درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/02/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: استصحاب / تنبیهات استصحاب / تنبیه هجدهم / قاعده فراغ و تجاوز / موارد جریان قاعده

هفتمین مطلبی که آیت الله خویی در مصباح الاصول متعرض شدند نسبت به دو واجبی است که مترتب بر یکدیگر هستند، مثل نماز ظهر و عصر که نماز عصر شرعا بر نماز ظهر متقدم است.

فرد وارد نماز عصر شده و شک می‌کند که نماز ظهر را بجا آورده است یا خیر؟

قاعده تجاوز نسبت به نماز ظهر جاری می‌شود چون نماز ظهر شرط متقدم نماز عصر است و تجاوز از محل شرط مشکوک که نماز ظهر باشد گذشته

است. و نماز عصر را ادامه می‌دهیم.

مرحوم آیت الله خویی می‌فرمایند: توهم فوق به دو جهت مورد اشکال است.

جهت اول: فرمایش شیخ اعظم و من تبع

ما هم قائل به ترتیب نماز ظهر و عصر هستیم، اما این ترتیب مختص به حال ذکران و عدم نسیان است. اما اگر فرد فراموش کرد چنین ترتیبی دیگر نیاز نیست رعایت شود حال آنکه ما نمی‌دانیم نماز عصر ما مقدم بر ظهر است یا موخر از آن و در حال غفلت تقدم نماز ظهر بر عصر شرط نیست. پس در شک ما تجاوز از محلی نیست چون شرطیت ترتیب از بین رفته فلذا یا از باب اشتغال ذمه و یا از باب استصحاب عدم اتیان نماز ظهر مشغول نماز ظهر شویم و بعد بحث عدول از نیت نماز موجود مطرح می‌شود.

بیان استاد:

اینجا فرض نسیان نیست و فرض غفلت هم نیست و فرد نمی‌داند نماز ظهر اتیان شده یا نه، بله به احتمال تقدم نماز عصر به ظهر بازمی‌گردد اما نسبت به انجام نماز عصر غفلت نداریم، و سلمنا که حال غفلت باشد از کجا ترتیب را مختص به حال ذکران دانستید؟ در هر شرایطی نماز ظهر باید مقدم بر نماز عصر باشد.

جهت دوم:

قاعده تجاوز جاری نمی‌شود.

اگر کسی ترتیب نماز ظهر و عصر را واقعی بداند و اختصاص به حال ذکران نداند؛ نماز ظهر دو حیثیت دارد، اولا واجب نفسی است، مصلحت ملزمه در اتیان آن است و ما وجب لنفسه است، بله نماز عصر باید تأخر داشته باشد اما نماز ظهر لازم نیست پس از آن نماز عصر بیاید و مشروط به تأخر نماز عصر نیست. پس نماز ظهر وجوب نفسی دارد پس اگر نماز عصر را نخواند هیچ واجبی از او فوت نشده. حیثیت دوم وجوب غیری آن است.

اگر فرد داخل نماز عصر شود و شک در نماز ظهر داشته باشد حیثیت اولی محفوظ است، چون وجوب نفسی داشته است و شک در وجوب نفسی اقتضای قاعده اشتغال را دارد و تجاوز از محل صورت نگرفته است.

حال اگر واجب باشد نماز ظهر اتیان شود، قاعده تجاوز جاری نمی‌شود از جهت وجوب غیری، نمی‌توان از باب مقدمیت قاعده را نسبت به نماز ظهر جاری کنیم، چون صحیح است حیثیت ثانویه دارد اما حیثیت اولیه آن مقدم است و بنابر وجوب نفسی به قوت خود باقی است و نماز ظهر باید اتیان شود.

البته اینجا بخاطر وجود نص خاص از قاعده عدول استفاده می‌شود؛ در نماز های واجب مترتب بر یکدیگر تا محل آن نگذشته است می‌توان از بعدی به قبلی یا بالعکس عدول کنیم، از ظهر به عصر یا بالعکس و بخاطر دلیل خاص از ظهر به عصر نمی‌شود عدول کرد که باید به ادله مراجعه کرد، البته عدول عشا به مغرب پس از رکوع رکعت چهارم امکان ندارد.

روایت عدول

۵۱۸۷- ۱-مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا نَسِیتَ صَلَاةً أَوْ صَلَّیْتَهَا بِغَیْرِ وُضُوءٍ وَ کَانَ عَلَیْکَ قَضَاءُ صَلَوَاتٍ فَابْدَأْ بِأَوَّلِهِنَّ فَأَذِّنْ لَهَا وَ أَقِمْ ثُمَّ صَلِّهَا ثُمَّ صَلِّ مَا بَعْدَهَا بِإِقَامَةٍ إِقَامَةٍ لِکُلِّ صَلَاةٍ وَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ إِنْ کُنْتَ قَدْ صَلَّیْتَ الظُّهْرَ وَ قَدْ فَاتَتْکَ الْغَدَاةُ فَذَکَرْتَهَا فَصَلِّ الْغَدَاةَ أَیَّ سَاعَةٍ ذَکَرْتَهَا وَ لَوْ بَعْدَ الْعَصْرِ وَ مَتَی مَا ذَکَرْتَ صَلَاةً فَاتَتْکَ صَلَّیْتَهَا وَ قَالَ إِذَا نَسِیتَ الظُّهْرَ حَتَّی صَلَّیْتَ الْعَصْرَ فَذَکَرْتَهَا وَ أَنْتَ فِی الصَّلَاةِ أَوْ بَعْدَ فَرَاغِکَ فَانْوِهَا الْأُولَی ثُمَّ صَلِّ الْعَصْرَ فَإِنَّمَا هِیَ أَرْبَعٌ مَکَانَ أَرْبَعٍ وَ إِنْ ذَکَرْتَ أَنَّکَ لَمْ تُصَلِّ الْأُولَی وَ أَنْتَ فِی صَلَاةِ الْعَصْرِ وَ قَدْ صَلَّیْتَ مِنْهَا رَکْعَتَیْنِ (فَانْوِهَا الْأُولَی) ثُمَّ صَلِّ الرَّکْعَتَیْنِ الْبَاقِیَتَیْنِ وَ قُمْ فَصَلِّ الْعَصْرَ وَ إِنْ کُنْتَ قَدْ ذَکَرْتَ أَنَّکَ لَمْ تُصَلِّ الْعَصْرَ حَتَّی دَخَلَ وَقْتُ الْمَغْرِبِ وَ لَمْ تَخَفْ فَوْتَهَا فَصَلِّ الْعَصْرَ ثُمَّ صَلِّ الْمَغْرِبَ فَإِنْ کُنْتَ قَدْ صَلَّیْتَ الْمَغْرِبَ فَقُمْ فَصَلِّ الْعَصْرَ وَ إِنْ کُنْتَ قَدْ صَلَّیْتَ مِنَ الْمَغْرِبِ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ ذَکَرْتَ الْعَصْرَ فَانْوِهَا الْعَصْرَ (ثُمَّ قُمْ فَأَتِمَّهَا رَکْعَتَیْنِ) ثُمَّ تُسَلِّمُ ثُمَّ تُصَلِّی الْمَغْرِبَ فَإِنْ کُنْتَ قَدْ صَلَّیْتَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ وَ نَسِیتَ الْمَغْرِبَ فَقُمْ فَصَلِّ الْمَغْرِبَ وَ إِنْ کُنْتَ ذَکَرْتَهَا وَ قَدْ صَلَّیْتَ مِنَ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ رَکْعَتَیْنِ أَوْ قُمْتَ فِی الثَّالِثَةِ فَانْوِهَا الْمَغْرِبَ ثُمَّ سَلِّمْ ثُمَّ قُمْ فَصَلِّ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ فَإِنْ کُنْتَ قَدْ نَسِیتَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ حَتَّی صَلَّیْتَ الْفَجْرَ فَصَلِّ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ وَ إِنْ کُنْتَ ذَکَرْتَهَا وَ أَنْتَ فِی الرَّکْعَةِ الْأُولَی أَوْ فِی الثَّانِیَةِ مِنَ الْغَدَاةِ فَانْوِهَا الْعِشَاءَ ثُمَّ قُمْ فَصَلِّ الْغَدَاةَ وَ أَذِّنْ وَ أَقِمْ وَ إِنْ کَانَتِ الْمَغْرِبُ وَ الْعِشَاءُ قَدْ فَاتَتَاکَ جَمِیعاً فَابْدَأْ بِهِمَا قَبْلَ أَنْ تُصَلِّیَ الْغَدَاةَ ابْدَأْ بِالْمَغْرِبِ ثُمَّ الْعِشَاءِ فَإِنْ خَشِیتَ أَنْ تَفُوتَکَ الْغَدَاةُ إِنْ بَدَأْتَ بِهِمَا فَابْدَأْ بِالْمَغْرِبِ ثُمَّ الْغَدَاةِ ثُمَّ صَلِّ الْعِشَاءَ وَ إِنْ خَشِیتَ أَنْ تَفُوتَکَ الْغَدَاةُ إِنْ بَدَأْتَ بِالْمَغْرِبِ فَصَلِّ الْغَدَاةَ ثُمَّ صَلِّ الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ ابْدَأْ بِأَوَّلِهِمَا لِأَنَّهُمَا جَمِیعاً قَضَاءٌ أَیَّهُمَا ذَکَرْتَ فَلَا تُصَلِّهِمَا إِلَّا بَعْدَ شُعَاعِ الشَّمْسِ قَالَ قُلْتُ: وَ لِمَ ذَاکَ قَالَ لِأَنَّکَ لَسْتَ تَخَافُ فَوْتَهَا.[1]

وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ

روایت سندش صحیح است. این روایت بعد فراغ از سلام نماز را نیز شامل فرض عدول نیت می‌داند.

نظر استاد در مسأله هفتم

این‌جا فرض مسأله در روایت فرض نسیان است، یعنی یقین به عدم اتیان ظهر دارد و فرض ما نحن فیه شک در اتیان ظهر است و می‌توان طبق حیثیت مقدمی آن، قاعده تجاوز جاری شود و حیثیت اولی هیچ تقدمی بر حیثیت ثانی ندارد.

شاهد مطلب: اگر نماز ظهر و عصر قضا شد و شک در اتیان نماز ها داریم وظیفه این است که؛ به شک اعتنا نکنیم، بعد از ورود به نماز عصر کأن از محل نماز ظهر گذشته ایم و قاعده تجاوز جاری می‌شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo