درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/08/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ / وضع / حقیقت وضع / بررسی قول اول

کلام ما در بحث وضع بود و اولین بحث به حقیقت وضع رسید.

قول اول: امری تکوینی است، پس به اختلاف انظار در آن تغییری ایجاد نمی‌شود برخلاف امر اعتباری.

نقدی از منقی الاصول اشاره شد.

منتقی الاصول

ثم ان الأمور الحقيقية على نحوين:

الأول : ما يكون لها وجود في الخارج ، ويعبر عنه بما يكون الخارج ظرفا لوجوده ، وهي المقولات العشر الجوهر والاعراض التسعة.

الثاني : ما لا وجود له منحازا ولا ما بإزاء ، ويعبر عنه بما يكون الخارج ظرفا لنفسه كالملازمات العقلية ، فان الملازمة بين شيئين من الأمور الحقيقية التي لها تقرر في نفس الأمر ولا ترتبط بجعل جاعل ، إلاّ انه لا وجود لها في الخارج ينحاز عن وجود المتلازمين.

إذا عرفت هذا فنقول : ان المراد من كون الوضع والارتباط الخاصّ بين اللفظ والمعنى من الأمور الحقيقية.

إن كان انه من النحو الأول الّذي له وجود في الخارج ، فهو ممتنع. إذ قد عرفت ان ما يكون بهذا النحو لا يخرج عن المقولات العشر وليس الارتباط من أحدها ، أما عدم كونه من الجواهر فبديهي ، إذ لا وجود لشيء بين اللفظ والمعنى من قبيل الجسم ونحوه من الجواهر كي يعبر عنه بالارتباط.[1]

امر حقیقی بر دو قسم است:

یا مراد شما این است که امری است که در عالم خارج وجود دارد (مقولات عشر است) اشکال وارد است؛ چون معنای وجود در خارج که از مقولات عشر است و ارتباط بین لفظ و معنا جوهر و عرض نیست، چون قوام مقولات به موجودات هستند و ارتباط بین لفظ و معنا ارتباط بین طبیعی لفظ و معنایی است که در مواردی از آن حتی استعمال پیدا نکرده است پس ذیل هیچیک از مقولات محقق نمی‌شود.

یا مراد شما این است که ارتباط بین لفظ و معنا از قبیل وجود ملازمات عقلی است که ما به ازاء خارجی ندارد، خارج ظرف برای آن است؛ باز هم ارتباط بین لفظ و معنا از این قبیل نیست.

ممکن است یکی از دو مدعا مراد قائل باشد

الف) از امور واقعیه است و اصلاً جعل جاعل دخالتی در ثبوت آن ندارد و از موجودات ازلیه است (استاد: فقط خداست که ازلی است): واضح البطلان است که ارتباط بین لفظ و معنا از امور واقعیه ای است که ما به ازاء خارجی ندارد؛ ما می‌بینیم گاهی نقل در الفاظ صورت مگیرد، اول صلاة دعا بوده و سپس بمعنای ماهیت مرکبه در می‌آید و اگر از امور واقعیه باشد نباید نقل صورت بگیرد و معنای حقیقی از معنای خود خارج شد.

برخلاف نسبت زوجیت و اربعه و از امور متبدل شدنی نیست بلکه در عالم واقع ثابت است و لو اینکه معتبری آن را اعتبار نکند و ملازمه بین لو کان فیهما آلهة الا الله لفسدتا؛ اگر الهة باشند فاسد می‌شود چه طرفین آن در عالم خارج باشدو چه نباشند ولی این ملازمه ثابت است.

بیان استاد: در نقل معنای اول ثابت است و در مرحله بعد وضعی دیگر کشف می‌شود و مانعی ندارد یک لفظ برای دو معنا در دو زمان مختلف وضع شده باشد و این تبدیل نیست بلکه هر دو ثابت هستند. پس ما این اشکال را با صاحب منتقی همراهی نمی‌کنیم.

ب) از امور واقعیه ای است که به جعل جاعل منتهی می‌شود: ثبوت واقع آن بخاطر جعل جاعل است معنای معقولی است و اشکال قبل به آن وارد نیست ولی شاهدی بر این ادعا اقامه نشده (ثبوتا خوب است ولی اثباتا دلیلی نداریم).

آیت الله خویی این ادعای دوم را به مرحوم محقق عراقی نسبت دادند اما صاحب منتقی این نسبت را به ایشان نفی می‌کنند.

مراد محقق عراقی

وضع امری اعتباری است اما با امور اعتباری دیگر تفاوت دارد؛ آنچه در وضع معتبر شده واقع و ثبوت واقعی دارد، پس از امور واقعی نیست و آنچه اعتبار می‌شود در خارج هم محقق می‌شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo