درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/08/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمات علم اصول / مسأله دوم: موضوع علم اصول / تقسیم‌بندی علم اصول

کلام ما در تقسیمات مباحث اصولی بود، تقسیم حاج شیخ بیان شد و شهید صدر مناقشاتی به تقسیم ایشان داشتند. (شبیه این تقسیم را آیت الله خویی در محاضرات جلد 1 صفحه 6 به بعد اشاره کردند)

حاصل تقسیم

قسم اول آنچه ما را به علم وجدانی به حکم شرعی می‌رساند. مباحث قطع و تواتر

قسم دوم آنچه ما را به علم تعبدی به حکم شرعی می‌رساند. خبر واحد و ظواهر

قسم سوم آنچه وظیفه عملی را شرعاً مشخص می‌کند. برائت و احتیاط و استصحاب شرعی

قسم چهارم آنچه وظیفه عملی را عقلا مشخص می‌کند. برائت و احتیاط و تخییر عقلی

خاتمه در تعارض ادله

مرحوم آخوند هم 13 مقدمه و 8 مقصد (مع التعارض الادله) بیان کردند و خاتمه را در اجتهاد و تقلید بیان کردند.

شهید صدر: تقسیم محقق اصفهانی یا صنف گذاری مسائل اصولی است و یا مراد ایشان ترتیب طولی است. حال اگر ترتیب آن طولی باشد یا مراد از طولی بودن ترتب بین اقسام است، و یا مراد از طولی بودن ترتب بین اقسام نیست.

اشکال اول و دوم بیان شد.

اشکال اول عدم ترتیب طولی بین قسم اول و دوم.

اشکال دوم: حجج و امارات تعبدی هستند و اصول عملیه شرعیه در یک رتبه نیستند و در مرتبه دوم بین اقسام آن اختلاف است، مرتبه سوم هم رابطه طولی با یکدیگر دارند. آنچه سندا قطعی دلالت ظنی دارد بر ظنی السند و قطعی الدلالة مقدم می‌شود، در قسم سوم هم بین اصول عملیه شرعی رابطه طولی است و تا استصحاب باشد نوبت به برائت نمی‌رسد.[1]

اشکال سوم

قسم چهارم هم بر قسم سوم تأخر تام ندارد و در برخی مبانی اصولی است، بسیاری از مسالک علم اجمالی را علت تامه موافقت قطعیه دانسته‌اند، پس باید در صورت وجوب طرفین را اتیان کنیم، در صورت حرمت باید طرفین را ترک کنیم و نوبت به اشتغال و احتیاط می‌رسد ولی نوبت به برائت نمی‌رسد و احتیاط عقلی بر برائت شرعی مقدم شد.

اگر مراد ایشان از طولیت، ترتب از مقام اثبات و درجه دلیلیت باشد بحثی وجود دارد که به فرمایش محقق نائینی بازمیگردد و با بیان ایشان چنین ترتبی صحیح است اما اگر اماره را از سنخ مجعول ندانیم ترتب بین اقسام صحیح نیست (چون نیاز به تفصیل بحث دارد به محل دیگری موکول می‌کنیم).

تقسیمات بیان شده توسط شهید صدر

تقسیم پیشنهادی اول

مسائل اصولی گاهی نوع دلالت آنها تفاوت دارد، گاهی لفظی است، گاهی عقلی است گاهی شرعی است و گاهی از نوع حیث دلیل و ارتباط آن به شارع را بررسی می‌کنیم.

در هر تقسیمی ابتدا باید بحث حجیت قطع را ثابت کرد و اصل موضوعی است، چون اگر جیت قطع را نپذیریم مباحث بعد ثمره‌ای نخواهد داشت.

مقدمه

قطع

حقیقت حکم

تقسیم اول به لحاظ نوع دلیلیت است

نوع اول: دلیل لفظی

نوع دوم: دلیل عقلی

نوع سوم: دلیل تعبدی

بنابر این تقسیم ما پنج بخش داریم

بخش اول: دلیل لفظی: مباحث الفاظ، ظهور صیغه امر و نهی و مفاهیم و امر عقیب حظر و استثناء عقیب جمل متعدده و ظهور حالی و سیاقی.

بخش دوم: دلیل عقلی که به مستقلات و غیر مستقلات (صغری شرعی و کبری عقلی و حاکم به ملازمه در کبری عقل است) تقسیم می‌شود.

بخش سوم: دلیل استقرائی که شامل اجماع می‌شود، سیره و تواتر هم شامل می‌شود و همان حساب احتمالات است و بر اساس اکثریت احتمال غالب حکم الله را پیدا می‌کنیم.

بخش چهارم: دلیل تعبدی شرعی است که حجج شرعیه هستند؛ امارات و اصول عملیه شرعیه هستند.

بخش پنجم: دلیل عملی عقلی که قوانینی است که عقل از آن‌ها برای رسیدن به حکم شرعی در مقام عمل استفاده می‌کند؛ موارد شک بدئی، و یا مقرون به علم اجمالی اقل و اکثر یا متباینین.

و در خاتمه بحث تعارض الادله را بحث می‌کنیم.

تقسیم پیشنهادی دوم شهید صدر

تقسیم به لحاظ نوع دلیل

قسم اول: ادله (ادله اجتهادی) قواعدی که برای کشف از واقع حجت شدند.

بخش اول: ادله شرعی

الف) اندازه دلالت: قول فعل یا تقریر

ب) وسائل اثبات صغری دلیل شرعی: اجماع و تواتر و سیره و خبر واحد

ج) کبری حجیت دلالت‌ها: حجیت ظهورات

بخش دوم: ادله عقلی

الف) صغرویه: اثبات صغری

ب) کبرویه: حجیت صغری

قسم دوم: اصول عملیه (ادله فقاهتی) در مقام خروج از حیرت وظیفه عملی هستند.

ایشان بین دو تقسیم مقارنه انجام می‌دهند و تقسیم دوم ایشان همانند تقسیم شیخ در رسائل است.

بحث پیرامون مقدمات را تمام کردیم، و در جلسه بعد وارد بحث وضع خواهیم شد.

 


[1] . البته اگر تقسیم اصول عملیه شرعی را تقسیم ثنائی بدانیم رابطه طولی بودن آن‌ها قطع می‌شود چون موضوع هر یک با دیگری متفاوت است. (به عبارتی اگر موضوع استصحاب باشد برائت جاری نمی‌شود نه اینکه رابطه آنها طولی است بلکه تباین دارند).

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo