت به یکدیگر هم مطرح می‌شود چون هر کدام جزئی مستقل هستند به قرینه لاصلاة الا بفاتحة الکتاب پس سوره حمد با پس از آن مستقل هستند.

در شک در آیه هم به خاطر عمومیت قاعده قاعده تجاوز جاری می‌شود به قرینه خواندن آیه های سجده دار حکم های خاصی دارند، پس دخول در یک آیه پس از فراغ در آیه قبل محل جریان قاعده فراغ است.

مناقشه محقق نائینی و پاسخ آیت الله خویی در جلسه بعد خواهد آمد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo