درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/08/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمات علم اصول / مسأله دوم: موضوع علم اصول / موضوع مسائل علم (تمایز علوم)

کلام ما در این مطلب بود که موضوع عر علمی چیست؟

آخوند

موضوع کل علم _ و هو الذی یبحث فیه عن عواضها الذاتیه ای بلا واسطه فی العروض _ هو نفس موضوعات مسائله عیناً و ما یتحد معها خارجا و ان کان یغایرها مفهوما.[1]

مرحوم آخوند وارد بحث عرض ذاتی و غریب شدند و موضوع علم و موضوع مسائل علم یکی هستند.

عرض شد اعراضی که بر شیء عارض می‌شوند یا بلاواسطه بودند یا مع الواسطه، واسطه یا در ثبوت بود یا در عروض، واسطه در ثبوت یا داخلی بود و یا خارجی و یا مباین، داخلی یا مساوی بود یا اعم و خارجی یا مساوی بود یا اعم و یا اخص و در جلسه گذشته بیان شد و مثال‌هایش زده شد. عنوانی هم به نام واسطه در اثبات داریم که به معنای علم است.

*مراد از عارض ذاتی حمل شدن است.

مشهور: سه قسم از اقسام عرض ذاتی هستند: عارض بلاواسطه و عارض با واسطه ثبوت مساوی (داخلی یا خارجی).

واسطه داخلی اعم اختلافی است که ذاتی است یا خیر.

موارد دیگر از اقسام عرض غریب هستند: واسطه خارجی اعم، واسطه خارجی اخص، واسطه مباین، واسطه در عروض.

مرحوم آخوند: از هشت قسم فوق 7 قسم عرض ذاتی است و آن هم واسطه در عروض است. و دو دلیل برای مدعا اقامه کردند؛

دلیل اول

معروضی که متصف به عارض می‌شود، در همه اقسام اتصاف حقیقی دارد حقیقتاً انسان ماشی است حیوان ماشی است، بخلاف واسطه در عروض که حقیقتاً ناودان جاری نیست بلکه به قرینه حال و محل جریان را به میزاب نسبت دادیم.

واسطه در عروض عرض مجازی یا عرض غریب است.

دلیل دوم

ما اگر نظر مشهور را بپذیریم و سه مورد را عرض ذاتی بدانیم، بسیاری از مسائل علوم باید جزء اعراض غریب بشوند و از علوم خارج می‌شوند مثلاً رفع و نصب عارض بر کلمه هستند و واسطه آنها فاعل یا مفعول بودن کلمه است و فاعل و مفعول خارج اخص از کلمه هستند طبق تعریف مشهور عرض غریب می‌شوند و تمام بحث فاعل و مفعول از علم نحو خارج می‌شوند، و یا وجوب و حرمت عارض بر فعل مکلف به واسطه صلاة می‌شوند و صلاة خارج اخص است و طبق تعریف مشهور باید عرض غریب باشند و از تحت علم فقه خارج شود.

اینجا آخوند جعل اصطلاح کرده و عرض ذاتی را اسناد حقیقی می‌داند.

مرحوم آخوند: موضوع کل علم، هو نفس موضوعات مسائله عیناً و ما یتحد معها خارجا و ان کان یغایرها مفهوما تغایر الکلی و مصداقه و الطبیعی و افراده.

موضوع هر علم با موضوعات مسائل علم یکی است؛ هر علمی مسأله به مسأله است، در علم اصول مسأله فی خبر واحد و هو حجة، ظاهر القرآن حجة و هکذا، موضوع این مسائل خبر الواحد است، ظاهر القرآن است، موضوع مسائل با موضوع علم یکی است، موضوع علم اصول کتاب و سنت است مثلاً، سنت خبر الواحد است، ظاهر القرآن است، سیره المتشرعه است. یا در علم ادبیات الفاعل مرفوع، المفعول منصوب و دیگر مسائلی که مصداق اسم هستند و موضوع علم نحو هم اسم و فعل و حرف است و موضوع مسائل علم هم همین موضوع هستند، مفهوما تغایر دارند اما مصداقا و خارجا یکی هستند، اسم کلی است که دارای افرادی و مصادیقی است که در مسائل علم وجود دارد.

بیان استاد: طبیعی و مصداق و یا کلی و فرد در اینجا موضوع علم نسبتش با موضوع مسأله عام و خاص مطلق است، اسم اعم از الفاعل و المفعول و غیره است.

موضوع علم فقه عمل مکلف است فعل الصلاة و الصوم مصادیقی از فعب مکلف هستند و موضوع علم فقه اعم است از موضوع مسائل آن.

تمایز علوم به چیست؟

آیت الله خویی در بحث تمایز علوم در اصول فقه الشیعه آیت الله خلخالی صفحه 55 به بعد: بین علما بحث است که تمایز علوم به چیست؟

مشهور: تمایز علوم به موضوعات است.

مرحوم آخوند: تمایز علوم به تمایز در اغراض است. علم نحو صون اللسان عن الخطإ فی التکلم است، علم فقه تعیین وظیفة المکلف عملاً است و اینطور علوم تفاوت پیدا می‌کنند.

مرحوم آیت الله خویی: ما دو علم را از سه حیث تمییز می‌دهیم:

از حیث ذاتی

از حیث متعلمی بناست یاد بگیرد

از حیث مدون علم و تدوین کننده آن

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo