درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/07/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمات علم اصول / فلسفه علم اصول / روش‌شناسی دانش اصول فقه

کلام ما در مباحث مقدماتی علم اصول وارد بحث ادوار اصول و سپس مؤسس علم اصول و ادوار آن و مکاتب اصولی عرض شد.

امروز بحث ما این است که فلسفه علم اصول چیست؟ (فسلفه مضاف)

و رابطه بین فلسفه و علم اصول چیست؟ (تعامل فلسفه و اصول)

بحث اول

فلسفه هر علمی از جمله علم اصول نگاهی بیرونی به علم است، یعنی مطالعه دانشی که مجموعه مسائل را مورد مطالعه قرار می‌دهد. فلسفه هر علم وعلم اصول چهار مطلب را حاصل می‌کند؛

1. تاریخ آن دانش

2. مبادی تصوری و تصدیقی آن دانش

3. روش شناسی آن دانش

4. ارتباط آن دانش با سایر دانش‌ها

بخش اول اشاره شد. اما مبادی تصوری و تصدیقی علم اصول: هر دانشی که بر یک سری دانش‌های پیشین استوار است به آن دانش‌های پیشین مبادی آن دانش گفته می‌شود. علم اصول متفرع بر هر دانشی باشد آن دانش به عنوان مبدأ محسوب می‌شود. گاهی مبادی تصوری و گاهی تصدیقی هستند.

مبادی تصوری: آن مبادی که فهم مفهوم آنها در علم اصول مؤثر است، مثل: چیستی علم اصول، حجت چیست و چیستی مفهوم حجت (الحجه ما یحتج به المولا علی العبد و یا معذر و منجز است)، چیستی اعتبار (برخی از بزرگان وضع را به اعتبار بازمیگردانند و آن را به دست معتبر می‌دانند)، مسأله وضع و چیستی آن (در وضع چند قول است: صرف الاعتبار، تعهد متکلم بر استفاده از الفاظ، یا امر تکوینی است؟) و اقسام چهارگانه وضع و موضوع له، و یا منشأ ظهور امر در وجوب چیست به وضع یا عقل یا اطلاق است؟، در استعمال لفظ در معنا چیستی استعمال جزء مبادی تصوری علم اصول است.

مبادی تصدیقی یعنی آنچه تصدیق آنها در علم اصول دخیل است و بعنوان مقدمه مباحث اصولی تلقی می‌شود مثل: جمع بین حکم ظاهری و واقعی و از جمله اشکالات ابن قبه همین بود که جاهل به حکم واقعی و جعل حکم ظاهری القاء در مفسده (برائت در مشتبه الحرمه) و یا تفویت مصلحت (برائت در محتمل الوجوب) است؛ برخی قائل به عدم وجود حکم ظاهری می‌شوند و نام آن را معذر می‌گذارند، برخی رتبه احکام را متفاوت می‌دانند و اقوال دیگر در مساله که از این مبدأ تصدیقی نشأت می‌گیرد. مثال دیگر: آیا ظهور در زمان صدور نص ملاک است و یا ظهور در زمان مکلف؟

روش شناسی دانش اصول فقه

در بحث روش شناسی سه روش بیان شده و شهید صدر روش چهارمی اضافه کرده است.

1. روش عقلی: قاعده قبح عقاب بلابیان که از مبادی تصدیقی است دلیل قرار می‌دهیم برای رسیدن به برائت عقلیه و حل مسأله ای اصولی.

2. روش نقلی: ما برای دلیل حجیت خبر واحد معنای حجت را بدست آوردیم و معنای خبر واحد را به دست آوردیم در علم رجال، سپس خبر واحد حجت است یا نه و از آیه نبأ حجیت آن را ثابت می‌کنیم و روش ما در حل مسأله اصولی نقلی بود.

3. روش عرفی: در بحث استصحاب بقاء موضوع را شرط میدانیم، حال پس از فهم معنای بقاء و موضوع از دیدگاه عرف این شرطیت را پیگیری می‌کنیم.

4. روش استقرائی: خبر واحد در 90 درصد مواقع اصابه به واقع می‌کند، و اگر آن را کنار بگذاریم واقع فوت می‌شود و عقل ونقل طبق این استقراء آن را حجت می‌دانند.

ارتباط دانش اصول با دیگر علوم (بخش دوم کلام ما)

فلسفه و علم اصول

کلام و اصول

ادبیات و اصول

رجال و اصول

هرمنوتیک و اصول

زبان شناسی و اصول

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo