درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/02/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: استصحاب / تنبیهات استصحاب / تنبیه هجدهم / قاعده فراغ و تجاوز / موارد ورود در غیر

تفصیل صاحب مدارک در مساله

کلام ما در این سخن بود که صاحب مدارک تفصیلی بین دو فرض مسأله قائل شدند:

     هوی الی السجود و شک در رکوع

     نهوض الی القیام و شک در سجده

صاحب مدارک فرمودند: در مقام اول قاعده تجاوز جاری است، اما در فرض دوم این قاعده جاری نمی‌شود.

صاحب حدائق در هر دو فرض قائل به جریان و عدم جریان علی السواء دانستند.

مرحوم آیت الله خویی ناظر به روایات فرمودند باید بررسی کنیم.

روایت عبد الرحمن بن ابی عبد الله گفته است در فرض دوم به شک باید اعتنا کرد ولی در فرض اول نباید به شک اعتنا کرد.

روایت دوم در بحث هوی الی السجود که روایت عبد الرحمن بن ابی عبد الله است؛

۸۰۷۳- ۶-وَ عَنْهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ أَهْوَی إِلَی السُّجُودِ فَلَمْ یَدْرِ أَ رَکَعَ أَمْ لَمْ یَرْکَعْ قَالَ قَدْ رَکَعَ.[1]

آیت الله خویی

در هوی الی السجود محقق نائینی از این روایت جواب دادند؛

روایت مذکور از جهتی اطلاق دارد: نگفته آیا به سجده رسیده است یا خیر؟

در موثقه اسماعیل بن جابر می‌خوایم

۸۰۷۱- ۴-وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ (قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع): اِنْ شَکَّ فِی الرُّکُوعِ بَعْدَ مَا سَجَدَ فَلْیَمْضِ وَ إِنْ شَکَّ فِی السُّجُودِ بَعْدَ مَا قَامَ فَلْیَمْضِ کُلُّ شَیْ ءٍ شَکَّ فِیهِ مِمَّا قَدْ جَاوَزَهُ وَ دَخَلَ فِی غَیْرِهِ فَلْیَمْضِ عَلَیْهِ.[2]

و این روایت بعد سجده را دانسته است و در هوی الی السجود باید به شک اعتنا کند. در حال نهوض الی القیام هم باید به شک اعتنا کند.

آیت الله خویی

موثقه اسماعیل بن جابر قاعده تجاوز را پس از ورود به سجده می‌داند و نمی‌تواند مقید و مخصص صحیحه باشد، منطوقا منافاتی بین این دو نیست و هر دو در جریان قاعده تجاوز موافق هستند.

اما از جهت مفهوم در موثقه سالبه به انتفاء موضوع است، و روایت در آن جهت ساکت است. و مفهوم آن موردی است که شک در رکوع نداشته باشد.

جواب از صحیحه:

دلالت آن بر مدعا تمام نیست، و مدعا هوی الی السجود است، چون در روایت اهوی آمده است و فعل ماضی دلالت بر تحقق هوی الی السجود دارد و قطعاً سجده صورت گرفته است. اگر فعل مضارع می‌آید به غرض نزدیک تر بود.

خیلی از موارد فعل مضارع شامل حالی می‌شود که فعل ماضی شامل آن نمی‌شود مثل زید یصلی و زید صلی، در مثال دوم یعنی زید از عمل فارغ شده است، در ما نحن فیه احتمال عدم شمول هوی الی السجود را حداکثر باید بدهیم و صحیحه مجمل می‌شود.

و در فرضی که در هوی الی السجود است باید مجدد رکوع را بجا بیاورد.

نقد آیت الله خویی: اهوی الی السجود ناظر به هوی الی السجود است و الا می‌فرمودند سجد و اهوی الی السجود ناظر به اولین لحظه ورود در هوی الی السجود است.

در صحیحه نیز اگر بعدما سجد مفهوم وصف باشد باز هم موثقه مخصص صحیحه است و نباید به شک اعتنا شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo