درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/08/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ / وضع / حقیقت وضع / بررسی قول سوم (کلام محقق اصفهانی) / تفاسیر مختلف دیدگاه مرحوم اصفهانی

کلام ما در تعریف کلام ما در این بود که حقیقت وضع چیست و دلالت لفظ بر معنا چگونه است؟

حاصل بحث گذشته

دلالت لفظ بر معنا؛

قول اول: دلالت ذاتیه: بین لفظ و معنا علاقه ذاتیه است (صیمری) و امر واقعی حقیقی تکوینی است.

قول دوم: قول محقق نائینی: حقیقت وضع برزخ بین واقعی و جعلی است.

قول سوم: عدم ذاتی، و در دل خود چهار نظریه داشت.

نظریه اول: حقیقت واقعیه است و ملازمه بین طبیعی لفظ و طبیعی معناست و حادثی در عالم واقع است و مستند به جعل و اعتبار است. (قول محقق عراقی)

نظریه دوم: حقیقت وضع حقیقت اعتباریه است، حقیقت اعتباریه سه قول دارد؛

قول اول: (محقق اصفهانی): جعل اللفظ علی المعنا فی عالم الاعتبار و در این مورد صرف اعتبار است برخلاف سه مورد قبلی.

قول دوم: اعتبار الملازمه بین الطبیعی اللفظ و طبیعی المعنا و ملازمه اعتبار شده است.

قول سوم: تنزیل وجود اللفظ بمنزلة وجود المعنا.

بحث این جلسه: وضع دلالت اعتباریه ای است و اعتبار ملازمه بین طبیعی لفظ و معناست.

اشکال شهید صدر

مجرد جعل ملازمه و السببیه لا یکفی فی تحققها (ملازمه بین لفظ و معنا کافی در تحقق ملازمه نیست). بلکه نیاز به عنصر دیگری به نام تعهد دارد که فرد این لفظ را برای این معنا به کار ببرد و گاهی ملازمه ایجاد می‌شود بدون اینکه اعتبار شود.

اشکال آیت الله فیاض به شهید صدر

صرف جعل ملازمه دلالت ساز نیست، اما موکداتی در قضیه وجود دارد که لفظ برای معنا به کار می‌رود، اگر جعل ملازمه کردیم ملازمه محقق می‌شود و نفرمایید که تعهدی نیاز است.

اشکال آیت الله خویی به ملازمه

مراد اعتبار ملازمه چیست؟

اگر اعتبار در عالم خارج است؛ غیر معقول است؛ چون ملازمه بین وجود لفظ و وجود معنا در عالم خارج ملازمه‌ای تکوینی است در حالی که شما حقیقت را اعتباری دانستید.

اگر مراد اعتبار در عالم ذهن باشد؛ اگر اعتبار شده باشد در عالم اعتبار حتی برای جاهل لغو است و صرف اعتبار ذهنی لغو است، اگر این اعتبار برای عالم به وضع باشد دور لازم می‌آید چون از طرفی اعتبار ملازمه بین لفظ و معنا می‌شود برای علم به وضع و از طرفی علم باید در موضوع ملازمه اخذ شود و هذا دور.

اشکال آیت الله فیاض به استادشان

جعل لفظ برای معنا به عالم به وضع شده چون یکی در مرحله جعل و دیگری در مرحله مجعول است.

قول سوم: تنزیل وجود لفظ به منزله وجود معناست

پس آثار تنزیل هم عارض می‌شود و آن انتقال از تصور لفظ به معناست. (عالم واقع، عالم خارج، عالم اعتبار)

بیان مطلب: موجود دو نوع است: وجود عینی که برای جواهر و اعراض است، و یکی وجود اعتباری است و وضع از سنخ اعتباری است؛ چون وضع جوهر و عرض نیست و لفظ وجودا مباین از معناست، معنا شیء و معنا شیء آخر، و از نظر ذات هم متفاوت هستند.

اشکالات آیت الله خویی

اشکال اول

تفسیر وضع به این معنا، تفسیری پیچیده و دقیق است و از اذهان عرف و واضعین بعید است بخصوص اطفال و مجانین. (بیان استاد: اطفال و مجانین استعمال می‌کنند و چیزی نمی‌فهمند بخصوص مجانین حال در اطفال شاید بپذیریم). در حالی که حقیقت وضع سهل التناول است.

اشکال استاد: مفاد قول سوم سهل التناول است و صعوبتی ندارد مثل انگشتان پاسورهای والیبال و این مناقشه آیت الله خویی وارد نیست.

اصول بود، تعریف مشهور عرض شد: علم به قواعد ممهده برای استنباط حکم شرعی کلی.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo